eitaa logo
ناگفته های زندگی همسران
10.4هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
9.3هزار ویدیو
117 فایل
‌🌷﷽ ای دی پرسش و پاسخ بعد از رسیدن به 20 کا در توضیحات قرار خواهد گرفت⇩ 🍏 @markaz_teb🌿 آنچه برای دیدنش به کانال آمده اید👆 جهت دعوت دوستاتون وهم گروهی هاتون به این کانال لینک مارو بهشون معرفی کنین تا شاید باهم کمکی به کاهش سردی روابط زناشویی کنیم💐
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانی و صدقات و احسانش، بستری برای جاری ساختن مفهوم عبودیت و بندگی است 🌸جشن رهایی از اسارت نفس 🌸و شکوفایی ایمان و یقین 🌸و عید سرسپردگی و بندگی 🌸بر همه‌ی مسلمانان مبارک باد ♥️✨
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🎥 ماجرای تکان‌دهنده نبش قبر حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها 🌴دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت... در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال 1280 هجری، نقل شده است؛ جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 📚اسرار الشهادة، صفحه 406. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
‍ ✨کلید قرآنی ✨ 👈حضرت آدم"گناه کرد 🔑کلیدش : "رَبّنَا ظلمناأنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ" پس مورد عفو وبخشش قرار گرفت 👈حضرت"نوح"بین دشمنانش گیر افتاده بود، 🔑کلیدش: "رب اني مغلوب فانتصر" پس گشایش الهی نصیبش شدوبا کشتیش نجات یافت ودشمنانش نابود شدند 👈 حضرت زكرياپیرومسن بودو همسرش نازا، 🔑کلیدش: "رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًاوَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ" پس یحیی به اوعطاگردید 👈حضرت يونس درتاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود، 🔑کلیدش: "لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين" پس نجات یافت 👈حضرت أيوب به بیماریهای سختی دچارشد، 🔑کلیدش: "رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ" پس از درد و رنج نجات یافت 👈حضرت إبراهيم درآتش افکنده شد، 🔑کلیدش: "حسبنا الله ونعم الوكيل" پس نجات یافت و پیروز گشت 👈حضرت يعقوب،یوسف را از دست داده بود، 🔑کلیدش: "إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه" پس خدابعدسالها یوسف رابه او برگرداند 👈حضرت محمد(ص)درغارثور توسط کفارمحاصره شده بود، 🔑کلیدش: "لاتحزن إن الله معنا" پس بر آنها پیروزگشت آیا خدابرای بنده کافی نیست؟ ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
آخرین کلام پیامبر و امام صادق علیهماالسلام چه بود؟ جابر بن عبدالله می‌گوید: کعب الاحبار از عمر پرسش‌کرد: «آخرین سخن پیامبر چه بود؟» او گفت: «از علی (ع) بپرس!» کعب به نزد حضرت علی(ع) آمد و همین پرسش را از آن حضرت نمود. علی (ع) فرمود: رسول خدا را به سینه خود گرفتم پس سر مبارکش را بر دوش من گذاشت و فرمود: نماز، نماز. آخرین توصیه امام صادق (ع)نیز نماز است امام کاظم (ع) می فرمایند:پدرم در هنگام مرگ وصیت کرد ما را و فرمود:شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
2.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنی روس ، فقیر و اجاره نشین که شهردار ، دستورتخلیه خانه او راداده بود به پوتین نامه مینویسد چندروزبعد پوتین بامحافظانش بایک دسته گل وسندخانه به دیدنش می آید همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن همه سال حج نمودن سفر حجاز کردن ز مدینه تا به کعبه سر و پابرهنه رفتن ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن به خدا که هیچکس را ثمر آنقدر ندارد که به روی نا امیدی در بسته باز کردن 🖌"شیخ بهایی" ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
1.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️🎥سه چیز آدما رو خراب میکنه ! 👈بخل 👈کینه 👈حسادت کینه ی کسی تو دل کسی باشه دعاش مستجاب نمیشه خداهم توفیق دعا کردن رو بهش نمیده ! 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
داستانی بسیار زیبا و تاثیر گذار از جناب صدرالمتالهین ... 🔻مرحوم ملاصدرا با دو تا از دامادهايش يعنى مرحوم فيض كاشانى و مرحوم عبدالرزاق لاهيجى، گویا در كاشان بودند و داشتند از کوچه ای رد مى‏ شدند. 🔸ديدند كه دخترى يك گليمى را روى پشت بام آورده و دارد تكان مى ‏دهد؛ پسرى هم كه عاشق آن دختر است دارد از پائين نگاه مى‏ كند و مى‏ گويد: مى ‏دانم نيامدى قالى تكان بدهى آمدى خودت را نشان بدهى! 🔹نقل می کنند مرحوم ملاصدرا كنار كوچه آن قدر گريه كرد كه حالش به هم خورد. گفتند مگه آقا چى شد؟ گفت از حرف این پسر من منتقل شدم به این معنی که خداى متعال هم که این عالم را خلق کرده، آمده خودش را نشان بدهد اما کسی در پی دیدنش نیست. . 🔸گرانبهاترين گوهر، معرفت خداست. علم حقيقى همين علم است. اين را به هر كسى نمى‏ دهند مگر اينكه قدم به قدم، خونِ دل بخورد و زحمت بکشد. هر كجا كه يك خورده پايش را كج بگذارد جلويش را مى‏ گيرند. عشق اين كار را هم در دل هاى آلوده قرار نمى‏ دهند. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
نجات از ضربت شمشیر مستانه بسیاری از بزرگان به نقل از حکیمه دختر حضرت ابوالحسن، امام رضا علیه السلام روایت کرده اند، که فرمود: چون برادرم، حضرت جواد علیه السلام به شهادت رسید، روزی نزد همسرش، امّ الفضل - دختر مأمون - رفتم. امّ الفضل ضمن صحبت هائی پیرامون فضائل و مکارم امام جواد علیه السلام ، اظهار داشت: آیا مایل هستی تو را در جریان موضوعی بسیار عجیب و حیرت انگیز قرار دهم که تاکنون کسی نشنیده است؟ گفتم: چه موضوعی است؟ آری، برایم بیان کن. گفت: شبی از شب ها در منزل حضرت بودم، ناگاه زنی وارد شد، پرسیدم تو کیستی؟ پاسخ داد: من از خانواده عمّار یاسر هستم و همسر ابوجعفر، محمّد بن علیّ الرّضا علیه السلام می باشم، با شنیدن این خبر، حسّاسیّت من برانگیخته گشت و بُردباری خود را از دست دادم، و از جای برخاستم و به نزد پدرم مأمون رفتم. هنگامی که او را دیدم، متوجّه شدم که شراب بسیار خورده و مست لایعقل است؛ پس موضوع را برایش بیان کردم و نیز افزودم که شوهرم بسیار از من و تو بدگوئی می کند و به تمام افراد بنی العبّاس توهین می نماید. پدرم با شنیدن سخنان دروغین من خشمگین و عصبانی گشت و شمشیر خود را برگرفت و سوگند یاد کرد که امشب او را با این شمشیر قطعه قطعه می کنم و روانه منزل حضرت گردید. من با دیدن چنین صحنه ای از گفتار خود پشیمان شدم و همراه پدرم روانه گشتم تا ببینم چه می کند. چون مأمون وارد منزل شد، دید حضرت جواد علیه السلام در بستر آرمیده است، پس با شمشیر بر آن حضرت حمله برد و به قدری بر بدن مبارک و مقدّس او ضربات شمشیر وارد کرد که دیدم بدنش قطعه قطعه گردید. و به این مقدار هم قانع نشد، بلکه شمشیر بر رگ های گردن او نهاد و رگ های گردنش را نیز قطع کرد. من با مشاهده این صحنه دلخراش بر سر و صورت خود زدم و روی زمین افتادم، پس از لحظاتی که از جای برخاستم روانه منزل پدرم گشتم؛ و چون صبح شد و پدرم از حالت مستی بیرون آمد، به او گفتم: یا امیرالمؤمنین! آیا متوجّه شدی که دیشب چه کردی؟ گفت: خیر، در جریان نیستم و خبر ندارم. وقتی جریان را برایش بازگو کردم، فریادی کشید و مرا تهدید کرد و گفت: رسوا شدیم، دیگر در جامعه جایگاهی نداریم. سپس یاسر خادم را احضار کرد و به او دستور داد تا به منزل حضرت جواد علیه السلام برود و گزارش وضعیّت حضرت را بیاورد. یاسر رفت و پس از لحظاتی بازگشت و چنین اظهار داشت: دیدم ابوجعفر، محمّد بن علیّ علیه السلام لباس های خود را پوشیده؛ و بر سجّاده و جانماز خویش نشسته است و مشغول عبادت بود، در حیرت و تعجّب قرار گرفتم؛ و سپس از حضرت تقاضا کردم تا پیراهنش را درآورد و به من هدیه دهد. و با این کار خواستم که ببینم آیا ضربات شمشیر بر بدنش اثر کرده، و آیا بدنش زخم و خون آلود است یا خیر؟ حضرت تبسّمی نمود و اظهار داشت: پیراهنی بهتر از آن را به تو خواهم داد. گفتم: خیر، من پیراهنی را که بر تن داری، می خواهم. پس چون پیراهن خود را از تن شریفش درآورد، کوچک ترین زخم و اثر شمشیر در جائی از بدنش نیافتم. و مأمون با شنیدن این خبر مسرّت آمیز، خوشحال شد و مبلغ هزار دینار به یاسر هدیه داد.**حکایت بسیار مفصّل است و بسیاری از تاریخ نویسان شیعه و سنّی آن را به گونه های مختلف از جهت تفصییل و یا خلاصه آورده اند از آن جمله: 📚مهج الدّعوات: ص 26، مناقب ابن شهرآشوب: ج 4، ص 394، 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💠امین در امانت داری 👳‍♂شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید شیعیان بود. وی روزی که از دنیا رفت با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی، وارد نجف شد، فرقی نکرد. وقتی مردم خانه او را دیدند، متوجه شدند که او مانند فقیرترین مردم زندگی می کند. روزی شخصی به ایشان گفت: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات به دست شما می آید و از آنها هیچ گونه استفاده شخصی نمی کنید. شیخ مرتضی گفت: چه هنری کرده ام! مرد سؤال کننده گفت: چه هنری از این بالاتر! شیخ مرتضی گفت: حداکثر، کار من، مثل کار خرک چی های کاشان است که می روند اصفهان و بر می گردند. خرک چی های کاشان پول می گیرند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند. آیا شما دیده اید که اینها به مال مردم خیانت کنند! این مسئله، مسئله مهمی نیست که به نظر شما مهم آمده است ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 🔴 شماره 1⃣ 🌸🍃 ✨امام رضا علیه السلام فرمودند: تبلیغ غدیر واجب است. کسی که عیدغدیر را گرامی بدارد، خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود ، در زمره‌ی شهدا خواهد بود.✨ (ع)
جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی، در کسری از ثانیه انجام می شود. این لحظه چنان سریع اتفاق میفتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است، فرصت بستن آن را پیدا نمی‌کند. یکی از شیرین‌ترین تجربیات انسان دقیقا" لحظه جدا شدن روح از جسم می باشد. یک حس سبک شدن و معلق بودن. بعد از مرگ اولین اتفاقی که میفتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست، شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ می کند و تصاویر به صورت یک فیلم برای روح بازخوانی می‌شود. شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان‌بَر است. زمان در واقع قرارداد ما انسان‌هاست. این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد می‌کنیم. اما زمان در واقع فراتر از این تعاریف است. با مرور زندگی، اولین چیزی که نظر روح به آن جلب می‌شود، وابستگی‌های انسان در طول زندگی می‌باشد. برخی از این وابستگی‌ها در زمان حیات حتی فراموش شده، ولی در این مرحله دوباره خودنمایی می‌کند. میزان وابستگی دنیوی برای هر کس با دیگری متغیر است. روح از بین خاطراتش وابستگی‌های خود را جدا می کند. این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی. مثلا وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب می‌شود. ولی به هرحال وابستگی است، و انسان والا شخصی است که تنها دلبسته و شیفته پروردگار مهربان و بخشنده باشد. این وابستگی‌های منفی و حتی مثبت آدم‌های گرفتار! کششی به سمت پایین برای روح ایجاد می‌کند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز می‌دارد. یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار می‌گیرد. یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد. اگر نیروی وابستگی‌ها غلبه داشته باشد باعث می‌شود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد. چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند. به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش می‌کند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد. فشاری که به "روح" وارد می‌شود جهت متقاعد کردن جسم خود، در واقع همان فشار قبر است که بعضا" بسیار بسیار دردناک و رنج آورتر از تمام شکنجه‌های جسمی است. این فشار به هیچ‌وجه به جسم وارد نمی‌شود. چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمی‌کند. پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی‌هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد. این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و می‌تواند از همان لحظه مرگ شروع شود. یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد.بعد از مدتی اگر روح متقاعد شود که تلاش او بیهوده است، فشار قبر به رحمت و فضل الهی در این مرحله از سیر زندگی ابدی از بین می‌رود. لذا وابستگی‌ها باعث می شود که روح، شاید سال‌ها نتواند از این مرحله بگذرد. بحث روح‌های سرگردان و سنگین بودن قبرستان‌ها به دلیل همین وابستگی‌هاست. گاهی تا سال‌های سال و حتی قرن‌های متمادی!، فرد فوت شده نمی‌تواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند. 💠به امید اینکه بتوانیم به درک معانی واقعی این شعر زیبا برسیم: 🌿 دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ 🌿ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ. 🌿بگذار و بگذر 🌿ببین و دل مبند 🌿چشم بینداز و دل مباز. 💠که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت. نگذارید گوش‌هایتان گواه چیزی باشد که چشم‌هایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده. "صادقانه" زندگی کنید" 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🖤گلایه امام زمان(عج) از شیعیان مرحوم آیت الله مجتهدی: یک روز در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان به شدت گریه می کنند. وقتی علت را از ایشان سؤال کردم، فرمودند: «یک لحظه امام زمان (عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره کرده و فرمودند: آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! و من از گلایه حضرت به گریه افتادم». 💛 ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈