eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
378 عکس
30 ویدیو
95 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
💢مؤسّس رسمی علم رجال ✔️ استاد سیّد محمّدجواد شبیری زنجانی: 🔹مؤسس رسمی علم رجال، شعبة بن الحجّاج متوفّی ۱۶٠ ه ق است. هر چند اوّل من تکلّم فی الرجال شعبی است. عمده جرح‌های موجود در کلام شعبة بن الحجّاج بر اساس متن شناسی است و حساسیت او بیش از همه بر دو طائفه است: شیعه و خوارج. دو گروهی که به قول آنها از جماعت مسلمین -در دو زاویه کاملا متفاوت- خارج بودند. 🔸شیوه عامّه در جرح و تعدیل نحوه جرح به این صورت است که ابتدا اعتقاداتی را به عنوان اعتقاد حق برای خود می ساختند، سپس هر چه در این چارچوب نگنجد را باطل می دانستند. در مرحله بعد هر کسی این مضمون را نقل کند، ضعیف است. سپس در اسناد روایات می گردند تا مسئولیت نقل این مضمون باطل را بر عهده چه کسی قرار دهند. گاهی گفته شده: راوی ضعیف است، چون مضمون باطلی را نقل کرده است و در اعتراض بیان شده: در سند، راوی دیگری نیز وجود دارد که شاید او این مضمون را نقل کرده باشد. 🔹اصل این مطلب که با توجّه به دیدگاه های مذهبی، راوی تضعیف می شود، در کتب عامّه متکرّر موجود است و سعه و ضیق تضعیفات و توثیقات آنها وابسته به اعتقادات رجالی است. مثلا افرادی مانند جوزجانی ناصبی است، ولی ابن حِبّان علاقه مند به اهل بیت علیهم السلام است و تضعیف این دو با یکدیگر بسیار تفاوت دارد و همین تفکّرات و چارچوب اوّلیّه باعث شده، تفاوت های جدّی در توثیق و تضعیف داشته باشند. مثال دیگر ابن عَدی است که مجموعه حدیثی مفصلی را جمع کرده و در شرح حال هر راوی، روایات زیادی را نقل کرده است. هدف اصلی او این است که بگوید: این نقل ها باطل است و همین نشان می دهد که راوی ضعیف است. 🔸عدم اعتبار تضعیفات رجالیّون به دلیل مبتنی بودن بر متن شناسی و اجتهاد شبیه این مطلب در کتب رجال شیعه نیز وجود دارد، البته تکیه اصلی ائمّه رجال بر نکته غلوّ است. به همین دلیل ما به طور کلی تضعیفات را معتبر نمی دانیم که در جای خودش به تفصیل درباره آن صحبت کردیم، امّا حتّی اگر این مبنا را به طور کلّی نپذیریم، در برخی از موارد مانند غلوّ و فساد مذهب، روشن است که تضعیف بر اساس متن شناسی و اجتهاد است و به همین دلیل اعتبار ندارد. / درس خارج فقه، مورخ ۲ آبان ۱۴٠۱ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 موارد حجیّت قول غیر ثقه و عدم حجیّت قول ثقه 👤 در برخی موارد، قول ثقه نزد عقلا حجت نیست. و همچنین در برخی موارد قول غیر ثقه نزد عقلا حجت تلقی می‌گردد. تشخیص این موارد وابسته به تشخیص ملاک حجیّت خبر ثقه نزد عقلاست. ملاک حجیت خبر ثقه در یک موضوع خاص، صدق کلام او در نوع موارد است. صدق در نوع موارد، نزد عقلا قرینه بر صدق او در خصوص این خبر است. در برخی از اخبار، خصوصیاتی وجود دارد که باعث می‌شود عقلا به این قرینه نوعیه اعتماد نکنند. برخی از این موارد عبارتند از: .... 📚 درس خارج فقه، ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢 غلو (2) غلو به معناى انحراف فکرى کلّى است که مظهر بزرگ آن، ابوالخطّاب است که مى ‏گفت: امام صادق عليه ‏السلام خداست و من هم پيغمبرم. يک غلو ديگرى هم بوده که ترک واجبات و انجام محرّمات بوده است. اين غلو را سعى کردند به مفضّل هم نسبت بدهند. در کتاب رجال الکشّى آمده: با مفضّل رفتيم به سوى کربلا. قبل از اذان صبح، رفتم تا براى نماز، آماده شوم. به او گفتم: بيا برويم نماز بخوانيم. گفت: من در خانه خوانده ‏ام. لکن شأن مفضّل، اجلّ است. اين دروغ محض است! يک رساله ‏اى موجود است که مفضّل به امام صادق عليه ‏السلام نوشته که هم در «مختصر البصائر» آمده و هم در «بصائر الدرجات» صفّار و در آخر کتاب، سه ـ چهار صفحه جواب امام آمده است. امام مى ‏گويد: «اين راعمداً اهل جماعت درآوردند که بگويند مفضّل، نمازخوان نبود. اين دروغ است». آنها آمدند و به مفضّل، اين گونه نسبت ‏ها را دادند، همان‏طور که معتقديم رابطه‏ اى مخفى بين غلو و اسماعيليه وجود داشته که اين زاويه هم تا حالا بررسى نشده است. من اجمالاً نظرم اين است که درباره خط غلو، بيشتر بررسى شود؛ چون کلينى در اين خط نقش دارد، چه غلو عقايدى و چه غلو عملى؛ يعنى ترک نماز و روزه و چه در لوازم، مثل شعوبيگرى، و تندروى ‏هاى اجتماعى. مثلاً معلى بن خنيس، جزء غلوّ سياسى است. مفضّل بن عمر هم همچنين؛ يعنى هيچ کدام در خط غلوّ انحرافى نيستند. 📚مصاحبه در بزرگداشت مرحوم کلینی ره •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
اعمال شب نیمه شعبان.pdf
1.36M
🌼 میلاد قائم آل محمد حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شیعیان و دلدادگان آن حضرت مبارک باد. 🌀 اعمال شب نیمه شعبان ❇️ فضیلت احیای شب نیمه شعبان: ✅ پرفضیلت‌ترین شب‌ها پس از شب قدر ✅ شب فضل و مغفرت الهی که هیچ سائلی را خدا در آن رد نمی‌کند ✅ حق تعالی شب قدر را برای پیامبر صلوات الله علیه قرار داد و شب نیمه شعبان را برای اهل بیت علیهم السلام ✅ توصیه ائمه علیهم‌السلام به شب زنده‌داری و دعا و ذکر برای نیل به مقام قرب الهی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سُئِلَ اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ فَضْلِ لَيْلَةِ اَلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ، فَقَالَ هِيَ أَفْضَلُ لَيْلَةٍ بَعْدَ لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ، فِيهَا يَمْنَحُ اَللَّهُ تَعَالَى اَلْعِبَادَ فَضْلَهُ وَ يَغْفِرُ لَهُمْ بِمَنِّهِ فَاجْتَهِدُوا فِي اَلْقُرْبَةِ إِلَى اَللَّهِ فِيهَا فَإِنَّهَا لَيْلَةٌ آلَى اَللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لاَ يَرُدَّ سَائِلاً لَهُ فِيهَا مَا لَمْ يَسْأَلْ مَعْصِيَةً وَ إِنَّهَا اَللَّيْلَةُ اَلَّتِي جَعَلَهَا اَللَّهُ لَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ، بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ لِنَبِيِّنَا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَاجْتَهِدُوا فِي اَلدُّعَاءِ وَ اَلثَّنَاءِ عَلَى اَللَّهِ... 📗 وسائل الشیعة، ج ۸، ص ۱۰۶ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
📚 کتابشناسی 🖋 کتب حسین بن سعید ❇️ حقیقت کتاب حسین بن سعید برای ما روشن نیست که آیا مثل تهذیب، مصنَّف بوده است که احادیث صحیح و سقیم را آورده است یا مثل فقیه فقط احادیث مورد قبول خودش را آورده است. در نجاشی راجع به کتب ایشان، تعبیر به مصنَّف شده است که ظاهرا نشان می دهد که احادیث صحیح و سقیم را با هم آورده است؛ لذا یکی از مشکلات در کتبی مثل کتب حسین بن سعید این است که مصنف بوده است و می خواسته است روایات را در بابش جمع کند و معلوم نیست که همه ی آنها در نزد خودش، حجت بوده باشد. اگر کتب ایشان، مصنَّف باشد خیلی ارزش ندارد ولی اگر حجت باشد ارزش دارد. 🎧 درس خارج فقه؛ ۱۳۹۵,۱۲,۲۱ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
➖گونه شناسی نگاشته‌های نخستین رجالی نگاشته‌های نخستین رجالی [یعنی اصول اولیه رجال] را می‌توان بر پایۀ نگارشی به چهار گونه بخش‌بندی کرد: 1⃣ فهرست نگاری : معرفی راویانی که صاحب اثر(کتاب) هستند 👈فهرست شیخ و فهرست نجاشی 2⃣ طبقات نگاری : یعنی معرفی زمان فعالیت راویان(معرفی استاد و شاگردان راوی و ارتباط راوی با امام معصوم) 👈 رجال شیخ و رجال برقی 3⃣: جرح و تعدیل : بیان وثاقت یا ضعف راویان است👈 رجال ابن‌غضائری 4⃣: پراکنده نگاری : بیان حال راوی طبق احادیث و گزارشاتی که حول راوی بیان شده است👈 رجال کشّی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢رجال 💠 أحمد بن محمد بن داود القمي در ترجمه او به کتاب قاموس مراجعه شود، بهتر از آقای خویی گفته است. آقای تستری فرمودند احتمالا «محمد» زیادی است و «احمد بن داود» صحیح است. تنها موردی که به این عنوان داریم یک روایت است و یکی رجال شیخ است. نجاشی هم «احمد بن داود» آورده و آقای خویی هم اشاره نکرده است که ممکن است همان باشد. صحیح همان «احمد بن داود» است. از مشایخ قم و شخصیت بزرگواری است از اصحاب مرحوم صدوق پدر (علی بن حسین) است. في نوادره: در کتب اربعه تنها موردی است که اسم کتابش برده شده است. رجال‏الطوسي ص : 413 5984 - 65 - أحمد بن محمد بن داود يكنى أبا الحسين يروي عن أبيه محمد بن أحمد بن داود القمي أخبرنا عنهما الحسين بن عبيد الله. يروي عن أبيه: ظاهراً اشتباه شده، باید باشد: «یروی عنه ابنه». چون محمد بن أحمد بن داود از اجلا است کتاب مزار داشته است. [و این أحمد بن داود، پدر اوست.] بنابراین «یروی عنه ابنه» صحیح است یعنی محمد بن احمد از او نقل می کند. الحسين بن عبيد الله: ابن غضائری پدر است. عنهما هم غلط است. بعدی را آقای خویی از کتاب تهذیب آورده است، احتیاط کرده جداگانه اورده است: معجم ‏رجال‏الحديث ج : 2 ص : 272 861 - أحمد بن محمد بن رباح: روى: عن محمد بن يزيد بن المتوكل، و روى عنه: حميد بن زياد. التهذيب: الجزء 6، باب فضل زيارته [ أبو عبد الله الحسين بن علي‏] ع، الحديث 106. صحیح، اتحاد ایندو است، که همان احمد بن محمد بن داود قمی است. در کتاب شیخ طوسی کم دیده ایم که اسم مصدر را بنویسد. مرحوم نجاشی در احمد بن داود نوشته له کتاب ولی طریق را ذکر نکرده است. رجال ‏النجاشي ص : 95 235 - أحمد بن داود بن علي القمي أخو شيخنا الفقيه القمي كان ثقة ثقة كثير الحديث صحب أبا الحسن علي بن الحسين بن بابويه و له كتاب نوادر. خیلی عجیب است، نشان می دهد که طریق به ایشان نداشته است. اما طریق شیخ، ابن غضائری است: فهرست ‏الطوسي ص : 70 87 - أحمد بن داود بن علي أبو الحسين القمي كان ثقة كثير الحديث و صحب علي بن الحسين بن بابويه. و له كتاب النوادر كثير الفوائد. أخبرنا به الحسين بن عبيد الله عن أبي الحسن محمد بن أحمد بن داود عن أبيه. درحالیکه نجاشی با ابن غضائری خیلی نزدیک تر است. شیخ ابن غضائری را حدود سه سال درک کرده است ولی نجاشی از بچگی منزل آنها می رفته و با پسرش حسین رفیق و هم درس بوده است. نمی فهمیم که چرا از طریق ابن غضائری نقل نمی کند؟ عبارت را غلط می دیده یا... أحمد بن محمد بن داود تحلیل ما این است: در اجازات اصحاب «احمد بن داود» بوده از طریق ابن غضائری پدر که شیخ هم در فهرست آورده ولی به احتمال قوی خود کتاب «نوادر» هم در بغداد بوده همچنانکه کتاب «مزار» هم موجود بوده است. به احتمال قوی روی کتاب «نوادر» اسم مولف اینگونه بوده: أحمد بن محمد بن داود، که در تهذیب یک مورد از این کتاب آمده است. شیخ طوسی ظاهرا احتیاط کرده همان اسمی که روی کتاب بوده را ذکر کرده است. درحالیکه اجازه ای که از ابن غضائری داشته «احمد بن داود» بوده است. در حقیقت شیخ دو واقعیت را می خواسته حکایت کند؛ یکی اجازه عام ابن غضائری که «احمد بن داود» بوده و دیگری خصوص این کتابی که موجود بوده است و پشت آن آمده: أحمد بن محمد بن داود. سرّ اینکه مرحوم نجاشی طریق خود را ننوشته این بوده که اجازه با اسم روی کتاب متفاوت بوده است. اجازه به صورت عام بوده است مثلاً به دویست تا کتاب است. بنابراین این تفاوت، خطا و اشتباه شیخ نیست بلکه یکی از کارهای مهم او این است که تصحیح نمی کند و این نشان از دقت شیخ طوسی است. این ما هستیم که می گوییم در أحمد بن محمد بن داود، «محمد» زیادی است. شیخ نمی خواسته اجتهاد کند. بنابراین ظاهراً اینگونه بوده که در اجازه عام: احمد بن داوود و در روی کتاب: أحمد بن محمد بن داود بوده است، لذا در رجال به اسم احمد بن داود و در فهرست به نام أحمد بن محمد بن داود آورده است. در کل تهذیب و استبصار هم همین یک مورد را ذکر کرده است و بیست مورد هم از مزار - که متعلق به پسرش است- آورده است. نجاشی هم تحیر پیدا کرده است، لذا احتیاط کرده و نیاورده است. اگر این ظن ما درست باشد این نهایت دقت شیخ است. از مجموعه شواهد بدست می آید که آنچه در اجازات بوده درست است یعنی «احمد بن داوود»، هرچند احتمال هردو هست. 📚http://www.ostadmadadi.ir/persian/book/11527/8710/ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۲۲ ماه شعبان سال ۵۸۸ قمری 🏳رحلت فقیه، رجالی و محدث کبیر 🏳مرحوم ابن‌شهرآشوب مازندرانی/۱ 💠رهبرانقلاب ‼️تکریم چهره‌های برجسته‌ی علمی ما درتاریخ، ما را تشویق میکند به اینکه بیشتر به سمت قلّه‌های علم حرکت کنیم. در آن وقتی که وسایل تعلیم و تربیت، وسایل مسافرت، بسیار محدود و تحصیل علم بسیار دشوار بوده، ما شخصیّتهایی مثل ابن شهرآشوب داریم؛ حالا از قبیل ابن شهرآشوب صدها عالم بزرگ در تاریخِ ما و در میراث علمی ما ثبت و ضبط شده‌اند. این بزرگوار در آن شرایط از شخصیّت‌های بزرگ، از اساتیدی مثل طبرسیِ صاحب مجمع البیان، طبرسیِ صاحب احتجاج، عبدالجلیل رازی قزوینی، سیّد فضل الله راوندی، قطب الدّین راوندی، ابوالمکارم ابن زهره، زمخشری استفاده کرده؛ یعنی رفته پیش اینها و علم آموخته. ایشان کتاب ربیع الابرارِ معروف زمخشری را پیش خودِ زمخشری خوانده و اجازه‌ی روایت آن کتاب را گرفته. یعنی در آن دوران بسیار دشوار- در این صد سال که عمر کرده ایشان، خب عمر طولانی و خوبی بوده- حقیقتاً استفاده کرده این مرد بزرگ از این عمر طولانی برای کسب علم؛ لذا ایشان فقیه بود، محدّث بود، رجالی بود، شاعر بود، منشی بود، ادیب و خوش محاوره بود-آنچه که درباره‌ی او نوشته‌اند اینها است- یک شخصیّت جامع الاطرافِ این جوری؛ این برای ما درس آموز است، برای جوانان ما درس آموز است؛ هم افتخار میکنیم به آن گذشته، هم تشویق میشویم که بیاموزیم. ۹۲/۷/۱ @Jahade_tabeini •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🗓۲۲ ماه شعبان سال ۵۸۸ قمری 🏳رحلت فقیه، رجالی و محدث کبیر 🏳مرحوم ابن‌شهرآشوب مازندرانی/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️یک کار لازمی وجود دارد که در مورد ابن شهرآشوب علی الظّاهر تا حالا انجام نگرفته و آن مستند کردن یا مُسند کردن روایات او است. ایشان مثلاً فرض کنید در مناقب این همه روایت نقل کرده؛ هیچ کدام اینها سند ندارد، در حالی که این شخصِ بزگوار از شیخ طوسی گاهی به یک واسطه و گاهی به دو واسطه نقل میکند؛ یعنی گاهی نقل میکند از پدرش و او از استادش و او از شیخ طوسی، گاهی هم نقل میکند از جدّش یعنی شهرآشوب و او از شیخ طوسی؛ یعنی اینقدر سند او به شیخ طوسی نزدیک است. خیلی خب، افرادی بنشینند، تنقیح کنند طُرُق ابن شهرآشوب را؛ یعنی اگر بتوانند بنشینند طرق ابن شهرآشوب را- که خود او البتّه در معالم العلماء مبالغی از اینها را ذکر کرده- به مشایخ روایتی مثل شیخ طوسی، که حالا طرق شیخ طوسی به ائمّه کاملاً معلوم و روشن است، معلوم کنند و تصحیح کنند، همه‌ی این روایاتی که در کتاب مناقب هست یا بسیاری از این روایات، مستند خواهد شد؛ همه‌ی این روایاتی که الان مُرسلات است، مُسندات خواهد شد؛ این کار بسیار مهمّی است. این را باید البّته بسپرید به جمعِ فاضلِ حدیث دان و رجال شناس و رجال دان در قم، که بنشینند ان شاء الله این کار بزرگ را هم انجام بدهند. ۹۲/۷/۱ @Jahade_tabeini •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 توثیق سهل بن زیاد 👤 مد ظله العالی در سند ۱۸۳۳ روایت از کافی واقع شده است، در نتیجه توثيق یا او ثمره زیادی دارد. «» و «شیخ طوسی در فهرست» او را تضعیف کرده اند. شیخ طوسی در رجالش او را توثيق کرده است. آیت الله شبیری زنجانی می فرماید: به نظر ما او از ثقات است؛ چرا كه مرحوم كلينى در «كافى» روايات فراوانى را از «عدة من اصحابنا عن سهل بن زياد» روايت نموده است و اين نشانه اعتماد بر اوست. و اينكه بعضى او را تضعيف كرده‌اند به جهت نقل روايات آميز توسط او بوده است، در حالى كه... 📚 درس خارج فقه، پاییز ۱۳۸۴(کتاب نکاح، ج۲۱، ص ۶۸۳۵) ✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید 👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2777 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
✳️ (1) ✔️ آیت اللّه شبیری_زنجانی(حفظه الله): 🔸 مرحوم حاج میرزا حسین نوری صاحب «» بسیار محقّق و عظیم الشأن بود . 🔹 «خاتمه مستدرک» ایشان در علم ، بسیار پُرفایده است. نزد اهل تحقیق،این کتاب بسیار ارزشمند است . 🔸 ممکن است منشأ قضاوت مخالفان ، بازتاب «» ایشان باشد که آن نیز درست فهم نشده است . 🔹 استناد «فصل الخطاب» به حاجی نوری قطعی است . 📚 جرعه‌ای از دریا ج3 ص 335 و 334 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
🆘 أحمد بن محمد بن داود القمي در ترجمه او به کتاب قاموس مراجعه شود، بهتر از آقای خویی گفته است. آقای تستری فرمودند احتمالا «محمد» زیادی است و «احمد بن داود» صحیح است. تنها موردی که به این عنوان داریم یک روایت است و یکی رجال شیخ است. نجاشی هم «احمد بن داود» آورده و آقای خویی هم اشاره نکرده است که ممکن است همان باشد. صحیح همان «احمد بن داود» است. از مشایخ قم و شخصیت بزرگواری است از اصحاب مرحوم صدوق پدر (علی بن حسین) است. في نوادره: در کتب اربعه تنها موردی است که اسم کتابش برده شده است. رجال‏الطوسي ص : 413 5984 - 65 - أحمد بن محمد بن داود يكنى أبا الحسين يروي عن أبيه محمد بن أحمد بن داود القمي أخبرنا عنهما الحسين بن عبيد الله. يروي عن أبيه: ظاهراً اشتباه شده، باید باشد: «یروی عنه ابنه». چون محمد بن أحمد بن داود از اجلا است کتاب مزار داشته است. [و این أحمد بن داود، پدر اوست.] بنابراین «یروی عنه ابنه» صحیح است یعنی محمد بن احمد از او نقل می کند. الحسين بن عبيد الله: ابن غضائری پدر است. عنهما هم غلط است. بعدی را آقای خویی از کتاب تهذیب آورده است، احتیاط کرده جداگانه اورده است: معجم ‏رجال‏الحديث ج : 2 ص : 272 861 - أحمد بن محمد بن رباح: روى: عن محمد بن يزيد بن المتوكل، و روى عنه: حميد بن زياد. التهذيب: الجزء 6، باب فضل زيارته [ أبو عبد الله الحسين بن علي‏] ع، الحديث 106. صحیح، اتحاد ایندو است، که همان احمد بن محمد بن داود قمی است. در کتاب شیخ طوسی کم دیده ایم که اسم مصدر را بنویسد. مرحوم نجاشی در احمد بن داود نوشته له کتاب ولی طریق را ذکر نکرده است. رجال ‏النجاشي ص : 95 235 - أحمد بن داود بن علي القمي أخو شيخنا الفقيه القمي كان ثقة ثقة كثير الحديث صحب أبا الحسن علي بن الحسين بن بابويه و له كتاب نوادر. خیلی عجیب است، نشان می دهد که طریق به ایشان نداشته است. اما طریق شیخ، ابن غضائری است: فهرست ‏الطوسي ص : 70 87 - أحمد بن داود بن علي أبو الحسين القمي كان ثقة كثير الحديث و صحب علي بن الحسين بن بابويه. و له كتاب النوادر كثير الفوائد. أخبرنا به الحسين بن عبيد الله عن أبي الحسن محمد بن أحمد بن داود عن أبيه. درحالیکه نجاشی با ابن غضائری خیلی نزدیک تر است. شیخ ابن غضائری را حدود سه سال درک کرده است ولی نجاشی از بچگی منزل آنها می رفته و با پسرش حسین رفیق و هم درس بوده است. نمی فهمیم که چرا از طریق ابن غضائری نقل نمی کند؟ عبارت را غلط می دیده یا... أحمد بن محمد بن داود تحلیل ما این است: در اجازات اصحاب «احمد بن داود» بوده از طریق ابن غضائری پدر که شیخ هم در فهرست آورده ولی به احتمال قوی خود کتاب «نوادر» هم در بغداد بوده همچنانکه کتاب «مزار» هم موجود بوده است. به احتمال قوی روی کتاب «نوادر» اسم مولف اینگونه بوده: أحمد بن محمد بن داود، که در تهذیب یک مورد از این کتاب آمده است. شیخ طوسی ظاهرا احتیاط کرده همان اسمی که روی کتاب بوده را ذکر کرده است. درحالیکه اجازه ای که از ابن غضائری داشته «احمد بن داود» بوده است. در حقیقت شیخ دو واقعیت را می خواسته حکایت کند؛ یکی اجازه عام ابن غضائری که «احمد بن داود» بوده و دیگری خصوص این کتابی که موجود بوده است و پشت آن آمده: أحمد بن محمد بن داود. سرّ اینکه مرحوم نجاشی طریق خود را ننوشته این بوده که اجازه با اسم روی کتاب متفاوت بوده است. اجازه به صورت عام بوده است مثلاً به دویست تا کتاب است. بنابراین این تفاوت، خطا و اشتباه شیخ نیست بلکه یکی از کارهای مهم او این است که تصحیح نمی کند و این نشان از دقت شیخ طوسی است. این ما هستیم که می گوییم در أحمد بن محمد بن داود، «محمد» زیادی است. شیخ نمی خواسته اجتهاد کند. بنابراین ظاهراً اینگونه بوده که در اجازه عام: احمد بن داوود و در روی کتاب: أحمد بن محمد بن داود بوده است، لذا در رجال به اسم احمد بن داود و در فهرست به نام أحمد بن محمد بن داود آورده است. در کل تهذیب و استبصار هم همین یک مورد را ذکر کرده است و بیست مورد هم از مزار - که متعلق به پسرش است- آورده است. نجاشی هم تحیر پیدا کرده است، لذا احتیاط کرده و نیاورده است. اگر این ظن ما درست باشد این نهایت دقت شیخ است. از مجموعه شواهد بدست می آید که آنچه در اجازات بوده درست است یعنی «احمد بن داوود»، هرچند احتمال هردو هست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri