eitaa logo
ناگفته های زندگی همسران
10.4هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
9.3هزار ویدیو
117 فایل
‌🌷﷽ ای دی پرسش و پاسخ بعد از رسیدن به 20 کا در توضیحات قرار خواهد گرفت⇩ 🍏 @markaz_teb🌿 آنچه برای دیدنش به کانال آمده اید👆 جهت دعوت دوستاتون وهم گروهی هاتون به این کانال لینک مارو بهشون معرفی کنین تا شاید باهم کمکی به کاهش سردی روابط زناشویی کنیم💐
مشاهده در ایتا
دانلود
📚حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟ او گفت: عزرائیل هستم. ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی. ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد بود. سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان. عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری. ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد. عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند.. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌙محاسبه در تشخیص ماه رمضان 🌺مرحوم سیّد بن طاووس رضوان اللَّه تعالی علیه، به نقل یکی از اصحاب به نام ابوالهیثم، محمّد بن ابراهیم حکایت کند: روز اوّل ماه رمضان، پدرم خدمت امام حسن عسکری علیه السلام شرفیاب شد و مردم در آن روز اختلاف داشتند که آیا آخر ماه شعبان است یا آن که اوّل ماه رمضان می باشد؟! موقعی که پدرم بر آن حضرت وارد شد، فرمود: جزء کدام گروه هستی و در چه حالی می باشی؟ پدرم عرضه داشت: ای سرورم! یاابن رسول اللّه! من فدای شما گردم، امروز را قصد روزه کرده ام. امام علیه السلام فرمود: آیا مایل هستی که یک قانون کلّی را برایت بگویم تا برای همیشه مفید باشد و نیز دیگر بعد از این، نسبت به روزهای اوّل ماه رمضان شکّ نکنی؟ پدرم اظهار داشت: بلی، بر من منّت گذار و مرا راهنمائی فرما. حضرت فرمود: دقّت کن که اوّل ماه محرّم چه روزی خواهد بود که اگر آن را شناختی برای همیشه سودمند است و دیگر برای ماه رمضان مشکلی نخواهی داشت. پدرم گفت: چگونه با شناختن اوّل محرّم، دیگر مشکلی برای ماه رمضان نخواهد بود؟! و سپس افزود: خواهشمندم چنانچه ممکن باشد، برایم توضیح بفرما، تا نسبت به آن آشنا بشوم؟ امام علیه السلام فرمود: خوب دقّت کن، هنگامی که روز اوّل ماه محرّم فرا می رسد - که با تشخیص صحیح آن را که به دست آورده باشی -. پس اگر اوّل محرّم، روز یک شنبه باشد، عدد یک را نگه بدار. و اگر دوشنبه باشد، عدد دو، نیز اگر سه شنبه بود عدد سه و برای چهارشنبه عدد چهار و برای پنج شنبه عدد پنج، همچنین برای جمعه عدد شش و برای شنبه، عدد هفت را در نظر بگیر. بعد از آن، حضرت افزود: سپس همان عدد مورد نظر را - که مصادف با اوّلین روز محرّم شده است - با عدد ائمّه اطهار علیهم السلام - که عدد دوازده می باشد - جمع کن. سپس از مجموع اعداد، هفت تا هفت تا، کم بکن و در نهایت، دقّت داشته باش که عدد باقیمانده چیست؟ اگر عدد باقیمانده هفت باشد پس اول ماه رمضان شنبه خواهد بود و اگر شش باشد ماه رمضان جمعه است و اگر پنح باشد ماه رمضان پنج شنبه است و اگر چهار باشد ماه رمضان چهارشنبه خواهد بود؛ و به همین منوال تا آخر محاسبه را انجام بده، که انشاءاللّه موافق با واقع در خواهد آمد. 📚** إقبال الأعمال: ص 266، س 22، تفسیر برهان: ج 1، ص 189، ح 1.*** ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠ماجرای جالب ازحضرت موسی نقل است که خداوند به موسی نبی وحی کرد که پست ترین و نازلترین مخلوق الهی بر روی زمین را معرفی کند.حضرت موسی پس از تحقیق و تفحص بسیار در مورد هر موجود ضعیف و حقیری که در پیرامونش می دید، ناگاه سگی استخوانی، نحیف، گل آلود و مریض احوال مقابل چشمانش ظاهر شد، به نظرش رسید این سگ را در محضر خدا بعنوان پست ترین و حقیرترین موجود روی زمین معرفی کند.برای لحظاتی مصمم به این تصمیم بود که این سگ را با خود ببرد ولی بسیار مردد و دو دل بود و در نهایت از تصمیم خود منصرف شد.در همین اثنا از جانب خدا به او وحی شد که: ای موسی، به عزت و جلالم سوگند، اگر این سگ را بعنوان پست ترین و نازلترین موجود روی زمین نزد ما معرفی میکردی، نام تو را از دیوان انبیاء حذف میکردم این ماجرا نمونه ای از فضای مثبت مباحث مرتبط با سگ در کتب ادیان الهی یا اسناد تاریخی پیامبران است.کما اینکه به گفته دکتر آزاد، استاد دانشگاه مشهد،در داستانهای انبیاء، پیامبری را نداریم مگر اینکه سگی در پیرامونش بوده باشد یا موضوعی مرتبط با سگ در زندگینامه پیامبری وجود نداشته باشد(در قالب فضایی مثبت) ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
1.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببخشید!! نگید نمی بخشم مرحوم ایت الله مجتهدی(ره) ببینید حتما کلیپو👆🎥 ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
20.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپ 🔴 شماره 3⃣ ❤️✨حل شود 🌼✨صد مشگلم با گفتن یک یا علی ❤️✨قلب من 🌼✨خورده گَره از روز اول با علی ❤️✨محرم میقات 🌼✨را گَفتم چه گَویی زیر لب ؟ ❤️✨عاشقانه یک 🌼✨تبسم كرد و گَفتا یا علی 🌸🍃 (ع)
820.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠خداوند در قرآن، چهار بار در سوره کهف از سگ اصحاب کهف نام برده است در حالیکه یک بار هم نام پادشاه ظالم و کافر آن زمان را ذکر نکرده است.انگار که میخواهد بگوید: اگر سگی به یاری حق بپردازد زندگی نامه اش مشهورتر و شرافتمندانه تر از مجرمان و کافران بدبختی خواهد شد که با حق دشمنی می کنند ✍( از سخنان دکتر خالد ابو شادی) ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
حکایتی جالب و قابل تأمل ... 💠استاد فاطمي نيا حفظه الله تعالی نقل میکردند که: . ❤️مرحوم علامه جعفری از پدر آیت الله خویی، مرحوم آسید علی اکبر خویی، نقل می کند : .در قدیم در شهر خوی یک زنی بسیار زیبا بوده. چون شهر کوچک بود همه هم را می شناختند این دختر زیبا نصیب جوانی شد.مکه ای برای این جوان واجب شد. این جوان ذهنش بد جوری مشغول شد که در این مدت طولانی که باید با شتر و... سفر کنم این زن را به چه کسی بسپارم. نزد فرد مقدسی رفت که زنش به او بسپارد او قبول نمی کند و می گوید نامحرم است، چشممان به او می افتد به گناه می افتیم. داشی (لوتی ای) در خوی بوده مشهور بوده به علی باباخان. به او گفت: می خواهم بروم مکه می خواهم زنم را به شما بسپارم. دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل. خیالت تخت برو مکه. جوان رفت مکه بعد از شش هفت ماه با اشتیاق رفت در خونه علی باباخان زنش را تحویل بگیرد. در زد گفت: آمده ام زنم را ببرم. گفتند: بابا علی خان نیست ما نمی توانیم او را تحویل دهیم. گفت: بابا علی خان کجاست؟ گفتند: تبریز. راه زیادی بود و ماشینی نبود بالاخره خودش را رساند به تبریز. علی باباخان را پیدا کرد. گفت: اینجا چه می کنی؟ گفت: تو این زن را سپرده بودی به من. شنیده بودم که این زن زیبا است. ترسیدم حتی در این حد که بیاد به ذهنم که ببینم این چه شکلی است. به همین دلیل تو که رفتی من تمام مدت را رفتم تبریز تا نباشم. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
محاکمه دزد ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺩﺯﺩﯾﺪﻥ ﻧﺎﻥ. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺶ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭا ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﺮﺩ: «ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺑﻤﯿﺮﻡ!» ﻗﺎﺿﯽ ﮔﻔﺖ: «ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ می‌دانی ﮐﻪ ﺩﺯﺩ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ می‌دانم ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ آن را ﻧﺪﺍﺭﯼ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ می‌کنم.» ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺎﺿﯽ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﺑﺖ ﺣﮑﻢ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﻮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ باید ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ می‌کنید ﮐﻪ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﻣﺠﺒﻮﺭ می‌شود ﯾﮏ ﻧﺎﻥ ﺩﺯﺩﯼ ﮐﻨﺪ.» ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺟﻠﺴﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ حدود پانصد ﺩﻻﺭ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ که ﻗﺎﺿﯽ آن را ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ. 💠(حديث شريف چي ميگه هركس نفهمه همسايش گرسنه خوابيده از ما نيست اگه شكمش خاليه و تو سير خوابيدي از ما نيستي) اين كلام پيامبران و امامانه مگه اينطور نيست،ولي طمع چشم گوششون پُر كرده نه گوشي واسه شنيدن دارن ونه چشمي براي ديدن🦋 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
پيامبر از شيطان سؤال كرد كه ای لعنت شده همنشينت كيست؟ شيطان گفت: رباخوار گفت دوستت كيست؟ شيطان گفت: زنا كار گفت همنشين صميميت كيست؟ شيطان گفت: افراد مست و شرابخوار پيامبر فرمود: مهمانت كيست؟ شيطان گفت: دزد و سارق پيامبر فرمود كه پيامبرت كيست؟ شيطان گفت: شخص ساحر و سحر كننده پيامبر گفت: نور چشمی تو كيست؟ شيطان گفت: كسی كه قسم به طلاق خورد. پيامبر فرمود كه حبيب و دوستدارت كيست؟ شيطان گفت كسيكه تارك نماز جمعه باشد. پيامبر فرمود چه چيزی كمر تو را خورد ميكند؟ شيطان گفت كه مجاهد فی سبيل ا... و كرد پای آنها پيامبر فرمود چه چیز جسمت را ضعيف ميكند؟ شيطان گفت: توبه، توبه كننده پیامبر گفت: چه چيز جگر تو را ميسوزاند؟ شيطان گفت: زيادی استغفار در شب و روز پيامبر گفت: چه چيزی چهره ات را خوار ميكند؟ شيطان گفت صدقه پنهانی و مخفی 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
📚داستان زن فقیر و حضرت داوود ⚖عدالت خدا زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟" داوود(ع) فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟" زن گفت: "من پیرزنی هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم." هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود(ع) را زدند. حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود(ع) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: "این پول ها را به مستحقش بدهید." حضرت داوود(ع) از آن ها پرسید: "علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟" عرض کردند: "ما سوار کشتى بودیم که طوفانى برخاست. کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم. ناگهان پرنده اى را دیدیم که پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت. آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى. حضرت داوود(ع) به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاه تر از دیگران است. و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد. چه اندک سپاسگزارید. 📚سوره مؤمنون - آیه 78 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
کانال خیریه شهید ابراهیم هادی ذبح گوسفند قربانی، در جشن بزرگ عید غدیر ان شاءالله امسال هم همزمان با عید سعید غدیر گوسفند قربانی ذبح و گوشت آن بین نیازمندان منطقه توزیع میشود. خیلی از دوستان پیام دادن که مثل سالهای قبل شماره کارت بدید برای مشارکت درطرح قربانی گوسفند در روز غدیر. عزیزان این طرح وطرح های دیگه کانال کاملا مردمی هستش و از هیچ ارگانی وجایی کمک نمیگیریم. اطلاعات بیشتر در کانال طرح شهید ابراهیم هادی درج شده یاعلی مدد شماره کارت واریز 6395991129002713 صفری خیریه شهید ابراهیم هادی👇 @tarhhadi313 اجرکم علی أمیرالمومنین علیه السلام
دوستان عزیز برا عید غدیر در نظر داریم گوسفندقربانی تهیه کنیم وگوشت قربانی را بین خانواده های نیازمند پخش کنیم حداقل نزدیک چهار میلیون لازم داریم خیرین وبسیجیان طرح خیریه مجازی شهید ابراهیم هادی و مبلغین عید غدیر خم (@tarhhadi313) لطفا مثل همیشه باهمدلی خود در طرح عید غدیر هم سهمی داشته باشیم 🙏 اسامی عزیزانی که به نیابت از شهدا و اموات و.. اهدایی کردند درکانال👇👇 @tarhhadi313 شما هم سهیم باشید ☝️☝️