در نهایت، چیزهایی درونت فرو میریزه، ساخته میشه، موج میزنه، غرق میشه، کشته میشه، زنده میشه؛درحالیکه تو آروم پشت میزنشستی
برای خودت چای میریزی و پنجرهی چشمهات رو میبندی و هیچکلمهای از تو خارج نمیشه.
ریـــحآن
بغلم کن ! بزار یادم بره یه آدم غمگین و خستهم آقای امام حسین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منم همینطور جنابِ ایکس
منم همینطور :))
@reihan_r
میخواستم بمانم، رفتم.
میخواستم بروم، ماندم.
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم من بودم که نبودم (:
-حفره/۲۶
در حالی که ی سریا مسافرت میرن،
به پوستشون میرسن، درآمد زیاد پارو
میکنن و درحال انتخاب تالارعروسیشونن
بنده هم چند وقتیه روی عادی سازی
صبحهای شنبه تمرکز کردم تا از اندوه
پس از تعطیلی جمعه بکاهم.
آغوش لازمم. بغل هم نهآ، آغوشی به اصالت و امنیت کلمهاش. جایی مثل خونه، با فشار متعادل دستها در دوطرف. به عبارتی،
نیاز دارم به اندکجایی برای زیستن.. :)))
[روز معلم ] رو
به گذر زمان ، تجربه ، استاد ها ، معلما
مامان ، بابا و آدم حسابی های زندگیم
تبریک میگم :))
نمیشه که آدم همیشه دنبال دلش بره
گاهی اوقات دلت یک سمت میره
و خودت سمتی که مجبوری…!
خیلی نامناسبه که برای شکلی که آدما توی زندگیتن تصمیم بگیری. بذار انسانها باشن. خسته و نامناسب و غمگین، ولی باشن.
میگفت؛
حالا که آدم ها خوابیدند
حالا که غم ها به سر آمده
حالا بیا تا زخم هایت را ببندم :)))
بعضیا فکر میکنن افسردگی یعنی
غمگین بودن، اما افسردگی در واقع
یعنی «نداشتنِ شور زندگی»؛
غم فقط بخش کوچیکی از افسردگیه.
انسان خیلی بندهی محبته. گاهی یه
جوری رفتار میکنه که انگار اینطور
نیست و قلدربازیام ممکنه دربیاره اما
کودک درونش نوازشگر میخواد و
خودش یه محبتِ بالغانه.