💠🔸 صبح صادق؛ ارگان رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
@ssweekly
✅ خبر ویژه (یکشنبه 30 شهریور)
1️⃣ زنان رئیسجمهور؟!
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «زنان رئیسجمهور؟» نوشت: «زهرا رهنورد و فاطمه کروبی احتمالاً با توجه به سالها مبارزه و کنشگری سیاسی از پیش از انقلاب تاکنون بهراحتی در زمره «رجال سیاسی» قرار میگیرند. بهویژه فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی که همچون رهنورد در حصر نیست و با سالها سابقه مدیریتی در سطح معاون وزیر، مدیریت رسانه و البته دبیرکلی احزابی چون مجمع اسلامی بانوان، سیاستمداری تمامعیار است». رسانههای اصلاحطلب در حال برجسته کردن صحبت اخیر سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر اینکه «شاید در آینده رئیسجمهور زن هم داشته باشیم» هستند. در همین حال پروانه سلحشوری، نماینده حاشیهساز مجلس دهم و رئیس فراکسیون زنان مجلس گذشته در گفتگو با یکی از رسانههای زنجیرهای گفته است: «فکر نمیکنم حتی بدترین زن بهعنوان رجل سیاسی میتوانست عملکرد بدتری نسبت به بعضی از روسای جمهور داشته باشد». وی درعینحال خانمها ابتکار و مولاوردی را برای حضور از سوی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری مناسب دانسته است. عملکرد ضعیف دولت اصلاحطلب تدبیر و امید موجب شده است تا برای پیروزی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری بر موضوعات ظرفیت ساز اجتماعی تکیه کند و در این میان چه موضوعی بهتر از ظرفیت بزرگ بانوان کشور و موضوعات فراوانی که میشود حولوحوش آن، از حقوق زنان، آزادی زن و ... مطرح کرد و با این شعارها چشم امید به پیروزی در انتخابات داشت!
💠🔸 صبح صادق؛ ارگان رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
@ssweekly
شب عملیات بدر، بعد از عبور از آبراه های هور، فکر می کردم سنگر کمین دشمن پاکسازی شده است؛ غافل از این که عراقی ها از آن سنگر، حرکات ما را تحت نظر داشتند. ناگهان از پشت سر، قایق ما را زیر آتش رگبار قرار دادند. دو نفر شهید شدند، یک نفر زخمی شد و یک نفر سالم ماند. به سمت راست سینه ام، دو گلوله اصابت کرده. ریه هایم سوراخ شد و تیر از پشت کمرم بیرون آمد. موتور قایق از کارافتاد، و قایقمان حدود 20 متر از مسیر اصلی منحرف شد و رفت داخل نیزارها. دو نفری را که زنده بودند، با اصرار، به آب انداختم تا برگردند. چفیه ام را محکم دور کمرم بستم و کنار دو شهید، دراز کشیدم. ساعت 30:11 شب بود. فرکانس بی سیم ها را کم کردم و چیزهایی را که می توانستم، داخل آب انداختم. تا صبح در آن قایق، مکالمات را با صدای کم گوش می دادم و ذکر می گفتم. هر وقت قایق تکان می خورد، قایق را زیر آتش رگبار قرار می دادند. من هم فقط به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) توسل می کردم. نفس از جای تیرها وارد ریه ام می شد و از همان جا خارج می شد. خیلی درد می کشیدم. نماز صبح را خوابیده نیت کردم و خواندم.
صبح، متوجه نزدیک شدن عراقی ها به قایق شدم. بی سیم ها را خاموش کردم و مثل آن دو شهید، کف قایق دراز کشیدم. عراقی ها وارد قایق شدند و جیره غذایی و دوربین را برداشتند و قایقمان را بردند طرف سنگر کمین و رفتند. یک ساعت بعد، چند نفر دیگر آمدند و شروع کردند به خالی کردن جیب هایمان. نوبت به من که رسید، یکی از آن ها، دستش را داخل جیب بادگیرم کرد. داخل جیب یک جانماز، تیغ موکت بری، عطر و قرآن کوچکی بود.
از ضربان قلبم و گرمی بدنم، فهمید که زنده ام. داد زد: «احیا...احیا...». همه آمدند و شروع کردند به سیلی زدن. امّا من به رویم نیاوردم. با اسلحه چندین رگبار بالای سرم زدند. اما از بس، شب گذشته این صداها را شنیده بودم، برایم معمولی بود. دیدند هیچ راهی ندارند؛ یک کلاه کاسک را پر از آب کردند و ریختند روی من. آب به شدت وارد ریه هایم شد و ناخودآگاه چشم هایم را باز کردم. دست و پایم را گرفتند و پرتابم کردند روی سنگر کمین. دست هایم را بستند و با صورت روی زمین انداختند. شکنجه های سختی دادند و اطلاعات می خواستند. اما من می گفتم که یک کارگر ساده ام و چیزی نمی دانم. (در حالی که فرمانده یکی از تیپ های عملیاتی لشکر بودم و تمام اطلاعات پیش من بود). دوبار مرا با ریه تیرخورده داخل آب انداختند. ریه ام پر از آب شد. وقتی مرا از آب بیرون کشیدند، تنفس برایم مشکل بود. وقتی دست و پا می زدم، خون و آب از ریه هایم خارج می شد. مرا روی زمین می انداختند و با پا به کمرم می زدند و وقتی آب و خون از ریه هایم بیرون می زد، تفریح می کردند و لذت می بردند.
ظهر، خواستم نماز بخوانم، اما نگذاشتند. خوابیده نماز خواندم. متوجه شدم که می خواهند وسایلشان را جمع کنند و بروند. زخمی هایشان را بردند و کشته هایشان را گذاشتند و مرا هم در همان حال رها کردند.
با زحمت دست هایم را بازکردم و جلیقه ای پوشیدم تا داخل آب بروم و در نیزارها مخفی شوم. وارد آب که شدم، دوباره ریه هایم پر از آب شد و مجبور شدم خودم را از آب بیرون بکشم. رو به قبله دراز کشیدم و متوسل شدم به امام زمان (عج). در حال اشک ریختن و توسل بودم که ناگهان متوجه صدای قایق های خودمان شدم. نیروهای یکی از گردان های لشکر قم بودند. یکی از آن ها مرا شناخت و گفت: «عراقی... عراقی...». همه گلنگدن ها را کشیدند و آماده تیراندازی شدند. همان بنده خدا دوباره گفت: «بابا عراقی که نیست، عراقی خودمان است»!
لباس هایم را درآوردند و چفیه تمیزی به کمرم بستند. چند لحظه بعد، عراقی هایی که مرا شکنجه می کردند، دستگیر کردند و آوردند. آن ها افتادند به دست و پای من و التماس می کردند که نجاتشان دهم... .
از آن جا بیهوش شدم و بعد از انتقال به بیمارستان شهید دستغیب شیراز، به هوش آمدم. بالای تخت من کاغذی زده بودند؛ روی آن نوشته بود: عراقی.
خانم پرستاری وارد اتاق شد و تا به تخت من رسید، کشیده محکمی زد توی گوشم و بعد از کلی بد و بیراه، گفت: عراقی قاتل!
با بی رمقی گفتم: من عراقی نیستم. فامیلی ام عراقی است... .
راوی: سردار عبدالله عراقی
✍در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه
سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد
و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم
فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم
داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه
مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت
یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که
باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و
گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من
که ساعت را دزدیده بودم از ترس و
خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم
را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم
بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا
پایان آن سال و سالهای بعد در اون
مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی
واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم
را بسته بودم
🔺 تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید.
حکمت صلوات 🌹
صلوات : بهترين هديہ از طرف خداوند است.
صلوات : تحــــفہای از بهشـــت است.
صلوات : روح را جـــــــــــــــــلا میدهد.
صلوات : دهـــان را خوشبــــــو میڪند.
صلوات : شــــــــفيع انســـــــان است.
صلوات : موجب ڪمال نمـــــاز ميشود.
صلوات : موجب تقرب انســـان است.
صلوات : رمز ديدن پيامبر(ص) در خواب است.
صلوات : سپــری در مقابل آتش جهنم است.
صلوات : محبـــوبـــترين عمـــل است.
صلوات : آتش جهنم را خاموش ميڪند.
صلوات : فقـر و نفــاق را از بين ميبرد.
صلوات : زينــــــت نمــــــــــــــاز است.
صلوات : بهترين داروی معنــوی است.
صلوات : گنــــاهـان را از بيـــــن میبرد.
🍃🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّد🌹🍃
🍃🌹و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹🍃
✍
❌
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
امین:
🔰 در بحث اربعین همه باید تابع ستاد کرونا باشیم
👈 پیش امام حسین شکوه کنید تا یک نظری بکنند
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس:
🔹 حالا بحث اربعین پیش آمده بعضیها خوب عاشق امام حسیناند عاشق اربعیناند. حالا شماها خودتان رفتید، بنده که محروم هم بودم و مشتاق هم بودم: گرچه دوریم، به یاد تو سخن می گوییم
🔹 اما رفتن برای راهپیمایی اربعین فقط متوقف به صلاحدید مسئولان ستاد ملی مبارزه با کروناست. اگر گفتند نه، که تا الان گفتند نه، باید همه تابع باشند. اینی که ما بلند شویم برویم دم مرز. مثلا اظهار ارادت به حضرت بکنیم. نه، از توی خانه اظهار ارادت بکنیم.
🔹 روز #اربعین همه بنشینند، دو سه تا زیارت مهم روز اربعین وارد است. زیارت اربعین را بشینید مردم بخوانند با حال و با توجه، و پیش امام حسین (ع) شکوه کنند بگویند یا سیدالشهدا ما دلمان میخواست بیاییم، نشد، وضع این جوری است تایک نظری بکنند یک کمکی بکنند. ۹۹/۶/۳۱
#بسته_خبری