673.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼دوباره جمعه و ما
مانده ایم محتاج یک جرعه نگاهت
🌼دو چشم ما ببین
عمری پریشان است به راهت
🌼السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
🌼اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
🌼اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
🌼اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌼
2.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام آقا 💚🙏
جمعه ای دیگر
که سر زد آفتابش ☀️
به گرما و سکوت و التهابش
چه رندانه سلامت می کند عشق 💚
و لبخندی بخواهد در جوابش💚🙏
اَلــلــّهــُم عــَجــِّل لــِوَلــیــِّک الــفــَرَج🙏
🍃✨🍃✨🍃
⚡️شیخی گوید از بازار بغداد می گذشتم،یکی را هزار تازیانه بزدند که آه نکرد،آنگاه اورا به زندان بردند از پی وی برفتم پرسیدم این زخم بهر چه بود؟گفت :از بهر آنکه شیفته عشقم!
⚡️گفتم:چرا زاری نکردی تا تخفیف دهند؟
⚡️گفت:معشوقم به نظاره بود!به مشاهده معشوق چنان مستغرق بودم که پروای آزار بدن نداشتم.
⚡️گفتم :آندم که به دیدار بزرگترین معشوق رسیده بودی چون بودی؟
همان دم نعره ای بزد وجان را به جان آفرین تقدیم کرد.
📚کشکول شیخ بهایی
🔆توبه بهتر از آن است که تسلیم شوی
خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟
خانوم خوشگله برسونمت؟؟؟
خوشگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملـاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلن اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...
دردش گفتنی نبود....!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح
نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...
خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را
به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...
امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته
🟣چهره عزرائیل برای مومن و کافر هنگام مرگ
حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟
او گفت: عزرائیل هستم.
ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی.
ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد
سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان.
عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری.
ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد.
عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند
انسان اگر دشمن پروردگارش باشد، فرشته اش بصورت زشت ترین صورت و لباس و بدترین چیز، نزدش می آید و به وی می گوید: بشارت باد تو را به ضیافتی از حمیم دوزخ! و جایگاهی از آتش!
او نیز غسّال خود را می شناسد و تشییع كنندگان را قسم میدهد كه: مرا بطرف قبر مبر! و چون او را داخل قبرش كنند، دو فرشته سؤال كننده نزد او می آیند و كفن او را از بدنش كنار زده، می پرسند: خدا و پیامبرت كیست؟ چه دینی داری؟
او می گوید: نمی دانم! می گویند: هرگز ندانی و هدایت نشوی! سپس او را با گرز، آنچنان می زنند كه تمام جنبنده هایی كه خدا آفریده، به غیر ازانس و جن، از آن ضربت تكان می خورند! آنگاه دری از جهنم برویش باز نموده، به او می گویند: با بدترین حال، بخواب! آنگاه قبرش، آنقدر تنگ می شود كه بر اندامش می چسبد، آنطور كه نوك نیزه به غلافش میچسبد، بطوریكه مغز سرش از بین ناخن و گوشتش، بیرون می آید! خداوند مار و عقرب زمین و حشرات را بر او مسلط می كند تا نیشش بزنند .
📚 ریاض الاحزان عالم قزوینی، ص 31
📚 بحار الانوار، ج، 6، ص 143.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
نماز جمعه رهنان این هفته به امامت حجت الاسلام والمسلمین سالک در تاریخ ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۲ برگزار گردید
# رهنان من # درایتا
https://eitaa.com/joinchat/469237955C448e4aaf77