✨﷽✨
💠✨خداوند متعال می فرمایند:
✍🏻من 6 چیز را در 6 جا قرار دادم، مردم آن را در 6 جای دیگر جستجو می کنند:
❶ من علم را در گرسنگی قرار دادم ، مردم آن را در سیری می جویند!
❷ من عزت را در نماز شب قرار دادم، مردم آن را در دستگاه سلاطین می جویند!
❸ من ثروت را در قناعت قرار دادم، مردم آن را در کثرت مال دنبال می کنند!
❹من استجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم ، ولی مردم آن را در قیل و قال می جویند!
❺ من بلند مرتبگی را در تواضع قرار دادم،ولی مردم در تکبر دنیا طلب می کنند!
❻من راحتی را در بهشت قرار دادم ،مردم آن را در دنیا طلب می کنند!
💠 @resale_hamrah
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸🍃🌼🍃🌸🍃﷽✨
🍃🌺🍃💐
🌼🍃
🌸
⁉️سوال:فردی که به خویشان ویا دوستان بدهکاراست، آیا می تواند به زیارت اربعین مشرف شود؟
✅👈🏻پاسخ ازنظر رهبری
📝⇦پاسخ : اگر زمان ادای قرض نرسیده و یا قرض دهنده به او مهلت برای پرداخت قرض بدهد اشکالی ندارد؛ و در صورتی که زمان أدای آن رسیده و بتواند بدهی خود را بدهد، و طلبکار هم مطالبه کند، اول قرض خود را پرداخت نماید. و اگر مکلف به قصد ترک واجب مثل نپرداختن دینی که وقت پرداختش رسیده است به سفر برود، نمازش تمام است؛ اما اگر بدون این قصد سفر میرود، هرچند مستلزم ترک واجب میشود، نماز شکسته است.
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃 @resale_hamrah🌷
✨﷽✨
💠✨داستان صحابی که علی(ع) را نفروخت!!!
✍🏻روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
✍🏻ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود:
شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید'
و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
✍🏻مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
✍🏻مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان
علی فروشی نکنیم......
💠 @resale_hamrah
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✨﷽✨
⛔️ حق الناس در آخرت
💟✨ روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
💟✨ رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است .
💟✨ در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
💠 @resale_hamrah
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🍃🌸🍃🌸🍃
#سبڪ_زندگے_اسلامے
❌هیچوقت با حالت دستوری با
افراد خانواده تان صحبت نڪنید...!
✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و
با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید
و برای رفتن به ڪار آماده شد.
📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد
گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید.
📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور.
📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته:
❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣
📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود:
"امشب شام مهمون من"
📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد
و به رویش لبخند زد
انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده!
⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند...
🌹 #اللهـم_عجـل_لـولیـڪ_الـفـرج🌹
@resale_hamrah
🌸🍃🌼🍃🌸🍃﷽✨
🍃🌺🍃💐
🌼🍃
🌸
⁉️سوال:مدیر کاروان پیاده اربعین حسینی هستم، مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی می کنیم و قبل از اربعین وارد کربلا می شویم. آیا ماندن در روز اربعین برای زیارت اربعین ضروری است، یا این که به خاطر ازدحام جمعیت در کربلا می شود قبل از اربعین زیارت انجام داد، و روانه ایران شد؟
✅👈🏻پاسخ ازنظر رهبری
📝⇦پاسخ : شرعاً اشکال ندارد، مگر عقدی بین مسئولین کاروان و افراد کاروان بسته شده باشد که روز اربعین در کربلا باشند.
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃 @resale_hamrah🌷
#داستانک_آموزنده
دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خانه های مردم رخت و لباس میشست..
حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.به نظرتان چکار کنم!! استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی.
و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد..زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی! من مادرم را به امروزم نمیفروشم..چون اون زندگی اش را برای آینده من تباه کرد!!
💠 @resale_hamrah🌷