🧠درک افراد از سخنان ما یکسان نیست
💭هر کس در محدوده توانایی ذهنی خود حرف ما را فهم می کند.
✍فرض کنیم توانایی درک یک شخص را بتوان با یک عدد نشان داد و برای هر سخنی ،میزان تواناییِ معینی نیاز باشد.برای مثال شخص A توانایی درک ذهنی اش 10 باشد و شما سخن منطقی بگویید که برای درک آن میزان توانایی 20 نیاز باشد. در اینصورت اون تنها نیمی از مفهوم و دلایل سخن شما را درک می کند. اما شما تصور می کنید او نیز مثل خود شما تمام سخن منطقی را که گفته اید ، درک کرده یا توقع دارید به سادگی همانند شما اقناع شود.اما اینطور نیست.چون برای درک و اقناع او، نیاز است تمام سخن شما را فهم کند.
💬همانطور که برتراند #راسل میگفت: "برداشت نادان از چیزی که دانا میگوید هيچوقت نمیتواند درست باشد. چراکه نادان هر چیزی را که میشنود، به چیزی که بتواند بفهمد، تفسیر و ترجمه میکند."
❇️با توجه به این مساله ،دونکته را باید رعایت کرد: به آسانی با هر کسی وارد بحث نشویم ؛ به قول دیگری از راسل سعی نکنیم با یک صابون، ذغالی را سفید کنیم و یا اگر هم وارد گفتگو شدیم، تنها نکات ساده و بدیهی را در استدلال خود بکار ببریم که چندان نیازمند فهم عمیق نباشد.
✳️نکته دوم اینکه معمولا افراد ، سخن یکسان را به گونه های متفاوتی فهم و درک می کنند، یعنی ابتدا سخن را در ظرف ذهن خود می ریزند و به فرمی در می آورند که با ذهن و ضمیر خود سازگارتر است.
⚗به بیان تمثیلی ، هر حرفی ابتدا در اندازه ی ظرف اندیشه ی افراد قرار می گیرد و اضافی آن، اگر از فهم آنها فراتر باشد ، بیرون می ریزند. در مرحله دوم نیز همان سخن به شکل قالب ذهن افراد در می آید.
💬چنانچه #شوپنهاور می گفت:
"هر کس در واقع آنچه را که با طبیعت او همگون است می فهمد و ارج می نهد. کسی که سطحی است چیزهای سطحی را می پسندد، کسی که عامی است چیزهای عوامانه را...
کسی که ابله است مهملات را ...
هر کس بیش از هرچیز ، آثار و محصول خود را می پسندد که کاملا با او یکسان و هماهنگ است."
💎اندیشمندان برای این معضل رهیافت و راه حل های متنوعی داده اند، اما بسیاری از آنها همچون خود شوپنهاور معتقد بوده اند که نباید با هرکسی وارد بحث شد، و گاهی باید از گفتگوی بی حاصل نیز پرهیز کرد . #دکارت ، #مور و فلاسفه تحلیلی تاکید را بر وضوح سخنان گذاشته اند . به شکلی که تا جای ممکن سخن واضح و متمایزی بکار رود که از سوءظن و برداشت های نابجا جلوگیری شود. اما ما این نکات را مدنظر نداریم و اغلب فرض ما بر این است که سخن ما همانطور که برای خودمان سرراست یا قابل فهم است ، برای دیگری نیز به همین ترتیب درک می شود، حتی به جرأت می توان گفت که بسیاری از اندیشمندان نیز دچار این سهل انگاری ها شده و می شوند.
#تکذیب
#تفاخر
#تفسیرنادرست
#واژه_های_مبهم
#عوامفریبی
#جدل
#فلسفه_زبان
#فلسفه_غرب
#فلسفه_تحلیلی
#عصرروشنگری
#هرمنوتیک
تفکر نقاد
یک متفکر نقادانهاندیش فردی است که هنر «خوب شنیدن» را تمرین میکند. چنین شخصی در پس خوب شنیدن، خوب میاندیشد و در انتها زبان به سخن میگشاید. یک متفکر انتقادی توانا به دنبال رسیدن به اجماع، ارزش قائل شدن برای اختلافات، یافتن زمینههای مشترک، زبان مشترک، و در نهایت مفاهیم مشترک است.
۱- در مباحثات باید نشان دهیم که به راستی در پی درک تمامی مطالبی هستیم که از سمت طرف مقابل در بحث مطرح میشود.
۲- پرسشهایی را مطرح کنیم که نشاندهندهی تمایل ما در برخورد با عقاید جدید و همچنین پذیرش نتایج نوین باشد و برای حصول اطمینان از فهم کامل عقاید طرف مقابل به طرح پرسشهایی جهت هرچه روشنتر شدن موضوع بپردازیم.
۳- هنگام مباحثه تماس چشمی خود را با طرف مقابل حفظ کنیم و در همین حال به گونهای که حاکی از توجه و حمایت ما از ایشان باشد آرامش و سکوت خود را حفظ نمائیم و برای پاسخگویی، تا پایان یافتن صحبتهای طرف مقابل صبورانه منتظر بمانیم و با دقت به صحبتهای او گوش فرا دهیم.
۴- آنچه را که شنیده یا خواندهایم برای خود بازگو کنیم و با خود این پرسش را مطرح کنیم که آیا درک و فهم ما با استدلال شنیده یا خوانده شده
مطابقت دارد.
۵- مشاهده دقیقی از فضای حاکم بر مباحثه داشته باشیم و از نکات مهم و کلیدی یادداشت برداریم تا به درستی بدانیم چه کسی چه چیزی را چگونه و درچه زمانی و خطاب به چه کسی گفته است.
۶- لحن بیان سؤالات انتقادی ما باید به گونهای باشد که حس کنجکاوی ما را نشان دهد. هیچ رفتاری در بیان تفکر انتقادانه زیانبارتر از این نیست که ما
بطرف مقابل خود بگوییم: «در این قسمت از بحث، شما دچار اشتباه شدهاید». باید دقت کنیم تا مرتکب مغلطهی تخطئهی گوینده نشویم و با سخنمان به شخصیت مخاطب حمله شخصی نکنیم.
۷- سؤالات بیشتری را مطرح کنیم، شاید این کار باعث شود فرد طرف بحث استدلالهای قویتری را بیش از پیش ارائه کند.
۸- از طرف مقابل اجازه بخواهیم تا به ما این فرصت را بدهد که با یکدیگر به بررسی هرگونه ضعف احتمالی در استدلالهای مطرح شده بپردازیم. با این
روش ما میتوانیم طرف مقابل را به بررسی دوباره استدلالهای مطرح شده ترغیب نماییم.
۹- احساسی از همدلی را به طرف مقابل بحث منتقل کنیم به طوری که او ما را یاور و همکار خود در کوشش برای رسیدن به نتایج بهتر در ارتباط با یک موضوع خاص بداند.
۱۰- با طرح پرسشهای غیرمغرضانه و نیز استدلالی و خلاقانه به طرف دیگر مباحثه نشان دهیم که برای او احترام قائل هستیم.
———————————————
منبع:
“تفکرانتقادی: اهمیت، فواید و محدودیتهای آن درمحیطهای آموزشی”
#تفکرنقاد
#بحث
#گفتگو
#جدل
#خطابه