بدان همین یک بند انگشتت ، #بند_دل_دشمن را پاره میکنه. #مشارکت_حداکثری

#فعالیت_جمعی تاریخ شروع: ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ تاریخ پایان: ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ بسم الله الرحمن الرحیم بر روی لبش، سلام آزادی بود در سینه‌ی او، پیام آزادی بود او آمد و واژۀ قفس را خط زد او روح خـدا، امام آزادی بـود باسلام و احترام فرارسیدن ایام الله ‴دهۀ فجر‴ را به شما ولایتمداران انقلابی تبریک و تهنیت عرض می نماییم . بزرگواران با توجه به فرا رسیدن دهۀ فجر و شبهاتی که در زمینۀ انقلاب و دستاوردهای انقلاب و ... در دیدگاه نوجوان و جوان امروزی وجود دارد بهتر است که توزیعگران عزیز دست بکار شده و از سایتی که معرفی می شود به دلخواه چند تصویر را انتخاب و دربسترهای فعالیت خود ارسال و توزیع نموده و بصورت گسترده در این زمینه به روشنگری بپردازند. ❇️https://jebhemarket.ir/dastavarde-enghelab/ 💠در توضیحات تکمیلی بفرمایید به چه تعداد مخاطب و در کدام بسترها ارسال نمودید . eshragh.ir 🔴پشتیبانی: @Besoyeyar

❣با همان عشقی که اباذر با محمد(ص) بیعت کرد، ما به امام خمینی( ره) پیوستیم. ▫️شهید سیدمرتضی آوینی #دهه_فجر #امام @AlaGraph

#دهه_فجر #پیشرفت_انقلاب #صعود_چهل_ساله

🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷 #عروسى_خوبان 🌷بعد تفحص شهدای منطقه‌ی علمیاتی كربلاى ۵ و انتقال شهدا به استانها و شهرستانهاى مربوطه؛ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪﯼ خانواده ﺷﻬﯿﺪی ﺧﺒﺮ ﺑﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎیید ﺍﺳﺘﺨﻮﻧـﺎﯼ ﺷﻬﯿﺪﺗﻮنو ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ…. ﺩﺭ ﺯﺩﯾﻢ. ﺩﺧﺘﺮ خانومی ١٩ تا ٢٠ساله ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭﻭ واﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺘم: ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ شهید بزرگوار نسبتی دارید؟ چطور مگه؟ ﺑﺎﺑﺎﻣﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: پیکرﺷﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ، می‌خوان ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻇﻬﺮ ﺑﯿﺎﺭنش. زد زیر گریه و گفت: یه ﺧﻮاهشی ﺩﺍﺭﻡ. ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍین ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﻩ؛ میشه به جای ظهر پنجشنبه، شب جمعه بیاﺭﯾﺪﺵ....؟! 🌷....شب جمعه ﺗﺎﺑﻮتو ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮنا، بردﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﺭﺱ. ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ؛ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﻭ ﭼﺮﺍغونی کردن، ﺭﯾﺴﻪ ﮐﺸﯿﺪن. کوچه ﺷﻠﻮغه و مردم ﻣﯿﺎﻥ و می‌رﻥ. ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﻠﻮ و پرسیدیم: ﺍﯾﻨﺠﺎ چه ﺧﺒره؟! گفتند: ﻋﺮﻭسی ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾـﻦ ﺧﻮنه است. ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ؛ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﻭﯾﺪ ﺗـﻮ ﮐﻮﭼﻪ و داد می‌زد: ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ کجا می‌بريد؟ بابامو كجا می‌بريد؟ ﻧﺒﺮﯾـﺪش. برگردونيد. یه عمر ﺁﺭﺯﻭم بود که ﺑﺎﺑﺎﻡ بیاد ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩی ﻋﻘﺪم باشه. ﻣﻦ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ؛ ﺑﺎﺑﺎمو ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ. بابامو بیارید. 🌷پیکر باﺑﺎی شهیدﺷﻮ ﺑﺮﺩﯾم داخل خونه. نشست کنار تابوت تیکه اﺳﺘﺨﻮوﻥ باباشو دور تا دوﺭ ﺳﻔﺮﻩﯼ ﻋﻘﺪ مرتب چید. بعد گشت استخوون دست باباشو برداشت. يا زهرا سلام الله علیها کشید رو سرش و گفت: بابا جون، باباجون، ببین دخترت عروس شده.... عاقد: برای بار سوم می‌پرسم؛ عروس خانوم وکیلم؟ صورت گذاشت روی استخوانهای بابا؛ گفت: با اجازه پدرم، بله.... #راوى: جانباز شيميایى هفتاد درصد سید حمزه حسینی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯

معرفی دوره جامع آموزش ایتا #آموزش_ایتا قسمت9 ❌ شرط استفاده از این کلیپ فورواردش برای بقیه است👌👌 ┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🌀http://eitaa.com/resano_org 9⃣