eitaa logo
خانواده آسمانی🌸ریحانه🌸
33 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
134 فایل
"المرأة ريحانة ليست بقهرمانة" (نهج البلاغة_نامه31)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷روبرتو مارونی،وزیر ایتالیا: 🔹️چطور از من انتظار دارید، قانون منع حجاب را امضاء کنم، در حالیکهٔ مریم مقدس، در تمام عکسهایش، حجاب دارد. ( Roberto maroni درود بر شرفت، تو یک غربی هستي، اما بعضی ها در اینجا ادعاء میکنند خیلی روشنفکرند، أمآ جز گمراه کردن و انحراف نسلهای ما عرضه ی دیگری ندارند! ┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄
هدایت شده از خزینة الجواهر
🌷امیرالمؤمنین علیه السلام: 💎به آنچه که به اصلاح و پاکی تو چیزی نمی‌افزاید گوش فرامده. 📚 غررالحكم حدیث ۶۲۳۴ 📱به بپیوندید: @nedaye_tahzib
هدایت شده از تربیت فرزند دلبندم
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 اینجوری پسرها، مرد زندگی میشن! 🔻 هویت جنسیتی پسر توسط پدر و مادر ایجاد می‌شود. به این صورت که هویت مردانه بر اساس رفتار پدر در ذهن پسر نقش می‌بندد. گاهی اوقات نیز مادر نقش آفرین است. 🔴 در بعضی خانه‌ها پدر، هیچ نقشی ندارد و به عبارتی مادر، رئیس علی الاطلاق است. اینجا اصلاً بحث زن سالاری یا مردسالاری نیست. بلکه تصور کنیم مادری حکیم و فهمیده در خانه وجود دارد که بر اساس نظرات او عمل می‌شود. 🔸 آنچه پسر در این خانه می‌بیند این است که کسی که می‌تواند راهبری کند، کار را راه بیندازد و امور زندگی را پیش ببرد مادر است. در کنار این موضوع وقتی پدر تصمیمات اشتباهی می‌گیرد، مادر جلوی فرزندان او را ضایع می‌کند. ❌ توجه کنیم که اگر جلوی بچه‌ها، پدر را بزنیم ولو این که درست باشد یعنی شخصیت پسر را زدیم، چون اولین کسی که پسر به عنوان مرد در زندگی خود می‌بیند پدر است. اما این همه قضیه نیست. این را همه شنیدیم که اگر پدری رفتار درست داشته باشد پسر نیز مرد بار می‌آید. ☑️ یعنی اگر پدر، خیلی مرد و قدرتمند باشد و زندگی را نیز به خوبی اداره کند اما رابطه درستی با همسر خود نداشته باشد، پسر در چنین خانواده‌ای یاد نمی‌گیرد که چگونه باید با جنس زن، روبرو شد او را پذیرفت و با او تعامل کرد. "دکتر سجاد مهدی زاده" @nezakat
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک جامعه اینقدر عالی توصیف می‌شه ♻️حتما کلیپ را ببینید و نشرش بدید ⚠️متاسفانه کم کار کردیم برای معرفی دقیق ایشون به مردم 🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه: @masoumieh_ir
هدایت شده از تخریب‌ چی
🎥 عمامه‌ی نجات ✍ تخریب‌چی 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
هدایت شده از وفدت علی الکریم
📽 مستند غیررسمی۵ 🏷 روایتی از دیدار برخی فعالان جهادی و گروه‌های خدمت‌رسانی به مناطق محروم با رهبر انقلاب اسلامی 📺 پخش از شبکه۳: جمعه ۲۷آبان، ساعت ۱۵ شبکه۱: جمعه ۲۷آبان، ساعت ۲۰ شبکه افق: شنبه ۲۸آبان، ساعت ۲۱ شبکه مستند: یک‌شنبه۲۹آبان، ساعت ۲۰
🔺دقیقا همینه 🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا 🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از چریک سایبر🇵🇸
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️زمان شاه تورم نبود؛ همه‌چیز مُفت!!! 📍چند سکانس بجامانده از دوران خفقان پهلوی؛ باطل‌السحری برای ذهن سلطنت‌طلبان و ساده‌لوحان! ┈••✾ ✾••┈ @basirat_shahriyar
«صفرتاصد» 👌 🔹مستند «صفرتاصد» با موضوع بازخوانی روند قدرت افزایی سپاه پاسداران در حوزه صنایع موشکی و ، روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود. 🔹این مستند با حضور دانشمندان، پیشکسوت و حوزه موشکی و پهپادی و تصاویر کمتر دیده شده از این صنایع تهیه شده است. 🔹«صفرتاصد» سه شنبه و چهارشنبه، ۲۴ و ۲۵ آبان ماه حوالی ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه سه سیما پخش خواهد شد. 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از یادداشت‌های کوتاه
🔴 طلبه ای که درس طلبگی را رها کرد و کاسب شد!😳 روزی طلبه جوانی كه در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند، نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس خواندن خسته شده ام و می خواهم دنبال تجارت و كار و كاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و كسی از طلبگی به جایی نمی رسد و به جز بی پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا كه می روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر كجا می خواهی برو، من مانع كسب و كار و تجارتت نمی شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون كرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره كرده ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره كرد و به ریش من هم خندید. ✅ شیخ گفت: اشكالی ندارد . پس به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی كن با آن قدری علوفه و كاه و جو برای اسب هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان كه دیگر خیلی ناراحت شده بود نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف كرد. ✅ شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دكان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سكه به من قرض بده كه اكنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می دهند؟ ✅ شیخ گفت: امتحان آن كه ضرر ندارد. طلبه جوان با این ناراحت بود، ولی با بی میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دكانی كه شیخ گفته بود و گفت: این سنگ را در مقابل سد سكه به امانت نزد تو می سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ كرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر كنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدتی كمی شاگرد با دو مامور به دكان بازگشت. ✅ماموران پسرجوان را گرفتند و می خواستند او را با خود ببرد. او با تعجب گفت: مگر من چه كرده ام؟ مرد زرگر گفت: می دانی این سنگ چیست و چقدر می ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ده هزار سكه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سكه را یك جا ندیده ای، چنین سنگ گران قیمتی را از كجا آورده ای؟ 🙊 پسر جوان كه از تعجب زبانش بند آمده بود و فكر نمی كرد سنگی كه به نانوا با آن نان هم نداده بود این مقدار ارزش هم داشته باشد با من و من و لكنت زبان گفت: به خدا من دزدی نكرده ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم كه او این سنگ را به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم. اگر باور نمی كنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ✅ ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص كرد و گفت: آری این مرد راست می گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. ✅ پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آمده است! مگر این سنگ چیست كه با آن كاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سكه می پردازد. ✅ شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی كه می بینی، گوهر شب چراغ است و این گوهر كمیاب، در شب تاریك چون چراغ می درخشد و نور می دهد. همان طور كه دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی دهند و همگان ارزش آن را نمی دانند. وضع ما هم همین طور است. ✅ ارزش علم و عالم را انسان های عاقل و فرزانه می دانند و هر بقال و عطاری نمی داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از این كه می خواست از طلب علم دست بكشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. آری قدر خدا و رضای خدا را جز «اهل الله» كسی نمی داند. اهل خدا باش تا بفهمی چه داری. موفق باشی. 🌐 منبع : وبلاگ اخلاق پرسیمانی 📩 داستان خیلی خواندنی و عبرت آمیز👌😍 ♦️❁➖❁♦️❁➖❁♦️❁➖❁♦️ 🔵 یادداشت های طلبه 🔰 👇👇👇👇👇 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3841589265C7f79dcd393