همین الان نیاز دارم برم کتاب حیدر رو بخرم و بعدش مچاله شم تو تختم و تا خوندنشو تموم نکردم از جام بلند نشم(:
این طور نیست
که حرفی برای گفتن نداشته باشیم
در حقیقت حرف های ناگفته زیادی داریم
اما چون آنچه که تا به امروز گفتهایم
بیفایده بوده، دیگر سکوت کردهایم!
May 11
کاش وقتی کسی رو واگذار میکنیم به خدا یه کد رهگیری هم بهمون بده که ببینیم به کدوم مرحله رسیده.
جایی
دور تر از خودم ایستاده ام؛
به تماشای کسی که
به جای من زندگی میکند؛
چه بی رحمانه تنهاست؛
و به ناچار قوی؛
یکی از بهترین روزای زندگیه هرآدمی
روزیه که میگه"دیگه کافیه!"و بلند میشه
تا برای چیزیکه واقعا میخواد
با تموم وجود بجنگه... :)
به جرات میتونم بگم منزجرکنندهترین حسی که میتونید به یه آدم بدید، "ابزار بودن" عه. اینکه فقط موقع نیازمندیهاتون یادش بیوفتید.
از بین همه ی دارایی ها؛
تو مهم ترینشونی آقایامامرضا :))))
@reihan_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پناهگاهِ حرف های مانده در گِلو . .
@reihan_r
انسان هم هربار میگه «دیگه نمیتونم واقعا.»
و بعد میبینه که چارهای جز توانستن نداره.
تو زندگی هرکدوم از ما یه وقتایی هست که اسمش «وقتِ بودنه» اگه اون آدمِ زندگیمون وقتی که باید میبود، نبود دیگه نمیشه روش حساب کرد ! اون لحظه باید درِ احساستو روش ببندی، بار تنهاییاتو ، غماتو ، درداتو بذاری رو دوشِ خودت... (:
میگفت :
حال عجیبی دارم، صداها واسم بلندن، ظرفیت حرفای بیهوده و کلیشهای ندارم، قدرت یادگیریم خیلی اُفت کرده و یهموقعهایی رو افکارم کنترلی ندارم. ولی با این وجود هنوز تو آینه کسی رو میبینم که بهم امیدواره. (: