نمیدونم چرا نمیتونید پیامم رو بخونید تو چت ناشناس ،اولین باره که چنین اتفاقی میوفته ک نشه خوند ببینید وقتی پیام میدید تو لینک ناشناس پیام خودتون رو تو یه کادری میبینید اونجا پیام منم ک دادم به شما اومده یه بار دیگه نگاه کنید

خدا کند که کسی مادرش زمین نخورد..😭😭😭. @refighshahydam313 شـهـیـد آࢪم‍‌ــ♡ـان عـلـۍ ﻭࢪﺩے

_

#غریب‌گیرآوردنت...💔 چهل‌روزه‌که‌دارم‌می‌میرم‌برات چهل‌روزه‌که‌هَنوزتوگوشمه‌صدات...🥀 [چهلم‌ #شهید_سید_روح‌الله_عجمیان]🌹

#جمعه‌های‌انتظار 🍂مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است..‌ 🍂مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است..‌. 🍂گرچه تلخ است که عمری ز غمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است 🍂دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است..‌ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #فاطمیه #امام_زمان شـهـیـد آࢪم‍‌ــ♡ـان عـلـۍ ﻭࢪﺩے @refighshahydam313

#پیام_شما میگم که اگه من چندبار تو لینک ناشناس پیام بدم میفهمی همه رو منم؟ سلام علیکم نه نمیفهمیم،فقط شما پیام ک میدی من میتونم جوابتو داخل لینک بدم ،میشه چت ناشناس اما شما ۵۰۰ بار هم پیام بدید نمیفهمیم از یه نفره ،ناشناسه دیگه هیچی معلوم نیست

#پیام_شما سلام وقتتون بخیر، من همونیم که میخوام مذهبی بشم، من نتونستم پیامتون رو بخونم هر چقدر روی(مشاهده پیامها) میزنم نمیشه دید اگر میشه تو کانال بگذارید اشکالی ندارع من میخوام واقعا تغییر کنم🥺🥺 +سلام نمیدونم چرا نمیتونی بخونی آیدیت رو بزار ناشناس ،آیدیتو نمیزارم کانال خودم میام پیویت ،اینطوری خیلی بهتر میشه کمک کرد اگر ک نمیخای بگو تا تو کانال کمکت کنم اما آیدیتو بدی بهتره فقط بگو آیدی یا بزارم کانال

خیلی خوبه که میخای تعغییر کنی گفتم ‌ که خدا نگاه ویژه کرده بهت

من منتظرم شما هستم

#پیام_شما سلام امروز یه اتفاق افتاد واسم... یعنی از چندماه پیش، دوتا نامرد تو خیابون مزاحمم شدن و منو بزور سوار ماشینشون کردن و منم تنها بودم واونا دوتا، یهو موقعیتش پیش اومد و خداروشکر تونستم از دستشون در برم اما چون کتکم زده بودن و منم از ماشین پریدم بیرون حالا البته سرعتشون کم بود اماخب خیلی توان نداشتم و وسط خیابون افتادم ،یه جوون مردی کمکم کرد و نزاشت که دوباره منو ببرن من اصن حواسم نبود ولی اون اقا پلاک رو برداشت و خلاصه اش کنم کمک کرد شکایت کردم و حتی پیش پلیس شهادت داد که اونا چه نیت بدی داشتن. سر همین شکایت و اینا شمارشو داشتم و باهم درارتباط بودیم ولی اون خیلی مذهبی و سربه زیره برخلاف من😑 حالا اینا هیچ. امروز برای اخرین بار از دادگستری ک اومدیم بیرون ازش خواستم باماشین منو برسونه خونمون و اونم نه نگفت، توراه کلییی از ش تشکر کردم چون واقعا جونمو نجات داده اما وسطای راه یهو مسیرو پیچوند سمت گلزار شهدا. تاحالا نرفته بودم اما اون منو برد اونجا وگفت مدیون اونام نه خودش،درحالی ک هیچوقت نرفته بودم و اصن نمیفهمیدم ک دقیقا کجام ،گریه های اون اقا روسر مزار شهدا نمیفهمیدم. هنوزم نمیفهمم گریه هاشو برای کسایی که سی چهل سال پیش تو جنگ مردن رو. اما دروغ نگم حالم یجوری بود تو گلزار... عکساشون همه هم سن من بودن اکثرا، اگه جنگ شه من نمیرم قطعا...یعنی اصن نمیدونم. میشه یه کتاب درمورد شهدا معرفی کنین؟ حال دل اون اقارو دوست داشتم :( گریه هاشو نمیفهمیدم ولی قشنگ بودن، میشه کمکم کنین مثل اون اقا بشم؟؟ +سلام علیکم اتفاق ترسناکی بود ،اما آخرش رو من دوست داشتم ،شاید این اتفاق باید میوفتاد که شما به خودتون بیاید و تعغییر کنید قربون خدابرم خودش بلده چکار کنه چشم ناشناس تموم شد ،از فردا تو ناشناس کانال درباره این ماجرا صحبت میشه و اعضا هم کمک میکنن چشم حتما تا جایی ک بتونم کمک میکنم حتما از فردا پست های کانال رو چک کن تا درباره این موضوع صحبت کنیم و کمکت کنیم

دوست عزیز ان شاءالله از فردا به شرط لیاقت کمک میکنیم بهتون