بین علماء اهل سنت ابن حجر عسقلانی نه ابن حجر قسقلانی و نه ابن حجر هیثمی، از علمائی است که منابع فراوان از شیعه و اهل سنت دست او بوده بعض محققان کتاب الاصابه ایشان را میگویند بیش از 900 منبع را در آن اشاره کرده.
در لسان المیزان که به نوعی ناظر به میزان الاعتدال ذهبی است، از تعدادی کتب رجالی و تاریخی شیعه نام برده که امروز دست ما نیست و گزارشگری های مهمی دارد. از جمله این کتب کتاب الحاوی فی رجال الشیعة الامامیه از ابن ابی طیّ است. کتاب مهمی است از این جهت که بررسی تشیع در شامات مهم است. این کتاب مفقود شده اما ابن حجر در لسان المیزان گزارشهای نابی از این کتاب دارد. کتاب تاریخ الری از منتجب الدین رازی، رجال ابن عقده هم ظاهرا دست او بوده، رجال علی بن فضال و از جمله کتبی که فراوان در مجلدات اول لسان المیزان به این کتاب استشهاد میشود رجال علی بن حکم است.
بحث ما در علی بن حکم انباری نخعی است و ابن حجر موارد لابأس بهی از روات شیعه به رجال علی بن حکم استشهاد میکند مثلا بعض موارد چنین است: حسن بن عباس بن جرير العامري الحريشي الرازی روى عن أبي جعفر الباقر ... و قال علي بن الحكم ضعيف لا يوثق بحديثه وقيل إنه كان يضع الحديث.[2]
جارود ابن عمرو الطائی الکوفی ذکره الطوسی فی رجال الشیعه و قال علی بن حکم کان ورعا ثقه له احادیث جیده روی عنه صفوان بن یحیی.[3]
جعفر بن مالک روی عنه محمد بن یحیی العطار ذکره علی بن حکم فی رجال الشیعه و اثنی علیه خیرا.[4]
البته موارد متعددی هم هست که نقل او مطابق با کلمات رجال طوسی و دیگران هست.
جناح بن زربی ذکره الطوسی فی رجال الشیعه و قال علی بن حکم کان عارفا بالتفسیر صحب جعفر الصادق و روی عنه کان صالحا واسع الفضل ثقه.[5]
جای این سؤال هست که علی بن حکم که رجال شیعه داشته و توثیق و تضعیف میکرده و گزارش گریهای فراوانی ابن حجر از او داشته است این علی بن حکم کیست؟
صاحب الذریعه رحمة الله علیه مرحوم آقا بزرگ تهرانی میگوید رجال علی بن حکم و هو علی بن حکم بن زبیر النخعی الانباری تلمیذ ابن ابی عمیر ... ینقل عنه کثیرا فی لسان المیزان.[6] پس برداشت صاحب الذریعه این است که علی بن حکم، علی بن حکم نخعی انباری و شاگرد ابن ابی عمیر است. اگر او باشد فوق العاده مهم است شخصی که بزرگان علماء رجالی او را توثیق میکنند و شاگرد ابن ابی عمیر است کتاب رجالی داشته که دست ما نیست و ابن حجر گزارش میدهد در انبوه موارد در جلد اول لسان المیزان.
عرض میکنیم: این علی بن حکم که کتاب رجال داشته ابن حجر هم از او گزارش میدهد نمیتواند علی بن حکم انباری نخعی باشد.
یک شاهد این است که ابن حجر از شخصی گزارش گری میکند به نام حسین بن ابراهیم بن احمد المؤدّب .... و قال علی بن حکم فی مشایخ الشیعه (که همین کتاب رجال مقصود است) و کان مقیما بقم و له کتاب الفرائض اجاد فیه و أخذ عنه ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه و کان یعظّمه.[7] ابن ابی عمیر متوفای سال 271 هجری است شاگرد او نمیتواند از شیخ صدوق (متوفای 381) گزارشگری کند و بگوید شیخ صدوق استادی داشته به نام حسین بن ابراهیم بن احمد المؤدّب و شیخ صدوق کان یعظّمه.
معلوم میشود این علی بن حکم، همان علی بن حکم انباری نخعی که صاحب الذریعه میگوید نیست. اینجا امر متوجه محققین است و تا الآن نمیدانیم این علی بن حکم کیست که گزارشهای دقیق از رجال شیعه دارد و در چه سالی بوده و سؤال مهم تر این است که چرا افرادی مانند نجاشی و شیخ طوسی هیچ گزارشی از علی بن حکم رجالی ندارند بله رجال برقی یکی دو مورد میگوید قال علی بن حکم ✍🏼بخشی از درس خارج آیت الله شیخ جواد مروی 👆
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🔰آیت الله #وحید_خراسانی ( حفظه الله )
🌀قاعده ای در عدم رد روایات
🔸ان عدم رد الروایات اصل مهم تعرضت له النصوص و ان طرحها نتیجة لعدم الفهم و ان الفقیه المتبحر فی الدین لا یقوم بذلک
🔹و هذا الاصل الاساسی علی طبق : ( حدیثنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملک مقرب او نبی مرسل او مومن امتحنه الله قلبه للایمان ) فالوظیفة هی السکوت لا الطرح
📚المغنی فی الاصول ج۳ ص۱۲۳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثيق سهل بن زیاد و مناقشه در اشکالات استاد شهیدی
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری
#سهل_بن_زیاد هم قرائن توثيق دارد و هم قرائن تضعیف.
امارات #توثيق او عبارتند از: کلام فضل بن شاذان که مهمترین قرینه بر وثاقت اوست، کثرت نقل کلینی از او و توثيق شیخ طوسی در رجالش. از طرفی شیخ طوسی در فهرست و نجاشی او را تضعیف کرده اند.
با توجه به اینکه در مورد سهل بن زیاد #غلو مطرح شده است، عرف در جمع بین توثیقات و تضعیفاتی که در مورد او وجود دارد، تضعیفات را ناشی از #متن_شناسی دانسته و با توجه به حدسی بودن تضعیفات، توثیقات را مقدم می کند.
نجاشی هم گر چه از قمیین نیست اما قرائن زیادی مبنی بر تضعیفات مبتنی بر متن شناسی در مورد او وجود دارد...
📚 راهنمای فقه، ۳ بهمن ۱۴۰۱
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2793
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 عدم وثاقت سهل بن زیاد
👤 #استاد_شهیدی
استاد شهیدی پس از ذکر کلام آیت الله شبیری زنجانی به این صورت اشکال کرده اند:
کثرت نقل از جانب #کلینی در کافی کاشف از آن است که ایشان #سهل_بن_زیاد را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف #نجاشی و شیخ #طوسی تعارض می کند. از طرفی قرینهای بر اینکه تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام #غلو بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده ...
📚 درس خارج فقه(۶ بهمن ۱۳۹۸، جلسه ۶۴)
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1788
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢رجال و روش فهرستی
💠 احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی
مرحوم صدوق گاهی از «احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی» (الهمدانی بفتح میم. همدان به سکون میم عشیره ایست از یمن که خیلی هم محب امیر المؤمنین علیه السلام بوده اند و این قصه یا حار همدان من یمت یرنی هم از همین عشیره است.) نقل می کند. او از مشایخ مرحوم صدوق است که ایشان در طریق حج در همدان با او برخورد کرده اند و ما به هیچ وجه ایشان را نمی شناسیم. مرحوم صدوق در همدان ایران خودمان از ایشان عده ای از مصادر شیعه را نقل کرده اند. تنها راهی که داریم به ایشان اولا این است که مرحوم صدوق با ترضی از ایشان نقل کرده اند، یعنی رضی الله عنه فرموده اند. و دوم اینکه مرحوم صدوق یک جا دارند که: «لم أسمع هذا الحديث إلا من أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه بهمدان عند منصرفي من حج بيت الله الحرام و كان رجلا ثقة دينا فاضلا رحمة الله عليه و رضوانه» (كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 369) الآن شخصیت علمی و حدیث شناسی ایشان را نداریم اما همین جمله مرحوم صدوق منشأ توثیق شده است.
مطلب دوم که توجه نشده است اینکه ممکن است به لحاظ رجالی با توثیق مرحوم صدوق ایشان را قبول کرد ولی به لحاظ فهرستی مشکل دارد؛ معظم روایات ایشان از علی بن ابراهیم است بلکه شاید همه روایاتش از علی بن ابراهیم باشد و آنچه ایشان نقل می کند از منفردات خودش که هیچ بلکه از منفردات مرحوم صدوق هم هست. این مقداری کار را مشکل می کند؛ این سؤال پیش می آید که مرحوم صدوق که خودشان قمی است و پدرشان همین طور و پدرشان از ابراهیم بن هاشم نقل می کنند و ... چه طور می شود مرحوم صدوق کتابهای علی بن ابراهیم را ندارند و می روند همدان از او نقل می کنند که انفراد هم دارد! اگر این روایات واقعاً در کتاب مرحوم علی بن ابراهیم بود خیلی بهتر بود مرحوم کلینی از علی بن ابراهیم نقل می کردند نه با این سند عجیب و غریب! این چه میراث علی بن ابراهیم بوده است که در قم نبوده است و رفته اند در همدان!
ما قبول می کنیم ایشان مرد خوب و عدل و مرضی ولی ظاهرا نسخه شان شاذ باشد. عجیب اینکه مرحوم صدوق روایاتی را که توسط این مرد بزرگوار همدانی نقل می کنند، از هیچ جای دیگر ندارند. شاید شفاهی بوده است یا ... خود مرحوم صدوق توضیحی نداده اند. چرا اینها منفرد است؟ ایشان بالاخره می آیند در قم نسخه شناسی می کنند. این توضیح را ایشان اگر هم انجام داده اند به دست ما نرسیده است.
شاید علی بن ابراهیم کتابی در فقه نوشته اند و در آن کتاب مثلاً 2000 روایت دارند و مثلاً ده سال بعد روایات دیگری را دیده است و مقابله کرده است و بعض روایات قبلی را قبول نداشته اند و در نسخه دوم 2000 روایت را حذف کرده اند. احمد بن زیاد نسخه اول را از علی بن ابراهیم گرفته و به همدان رفته است درحالیکه این نسخه دوم در قم مشهور می شود. به قولی او شاگرد دوره اول علی بن ابراهیم بوده است. مثلا فرض بفرمایید مسند احمد را پسرش عبدالله نقل می کنند. مسند احمد به حسب صحابه است. مسند مثلا علی بن ابی طالب علیهما السلام یا مسند فاطمه سلام الله علیها که البته یکی دو صفحه است. همین طور مسند دارد. مسند که تمام می شود پسر که عبدالله است زیادات - به قول خودشان و به قول ما «مستدرک»- بر کتاب پدر دارند. آنها را هم که می بینیم ، دارد که: «قال عبدالله حدثنی ابی»؛ کسی وارد نباشد می بیند که کل کتاب این طور است؛ یعنی کل کتاب «حدثنی ابی» است و معلوم می شود که پدر اینها را هم دیده بوده است ولی قبول نداشته است. یعنی احمد بن حنبل که از ائمه اهل سنت است ممکن است تحدیث بکند ولی قبول نکند. مرحوم علی بن ابراهیم هم ممکن است تحدیث کرده باشند ولی قبول نکرده باشند. مثلا همین جمع بین فاطمیتین را مرحوم صدوق در علل دارند ولی در فقیه ندارند. یعنی در مقام فقاهت قبول ندارند ولی در مقام روایت دارند.
ای کاش مرحوم صدوق توضیح می دادند که روایات احمد بن زیاد چرا اینگونه است. پس ما حدیث ایشان را از منظر رجالی قبول می کنیم ولی از منظر فهرستی محل تأمل است.
#احمد_بن_زیاد_جعفر_الهمدانی
🔸فهرست اسامی
📚درس خارج فقه؛ سال88-1387 ؛ جلسه 84 و 85
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثیق سهل بن زیاد
👤 #آیت_الله_العظمی_شبیری_زنجانی مد ظله العالی
#سهل_بن_زیاد در سند ۱۸۳۳ روایت از کافی واقع شده است، در نتیجه توثيق یا #تضعیف او ثمره زیادی دارد.
«#نجاشی» و «شیخ طوسی در فهرست» او را تضعیف کرده اند. شیخ طوسی در رجالش او را توثيق کرده است.
آیت الله شبیری زنجانی می فرماید: به نظر ما او از ثقات است؛ چرا كه مرحوم كلينى در «كافى» روايات فراوانى را از «عدة من اصحابنا عن سهل بن زياد» روايت نموده است و اين نشانه اعتماد #كلينى بر اوست. و اينكه بعضى او را تضعيف كردهاند به جهت نقل روايات #غلو آميز توسط او بوده است، در حالى كه...
📚 درس خارج فقه، پاییز ۱۳۸۴(کتاب نکاح، ج۲۱، ص ۶۸۳۵)
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید 👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2777
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نگاهی متفاوت به سیره امام باقر علیه السلام
آیت الله سید احمد مددی با اشاره به تاریخ و سیره امام محمد باقر علیه السلام برخی از مقاطع زندگی سراسر نور این امام بزرگوار را تحلیل می کند.
📚https://rasanews.ir/fa/news/616047
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🌿
قال الإمام الجواد علیه السلام:
مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَتَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَإنْ كانَ نَزْراً قَلیلاً.
دیدار با برادران دینی حتی اگر سرزدنی کوتاه باشد، مایۀ نشاط است و موجب باروری خِرَد می گردد.
📚امالی شیخ مفید، ص 328، ح 13
🌿
تعداد #راویان و #اصحاب حضرت جواد علیه السلام بیش از ۱۱۰ نفر هستند.
البته در میان ایشان، چهرههاى درخشان و شخصیتهاى برجستهاى مانند: #على_بن_مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر #بزنطى، #زكریا_بن_آدم، #محمد_بن_اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید #اهوازى، احمد بن محمد بن خالد #برقى هستند كه هر یک از بزرگان علمى آن روز به شمار می آمدند و داراى تألیفاتی بودند.
اما مجموع آنها فقط حدود ۲۵۰ حدیث از آن حضرت نقل کرده اند.
زیرا از یك سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و كنترل سیاسى بود و از طرف دیگر آن حضرت در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
درباره حضرت جوادالائمه بیش از ۶۰۰ اثر به زبانهای مختلف نوشته شده است: ۳۲۵ کتاب، ۲۵۰ مقاله و ۳۳ پایاننامه.
از این همه، ۴۷۵ عنوان به زبان فارسی، ۱۲۲ مورد به زبان عربی و ۱۰ عنوان به زبانهای دیگر است.
——————
میلاد فرخنده حضرت جواد الائمة علیه السلام تهنیت باد 💐
——————
https://t.me/rejal_shobeiri
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
🌿 قال الإمام الجواد علیه السلام: مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَتَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَإنْ كانَ نَزْ
✍ #واقفیهها قبل از تولد امام جواد علیه السلام با شبهه فرزند دار نشدن امام رضا علیه السلام در صدد شکاف در شیعه بودند و بعد از تولد امام جواد علیه السلام با شبهه جدید وارد شدند ..
مادر امام جواد علیه السلام👇 َ
🔺أُمُّهُ أُمُّ وَلَدٍ يُقَالُ لَهَا سَبِيكَةُ نُوبِيَّةٌ وَ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ اسْمَهَا كَانَ خَيْزُرَانَ وَ رُوِيَ أَنَّهَا كَانَتْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مَارِيَةَ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ بْنِ رَسُولِ اللَّهِ ص. 1
حضرت خیزران سلام الله علیها بودند که از اقوام ماریه قبطیه همسر پیامبر صلی الله علیه و اله بودند .
👈چون حضرت خیزران سلام الله علیها از اهالی قبط که منطقهای در مصر بود لذا پوست تیره ای داشتند به این خاطر امام جواد علیه السلام رنگ پوست مبارکشون به مادر بزرگوارشان شبیه شده بود تا به امام رضا علیه السلام
🛑وَ اللَّهِ لَقَدْ نَصَرَ اللَّهُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع. فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ: إِي وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ بَغَى عَلَيْهِ إِخْوَتُهُ.2
🔰از زکریا بن یحیی نقل شده است:
علیبنجعفر (فرزند امام صادق و عموی امام رضا علیهمالسلام) به حسنبنحسینبنعلیبنحسین (نوه امام سجاد علیهالسلام) گفت: به خدا قسم، بهراستی که خداوند امام رضا (علیهالسلام) را یاری فرمود.
🔹حسنبنحسین گفت: بله، به خدا قسم. فدایت شوم، برادرانش ظلم بزرگی به او کردند.
🔹علیبنجعفر گفت: بله، به خدا قسم. ما عموهایش نیز به او ظلم بزرگی کردیم.
🔹حسنبنحسین گفت: فدایت شوم، شما چه کردید؟ من (آنزمان) نزد شما نبودم (و از کار شما اطلاع ندارم.)
🔹علیبنجعفر گفت: برادرانش - و همچنین ما (عموهایش) - به او گفتند: تابهحال در میان ما امامی نبوده که رنگش دگرگون [یعنی: بهخلاف پدرش سیاهچرده] باشد!
🔸امام رضا (علیهالسلام) به آنان فرمود: «او پسرم است.»
🔹آنان گفتند: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بر اساس سخن قیافهشناس حکم کردهاند. میان ما و تو نیز قیافهشناس باید حکم کند [تا معلوم شود چه کسی راست میگوید.]
امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «شما خودتان دنبال قیافهشناسها بفرستید. من نمیفرستم [شاید تا مبادا بعدها شبهه تبانی مطرح نشود یا اشاره به حرمت شرعی قیافه شناسی ] به آنها اطلاع هم ندهید که برای چه کاری دعوتشان کردهاید و همه در خانههایتان باشید.»
🔹وقتی قیافهشناسها آمدند، (پیش از ورودشان) ما را در باغ نشاندند و عموها و برادران و خواهران در یک صف قرار گرفتند. 👈امام رضا را نیز (از جمع) جدا کردند، لباس و کلاه پشمینی [مخصوص باغبانان] بر او پوشاندند، یک بیل بر شانهاش گذاشتند و به او گفتند: وارد باغ شو، مانند کسی که در باغ کار میکند.👉
🔹سپس (بعد از ورود قیافهشناسان) امام جواد (علیهالسلام) را آوردند و به قیافهشناسها گفتند: این پسربچه را به پدرش برسانید.
🔹قیافهشناسها گفتند: پدر او اینجا نیست، اما اینشخص عموی پدرش است، اینشخص عموی پدرش است، اینشخص عمویش است، اینشخص عمهاش است. پدرش در میان شما نیست،👈 اما پاهای باغبان این باغ، مانند پاهای این پسربچه است. 👉وقتی امام رضا رویشان را برگرداندند، قیافهشناسها گفتند: اینشخص پدرش است.
👈علیبنجعفر گوید: من برخواستم، دهان امام جواد (علیهالسلام) را بوسیدم و به او گفتم: شهادت میدهم که تو نزد خداوند امام من هستی...
📚:منابع
1:الکافی ج۱ص۴۹۲
2:الکافی ج۱ص۳۲۲
https://t.me/rejal_shobeiri
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
📌 #شهرت روایات ولادت #امیرمومنان در کعبه
حاکم نیشابوری از علما و محدثین اهل سنت مینویسد:
فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ.
به #تواتر و شهرت رسیده است که #فاطمه بنت اسد، #امیرمومنان علی کرم الله وجهه را در خانه کعبه به دنیا آورد.
📚حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج۳، ص ۵۵۰
✅ولادت مولی الموحدین امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بر وارث آن ولایت حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجه الشریف و شیعیان و منتظران او مبارک باد.
🖼 تصویری از حرم مطهر حضرت امام امیر المومنین علیه السلام، امشب، 13رجب 1444، نجف اشرف
https://t.me/shobeiri
http://eitaa.com/shobeiri
💠 اشکال به مرحوم آقای خویی در صحیحه دانستن روایت عمار بن مروان کلبی
👤 #استاد_علیدوست
در بحث جواز یا عدم جواز دریافت وجه از طرفین دعوا توسط #قاضی، روایتی از #عمار_بن_مروان مبنی بر حرمت آن وجود دارد.
انتهای سند این روایت به این صورت است: «... عن الحسن بن محبوب عن أبي أيوب عن عمار بن مروان»
مرحوم آقای #خویی این روایت را #صحیحه تعبیر کرده است، در حالی که طبق مبنای رجالی ایشان این روایت نمی تواند صحیحه باشد و اشکال سند عمار بن مروان می باشد. دو عمار بن مروان وجود دارد. یکی عمار بن مروان یشکری که ثقه است و دیگری عمار بن مروان کلبی که ثقه نمی باشد. مرحوم آقای خویی در مواردی که راوی از عمار بن مروان، ابو أيوب خزاز و قبل از آن حسن بن محبوب باشد، عمار را عمار بن مروان کلبی دانسته است که ثقه نمی باشد. در نتیجه تعبیر صحیحه طبق مبنای خود ایشان صحیح نمی باشد.
📚 درس خارج فقه، ۱۰ و ۱۱ مهر ۱۴۰۱
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2809
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🔰تعارض جرح و تعدیل
🔸در صورتی که اقوال رجالیون نسبت به یک راوی مختلف باشد به نحوی که یک رجالی او را « توثیق » کند و دیگری او را « تضعیف کند » بحث [ تعارض جرح و تعدیل ] مطرح میشود .
🔹در تعارض جرح و تعدیل دیدگاه های مختلفی وجود دارد :
1️⃣ یک دیدگاه این است #جرح بر تعدیل مقدم است مطلقا ؛ قید مطلقا دارای معانی متعددی میباشد
الف ) در یک معنا یعنی جرح مقدم است گرچه معدل ( توثیق کننده ) متعدد باشد مثل اینکه جارج یک نفر باشد و معدل 10 نفر !
ب ) در یک معنا یعنی چه جارح اشاره به سبب جرح کرده باشد یا نه مثلا مرحوم نجاشی « سلیمان بن دیلمی » را تضعیف میکند « لکونه غالیا » تصریح میکند به سبب جرح ؛ گاهی اوقات نیز اشاره به وجه ضعف نمیکند
ج ) و در یک معنا یعنی جرح مقدم است چه تکاذب داشته باشد و چه تکاذب نداشته باشد .
🌀توضیح ذلک : در باب شهادات این مطلب مطرح است که اگر شخصی به عدالت زید شهادت داد و دیگری به فسق او آیا این دو شهادت تکاذب دارند یا خیر ؟ فقهاء فرموده اند این دو مطلب تکاذبی ندارند زیرا ممکن است شهادت اول ناظر به هفته ی پیش باشد و شهادت دوم ناظر به هفته ی جاری ؛ به عبارت دیگر ممکن است شهادت ها از حیث زمانی متفاوت باشند اما در صورتی که هردو در رابطه با یک زمان خاص دو شهادت متضاد بدهد فرموده اند تکاذب پیش میاید چرا که به هیچ عنوان قابل جمع نمیباشند . حال که این مطلب روشن قائل به تقدیم جرح میگوید جرح مقدم است ولو آنکه تکاذب پیش بیاید .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri