eitaa logo
ناگفته های زندگی همسران
11.9هزار دنبال‌کننده
30.2هزار عکس
6.8هزار ویدیو
109 فایل
‌🌷﷽ ای دی پرسش و پاسخ بعد از رسیدن به 20 کا در توضیحات قرار خواهد گرفت⇩ 🍏 @markaz_teb🌿 آنچه برای دیدنش به کانال آمده اید👆 جهت دعوت دوستاتون وهم گروهی هاتون به این کانال لینک مارو بهشون معرفی کنین تا شاید باهم کمکی به کاهش سردی روابط زناشویی کنیم💐
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅توصیه های آیت الله العظمی بهجت(رحمةالله علیه) برای شفا بیماری های صعب العلاج ✍معظم له توصیه می کردند این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، و به وسیله این دعاها شفا می یابد، انجام دهید: 1️⃣مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا(علیه السّلام)را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره«حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد. 2️⃣به فقیران«متعدد»صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد. 3️⃣ روزی هفت بار سوره«حمد»را به نیّت شفای او بخوانید. 4️⃣ هر کس نزد بیمار می رود، برای شفایش سوره«حمد» بخواند. 5️⃣بیمار را به مشاهد مشرَّف«مزار معصومان(علیهم السّلام)» و … ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است. 6️⃣در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود. 7️⃣ حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید.(و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را می خوانید، عود روشن کنید(. و.... 📚 عرفان و عبادت، تالیف آیت الله عباس محفوظی، ص ۳۹۲ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♥️﷽ ✍🏻دزدی ، کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌ ، وی شکایت نزد قاضی برد تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست.. ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد؛ روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم ، از او سوال کردند که چطور بدون حکم‌قاضی کیسه را یافتی ؟! ملّا خنده ای کرد وگفت : «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... ! پس کیسه ام را برداشتم. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
✍امام صادق علیه السلام: ‌ هرکس مجردی را همسر دهد از جمله کسانی است که خداوند در روز قیامت به او نظر می افکند. ‌ 📚کافی، ج۵، ص۳۳۱ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
📚همیشه یک راه حل دیگر هم وجود دارد روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ... اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد. دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود. در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است.... و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈
⁉️س: دراثناى جنابت يكى ‌از مبطلات وضوپيش مى‌‌آيد،آيادروسعت وقت مى‌‌توان دوباره غسل كردكه احتياج به وضوگرفتن مجددنباشدوباهمان غسل نمازخواند؟ ✅ج)درفرض مرقوم بايدوضوبگيردو تجديدغسل تأثيرى ندارد. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸🍃﷽ 💠مرد فقیری از خدا سوال ڪرد: چرا من اینقدر فقیر هستم؟! ❣خدا پاسخ داد: ✨چون یاد نگرفته ای ڪه بخشش ڪنی! 💠مرد گفت: من چیزی ندارم ڪه ببخشم؟ ❣خدا پاسخ داد: ✨دارایی هایت ڪم نیست! 🌷◁یڪ صورت، ڪه میتوانے لبـــــــخند برآن داشته باشی! 🌷◁یڪ دهـــان، ڪه میتوانے با آن از دیگـران تمجید ڪنی و حرف خوب بزنی! 🌷◁یڪ قلــــب، ڪه میتوانے به روی دیگـران بگشایی . . . 🌷◁و چشــمانی ڪه میتوانے با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه ڪنی! 💟ما فـقــیــر نیستیم! فقط باید به دارایی‌هایمان بیشتر توجه ڪنیم . . . 🌺 @resale_hamrah ┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✨﷽✨ ✍هنگام نداری آبروی شوهر را نریز ✸ دو سه روز غذا در خانهٔ حضرت زهرا سلام الله علیها نبود. حضرت زهرا (س) به امیرالمومنین علیه السلام هیچ نگفت، تذکر نداد. یک روز حضرت امیر علیه السلام مشاهده کرد که رنگ و روی حسنین علیهم السلام پریده، رنگ صورت آنها نیست. معلوم شد که سه روز است غذا در خانه نبوده، حضرت امیرالمومنین علیه السلام به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «چرا به من نگفتی تا برای بچه ها یک چیزی تهیه کنم.» ✸ حضرت زهرا سلام الله علیها عرض کردند: پدرم در شب عروسی به من سفارش کردند که از شوهرت چیزی تقاضا نکن. شاید نداشته باشد و از تو خجالت بکشد. من به وصیت پدرم عمل کردم. ✸ چقدر خوب است که پدرها شب عروسی به دخترشان این مطالب رو بگویند. تذکر بدهند که اگر شوهرت وضع مالی‌اش خوب نبود، به کسی نگو. آبروی شوهرت را نریز. صبرکن. ✸ بعضی مادرزن ها هم عالی هستند. شنیدم زنی عصبانی شد واز خانه شوهرش قهر کرد و به خانه پدر آمد. مادر او را راه نداد و گفت: «برو زندگی کن! برو زندگی کن!» رفت و زندگی کردند عالی، باهم خوب هم شدند. 📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۴۴ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈
امام على عليه السلام: هر آنچه را مردم به تو گفتند، انكار نکن كه براى نادانى، همين بس است غررالحكم حدیث10251 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿❤️🌿•✾••┈
🍃﷽🍃 🔶امام صادق علیہ السلام 🔻گناهى ڪہ پشيمانى مى آورد، 🔺قتل اسٺ. 🔻گناهى ڪہ آبرو مى بَرد، 🔺شرابخوارے اسٺ. 🔻گناهى ڪہ جلوی روزی را می گيرد، 🔺زناسٺ. 🔻گناهى ڪہ مرگ را شتاب مى بخشد، 🔺قطع رابطہ با خويشان اسٺ. 🔻گناهى ڪہ نعمت ها را تغيير مى دهد، 🔺تجاوز به حقوق ديگران اسٺ. 🔻گناهى ڪہ گرفتاری ‌ايجاد می ڪند، 🔺ظلم اسٺ. 🔻گناهى ڪہ مانع استجابت دعا 🔸مى شود و زندگى را تيره و تار مى ڪند، 🔺نافرمانى از پدر مادر اسٺ. 📚علل الشرايع ، جلد 2ص584 💠 @resale_hamrah ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
حتما بخونید.... آب دهان شیرین است تا انسان از خوردن و آشامیدن لذت ببرد. آب چشم شور است برای محفوظ نگه داشتن پیه چشم زیرا اگر شور نبود پیه چشم آب می شدوفایده دیگرآن ضد عفونی کردن چشم است. اما آب گوش و رطوبتش تلخ است برای جلوگیری ورود حشرات ریزکه به خاطر تلخی نمیتوانند وارد گوش و از آنجا وارد مغز شوند. آب بینی هم خنک است به خاطر سالم ماندن مغز سر انسان تا طیلان و جاری نشود زیرا اگر آب بینی گرم بود باعث جاری شدن مغز به داخل بینی میگردید. اللّه اکبر خدا بزرگتر است از آنچه در تصور ماست. هنگام به دنیا آمدن در گوشمان اذان می خوانند ولی نمازی نمی خوانند! هنگام مرگ برایمان فقط نماز میخوانند... بدون اذان ... اذان هنگام تولد برای نمازی است که هنگام مرگ می خوانند... چقدر کوتاهست این زندگی... به فاصله یک اذان تا نماز . به خیلی چیزا باید فکر کرد و عمیق شد... قدر با هم بودن را بدانیم ... 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💠حڪایتی از شیخ رجبعلی خیاط (ره) یڪی از شـاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیـخ ، ایشان را در خـواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟ گفت : فلانی من ضرر ڪردم با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟ فـرمود : زیرا خیلی از بلاها ڪه بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفـع میڪردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می ڪنند ، در اینجا چه پاداشی می دهنـد ! 📚 کرامات معنوی : ص ۷۲ 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃
✨﷽✨ ✅ثواب تلاوت قرآن برای جوان ✍هرکس در جوانى قرآن بخواند و مومن هم باشد قرآن با گوشت و خونش بیامیزد و خداوند او را با فرشتگانى که نماینده و سفیر حق اند و فرشتگان نویسنده اعمال ، همدم و قرین سازد و در روز قیامت قرآن براى او حایل و مانع از آتش جهنم خواهد بود و در حق وى دعا کند و گوید: بارالها، هر کارگرى به اجرت کار خود رسید جز کارگر من ، (و تلاوت کننده من ) پس بزرگترین و گرامى ترین بخشش هاى خود را نصیب او گردان. بعد از این تقاضا، خداوند آن جوان قارى را دو جامه از جامه هاى بهشتى بپوشاند و تاج افتخار بر سر او نهد. آن گاه به قرآن خطاب شود: آیا درباره این جوان تو را خشنود کردم ؟ قرآن در پاسخ : گوید پروردگارا! من بیش از این درباره این جوان آرزو داشتم . پس امان نامه اى به دست راستش و فرمان جاوید ماندن در بهشت را به دست چپش دهند و او را داخل بهشت کنند. بعد از آن به جوان تلاوت کننده قرآن گویند: اینک بخوان (یعنى قرآن را بخوان و با هر آیه اى که مى خوانى ) یک درجه بالا رو. آن جوان به عدد هر آیه اى که فرا گرفته و خوانده و به آن ها عمل نموده است درجات بهشت را بالا مى رود و تصرف مى کند. 💥پس به قرآن خطاب مى شود: آیا آنچه را آرزو داشتى درباره این جوان قارى انجام دادیم . آیا تو را درباره وى خوشحال و سرافراز ساختیم. قرآن در جواب گوید: آرى ، اى پروردگار من !آنگاه حضرت فرمود: هرکس قرآن را بسیار تلاوت کند و با این که برایش سخت است آن را به ذهن خود سپارد دو بار این پاداش را به او مى دهد. 📚ثواب الاعمال صفحه۲۲۶ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
✍به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن گفت: اگر در زمینی که پُــــر از خار و خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه می ڪنید؟ گفتند: پیوسته مواظب هستیم و با احتــیاط راه می رویم تا خــود را حفـظ ڪنیم... 👌بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید تقوا همین است از گـناهان کوچک و بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست شـــده اند. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿❤️🌿•✾••┈
🍃﷽🍃 ✔️داستانی جالب .... بخوانید: 🍃💔🍃روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش ڪند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ 💠مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. 🍃💔🍃مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند . 📚الکافی، ج ۸، @Resale_hamrah ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
✨﷽✨ تـــنـها ڪسی ڪه قـلبـٺ را نـخواهـد شڪسٺ همان ڪسی است ڪه قـلبـٺ راساخته اسٺ پــس هـمیشه با خـــــدا مـأنـوس باشــ 🌷الا بذکر الله تطمئن القلوب🌷 💟 @resale_hamrah
📚حکایت «خر در گل مانده» مردی خری دید که در گل گیرکرده بود و صاحب خر از بیرون كشیدن آن خسته شده بود.  برای كمك كردن دُم خر را گرفت و زور زد!  دُم خر از جای كنده شد. فریاد از صاحب خر برخاست كه ، تاوان بده! مرد برای فرار به كوچه‌ای دوید ولی بن بست بود.  خود را در خانه‌ای انداخت.  زنی آنجا كنار حوض خانه نشسته بود و چیزی می‌شست و حامله بود.  از آن فریاد و صدای بلند در ترسید و بچه اش سِقط شد. صاحب خانه نیز با صاحب خر همراه شد.  مرد گریزان بر روی بام خانه دوید. راهی نیافت ، از بام به كوچه‌ای فرود آمد كه در آن طبیبی خانه داشت. جوانی پدر بیمارش را در انتظار نوبت در سایۀ دیوار خوابانده بود. مرد بر آن پیرمرد بیمار افتاد ، چنان كه بیمار در جا مُرد.  فرزند جوان به همراه صاحب خانه و صاحب خر به دنبال مرد افتاد! مرد، به هنگام فرار ، در سر كوچه ای با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و او را به زمین انداخت. تکه چوبی در چشم یهودی رفت و كورش كرد.  او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست! مرد گریزان ، به ستوه از این همه ،خود را به خانۀ قاضی رساند كه پناهم ده و قاضی در آن ساعت با زن شاكی خلوت كرده بود.  چون رازش را دانست ، چارۀ رسوایی را در طرفداری از او یافت و وقتی از حال و حكایت او آگاه شد ، مدعیان را به داخل خواند.  نخست از یهودی پرسید.  یهودی گفت : این مسلمان یك چشم مرا نابینا كرده است.  قصاص طلب میكنم.  قاضی گفت: دیه مسلمان بر یهودی نصف بیشتر نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا كند تا بتوان از او یك چشم گرفت! وقتی یهودی سود خود را در انصراف از شكایت دید ، به پنجاه دینار جریمه محكوم شد!  جوان پدر مرده را پیش خواند.  گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد و هلاكش كرده است.  به طلب قصاص او آمده‌ام.  قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است ، و ارزش زندگی بیمار نصف ارزش شخص سالم است.  حكم عادلانه این است كه پدر او را زیرهمان دیوار بخوابانیم و تو بر او فرودآیی ، طوری كه یك نیمه ی جانش را بگیری! جوان صلاح دید که گذشت کند ، اما به سی دینار جریمه ، بخاطرشكایت بی‌مورد محكوم شد! نوبت به شوهر آن زن رسید كه از وحشت سقط کرده بود ، گفت : قصاص شرعی هنگامی جایز است كه راه جبران مافات بسته باشد. حال می‌توان آن زن را به حلال در عقد ازدواج این مرد درآورد تا كودک از دست رفته را جبران كند.  برای طلاق آماده باش! شوهرش فریاد میزد و با قاضی جدال می‌كرد كه ناگاه صاحب خر برخاست و به طرف در دوید.  قاضی فریاد داد : هی ، بایست كه اكنون نوبت توست!  صاحب خر همچنان كه می‌دوید فریاد زد : من شكایتی ندارم.  میروم مردانی بیاورم.  💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿♥️🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣خدا تنها کسی است که… وقتی به پایش می‌افتی، تو را به اوج می‌رساند. عجب غروری دارد، افتادن به پای معبود …❣ 🌹تفکر در عبادت 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈
و آنگـاه کـه تنهـا شـدی... و در جستجـوی تکیـه گاه مطمئنـی هستـی؛ بر مـن توکل کـن 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈
⁉️ سوال: آیا دختربچه‌ها را قبل از رسیدن به سن بلوغ باید ملزم به رعایت حجاب کرد؟ 📝⇦•️ پاسخ از نظر رهبری : کودک قبل از سن بلوغ تکلیف ندارد، ولی از نظر تربیتی اگر در معرض نگاه نامحرم است، باید تا حدودی حجاب را رعایت کند. این کار وظیفه‌ی پدر و مادر یا سرپرست کودک است. اما زمانی این کار واجب است که رعایت نکردن حجاب برای کودک مفسده داشته باشد یا در معرض نگاه حرام قرار گیرد یا خوف این باشد که اگر الان حجاب را رعایت نکند در آینده بی‌حجاب بار می‌آید و حجاب را مراعات نمی‌کند؛ در این صورت حجاب لازم است و در غیر این صورت خیر. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💠 يكى از عواملى كه نشان دهنده توجه به همسر است كردن از كار او و اوست. هيچ اشكالى ندارد كه مرد هر دفعه که سر سفره مى‌نشيند، از دست پُخت همسرش تعريف كرده و او را به جهت پختن غذاى لذيذ تشويق كند. 💠 چه زیباست وقتى شوهر از بيرون، خريد می‌کند، زن از ميوه‌هاى خوبى كه انتخاب كرده تعريف كند؟ "اين تعريف‌ها نشان مى‌دهد كه ما متوجّه زحمات و تلاش‌هاى همسرمان هستيم" و البته عامل افزایش به همسر است. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌷آیتــ الله سید علی قاضی : خوشحال کردن انسان محزون : چه با بذل مال ، چه با سخن نیکو، چه با کنار او نشستن ، گناهان را پاک می کند. 💠 @resale_hamrah🌷
: روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم که از روی تکبرسر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند نظرم را به خود جلب نمودند و هنگامی که آنها را لمس کردم، شگفت زده شدم ! خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه و خوشه های سر به زیر را پر از دانه های گندم یافتم با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند اما در حقیقت خالی اند 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸🍃🌼🍃🌸🍃﷽✨ 🍃🌺🍃💐 🌼🍃 🌸 ⁉️سوال:در صورتی که در یکی از قایقها، لنجها یا کشتی های بدون سردخانه یکی از مصدومین یا امدادگران در دریا فوت کند، و به دلیل خرابی(قایق، لنج یا کشتی) یا بُعد مسافت، نتوانند جنازه را به خشکی رسانند، و از طرفی زیاد ماندن جنازه در قایق و کشتی نیز باعث اذیت و بیماری دیگران می گردد، در چنین صورتی وظیفه چیست؟ ✅👈🏻پاسخ ازنظر رهبری 📝⇦پاسخ : اگر به علت خوف تباه شدن و یا مانع دیگری، رساندن او به خشکی ممکن نباشد، و یا دشوار باشد، باید غسل و کفن و حنوط شده و نماز بر او خوانده شود، سپس او را در خم و مانند آن گذاشته و درب آن را محکم بسته و یا آن که وزنه ای از سنگ و مانند آن به پاهایش بسته و در دریا بیندازند؛ و احتیاط مستحب آن است که در صورت امکان، گذاشتن در خم و مانند آن را انتخاب کنند 🍂 @resale_hamrah🌷 💐🍃 🍂🌺🍃💐 💐🍃🌼🍃🌸🍃
✨﷽✨ 💠 چه کنیم تا زندگی ما شیرین شود؟ •☜ اگر روح خودمان را با عبادت و ذکر پروردگار تغذیه کنیم زندگیمان سرشار از نشاط، شادی و انرژی می شود و با حداقل نعمت ها و مواهب نیز شیرین خواهد شد •☜ نیاز اصلی ما آدم ها به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که می خواهیم از او بگیریم ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیما از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ وگرنه باطری روحمان ضعیف می شود و کم کم می میریم؛ یعنی دل مرده می شویم •☜ راه اینکه مستقیما از خداوند انرژی بگیریم عبادت است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت حیات است •☜ اگر عبادت ما درست نباشد، هر چقدر هم که در زندگی مان لذت وجود داشته باشد باز هم سرخورده و دمغ زندگی خواهیم کرد، چون خودمان آنچنان که باید سرحال و متعادل نیستیم، هیچ لذتی آنچنان که باید نمی تواند ما را سیراب و سرزنده کند 📗 برگرفته از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ 🔻نشر پست صدقه جاریه 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: ❣"امشب شام مهمون من"❣ زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 💠 @resale_hamrah