eitaa logo
روایتگـــــــر
314 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
29 فایل
روایتگر 👈کانالی متفاوت در موضوعات کمتر دیده شده در زمینه های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، شهدایی و... 🌹ما را به دیگران هم معرفی کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏾🎬پاسخ طنزآميز حاج سعيدقاسمي به سوال ِ:طرّاح بستن تنگه مرصادکيست؟😂 مکان:تنگه مرصاد_۵شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵. طراح بستن تنگه مرصاد؛ شهیدرضانادری یا رفسنجانی؟ 👈حتماً ببينيد.
‍ 💢علمدار مرصاد💢 💢طرّاح بستن تنگه مرصاد(چهار زِبَر) در عمليّات مرصاد کدام شهيد بود!؟💢 ✅شهيد رضا نادري در روز ميلاد امام رضا(ع) در شاهرود به دنيا آمد و به همين دليل نامش شد رضا. مادر، قبل از تولد ديده بود كه حضرات معصومين بالاي سرش آمده اند و مژده تولّد اين نوزاد را به او داده اند. براي همين بسيار اين پسر را دوست داشت. در مدرسه جزو نوابغ بود. در تحصيل و تهذيب و ورزش از همه جلوتر بود. در جبهه نيز كارهاي او فوق العاده بود. بچه هاي اطلاعات عمليات اين موضوع را به خوبي تأييد مي كنند. طرحهاي او در شلمچه بسيار عجيب بود. دشمن را گمراه مي كرد ... مسئول تيم شناسايي و اطّلاعات تيپ قائم(عج الله) بود. دلنوشته هاي او شاهكار ادبي است. وصيت نامه و متن هاي او بسيار زيبا بود. آخرين متن خود را براي عيد قربان سال 1367 نوشت! همان روزي كه قرباني حضرت حق شد. در عمليات مرصاد كاري كرد كه تحسين شهيد صيّاد را نيز در برداشت. شهيد رضا نادري اولين كسي بود كه تنگه مرصاد را بست و منافقين كوردل را غافلگير كرد. از همان نقطه هم به سوي آسمان پرواز كرد. شهيد رضا نادري آخرين جمله وصيّت نامه را براي سنگ قبرش نوشته بود: «اي برادر به كجا مي روي، كمي درنگ كن! آيا با كمي گريه و خواندن يك فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئوليتي را كه ما با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ايم فراموش خواهي كرد يانه!؟ ما نظاره مي كنيم كه تو چه خواهي كرد!!» 🌷شادي روح پاکش صلوات! 👈منبع: برگرفته از کتب گروه شهيد ابراهيم هادي 💚تهيّه و تدوين: س.م.م.اه
‍ 💢يادداشت خواندني دکتر عليرضا زاکاني/ منافقي که حرّ مرصاد شد💢 ✅بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، سازمان منافقين باتجربه پيشين به‌سرعت به جمع‌آوري اسلحه و گسترش شبکه انساني سازمان پرداخت. يکي از اقدامات آنان براي ايجاد تشکيلات فراگير، ايجاد کانون‌هاي محلّات بود. در اطراف ميدان خراسان - محله زندگي دوران جواني‌ام- کانون بشارت وابسته به اين سازمان مسئول جذب بخشي از جوانان جنوب شهر بود. مسئوليت اين کانون را آقاي ابوالفضل نقّاد – پدر ايشان جانباز قيام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هستند – داشت. کانون بشارت در کوچه جنب داروخانه رازقي در خيابان خراسان به محلي براي فعاليت منافقين تبديل‌شده بود. پس از شورش خياباني ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، ابوالفضل نقّاد دستگير و روانه زندان شد. در گفت‌وگوهاي نيروهاي انقلابي با اعضاي سازمان منافقين در زندان که در راستاي آشکارسازي چهره واقعي اين سازمان بود، ابوالفضل نقّاد در سال ۱۳۶۱ توبه کرد و از زندان آزاد شد و در تکاپو براي حضور در فعاليت‌هاي انقلابي بسيج در مسجد همت‌آباد برآمد. حسّاسيت‌هاي خاص آن دوران نسبت به مسئله نفوذ سازمان منافقين در نهادهاي انقلابي و سابقه حضور ابوالفضل نقّاد، باعث شد که برادران عزيزي همچون محمّد مو گويي و علي شمسيان نسبت به حضور ايشان با ديده ترديد بنگرند– هر دو بزرگوار در سال ۱۳۶۲ شهيد شدند- ابوالفضل نقّاد با آگاهي از چنين برداشتي به ما گفت: «مي‌دانم، مي‌ترسيد که همچنان به عقيده پيشين و همسو با منافقين باشم، اما من خطّاطي بلد هستم و با کمک امکانات شما مي‌توانم شعارهاي انقلابي و سخنان حضرت امام خميني را بر روي ديوارها بنويسم، به اين صورت از مسجد نيز خارج هستم و خيال شما راحت خواهد بود که از اظهار علاقه ام براي کار در بسيج قصد سوءي ندارم. » پس از مدتي ابوالفضل رهسپار جبهه شد و در همين اثنا ازدواج کرد. من در عمليّات بيت‌المقدس چهار(عيد سال ۶۷) در اطلّاعات و عمليّات بودم و به‌صورت اتفاقي پشت ارتفاعات تيمورژنان برادر عزيزم ابوالفضل را ديدم؛ اين چهره مؤدّب و کتاب‌خوان بسيار غم‌زده بود؛ دليلش را پرسيدم؛ گفت: « در دوراهي سختي گرفتار شدم؛ بيشتر زمان‌ها در جبهه هستم، برخي‌ها گفتند بايد بين حضور در جبهه و همراهي با همسرم يکي را انتخاب کنم» پرسيدم چکار مي‌کني؟ به‌سرعت پاسخ داد: « مشخصه در جبهه خواهم ماند.» - البته همسر محترمشان هميشه با ايشان زندگي کرد- پس‌ازآن ابوالفضل نقّاد در لشگر باقي ماند؛ مرداد ۱۳۶۷ در عمليات مرصاد و در مبارزه با سازمان منافقين – که روزگاري آنان را حمايت مي‌کرد- در اسلام آباد غرب مزد توبه و مجاهدت در صراط مستقيم را با شهادت گرفت. حرّ انقلاب اينگونه نداي ارجعي الي ربک را شنيد و بهاي بهشت را اينگونه با انجام امتحانات سخت پرداخت کرد. در دهه شصت سازمان منافقين با تحليل اشتباه از وضعيت کشور شورش خياباني و ترور مردم و مسئولان را آغاز کرد. در آن دوران با مجاهدات شهيد لاجوردي زندان محل بازگشت افراد فريب‌خورده بود و بسياري از افراد توبه کردند و از زندان آزاد شدند و حتي افرادي که همچنان بر نظرات خود پافشاري مي‌کردند ولي اهل توطئه و انتقام نبودند با نگاه اغماض به آنان نگريسته مي‌شد. در اين ميان افرادي باقي ماندند که بر نفاق پافشاري مي‌کردند و اهل توطئه عليه مردم بودند - هم‌زمان با عمليات سازمان منافقين در فروغ جاويدان، برنامه ريزي و هماهنگي براي آشوب زندان‌ها داشتند – حضرت امام(ره) دستور تشکيل هيات قضايي سه نفره را صادر نمودند و فرمودند اين هيئت از افراد مجرم و زنداني منافق پرس‌وجو‌ کرده و بر اساس اظهارات خود آنها قضاوت نمايند. اگر فرد منافق اصرار به ادامه مقابله با انقلاب اسلامي و مردم و همراهي با دشمنان اين کشور دارد مجازات شود و اگر فقط به زبان، همراهي با منافقين را رد مي‌کند مجازات نشود. اين نهايت لطف به قاتلان و همراهان آناني بود که هفده هزار بيگناه ايراني(توضيحات: منافقين ۱۲۰۰۰ نفر را در ايران شهيد کرده اند) را کشته بودند و باز در خدمت صدام به ايران حمله کرده بودند. مطمئناً سازمان منافقين الگو و پدران داعش امروزند؛ آنان سه دهه قبل مثل داعش عمل می کردند، ولی برخي از افراد در جهت مظلوم‌نمايي اين سازمان برآمده و چشم خود را بر جنايت هاي ايشان که هنوز ادامه دارد بسته اند؟ سالياني است که خط تحريف تاريخي رخدادهاي انقلاب اسلامي در کشور در تکاپو براي جابه‌جايي شهيد و جلّاد است. نسل جوان نيازمند آگاهي عمومي و مطالعات بيشتر است. بايد در قالب کتاب، نشريات و فيلم‌ (مثل فيلم ماجراي نيمروز) به جامعه آگاهي داد و پيگيري حقوقي جنايات‌ منافقين را در مجامع حقوقي داخلي و بين المللي داشت. امري که پيرامون آن بسيار کوتاهي شده است.
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆🎬 حاج محمّدرضا طاهري_ رسمه که عيد غديرو میگن که عید سیداست...؛ [در مورد امام زمان]. 🌹 تقدیم به غریب ترین سید عالم، حضرت صاحب الزمان علیه السلام.💐
عید غدیر رو بطور ویژه و خاص، به محضر مرحوم علامه امینی عزیز تبریک عرض میکنم.❤️🌹 👈شادی روح این استاد بی نظیر و عاشق امیرالمومنین، حمد و سوره و صلواتی نثار کنید.
22.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬نماهنگ زیبای «صبح غدیر». 🎤با صدای علی اکبر قلیچ. عیدتون مبارک.❤️💐
💐❤️۱۱ مرداد ۱۴۰۰، صد و دوازدهمین سالگرد شهادت مظلومانه عالم مجاهد، شهید شیخ فضل الله نوری 💔🖤روضه قتلگاه شيخ فضل الله نوري ...جالب این جاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید، رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد، و حدود یک ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ۱۳۲۷ قمری(روز ولادت حضرت امیرالمومنین) باقی بود. وقتی به پایه ی دار نزدیک شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود: خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود. خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند، این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(صل الله علیه و آله وسلم). آن گاه عمامه  را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت. در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند:  فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیک شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند. و چه بی احترامی هایی كه به بدن بی جان شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان به جان آفرین تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه. در اثر تلاطم و طوفان که دائماً پیکر را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و بدن پاک او به زمین افتاد! پیکر شیخ شهید را آوردند توی حیاط نظمیه، همه می خواستند خود را به بدن او برسانند؛ دورش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان نمی رسید، تف می انداختند. یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای بدن بی جان شهید ایستاد، این بی حیا هنوز نرسیده، جلوی همه دکمه های شلوارش را بازکرد و روبروی این همه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا.... سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصار چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد به ترکی فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر از سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت! 👈انتقال مخفیانه پیکر پاک شهید به قم  خانواده ی وی، پیکر شیخ را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای غیر واقعی را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند. پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. احتمال خطر از هر سو می رفت. دختر شيخ فضل الله نقل مي كند: دیشب مرحوم آقا را خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود، ولی من در همان عالم خواب گریه می کردم، آقا به من گفت: "گریه نکن، همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا از قبر دربیاورند، تا درنیاورده اند زود آن را به قم بفرست." پیکر مطهر شیخ را بعد از ۱۸ ماه بدون آن كه كم ترین آسیبی دیده باشد از آن اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند. سپس در مقبره ای كه قبلاً در صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها تدارک دیده بود، دفن كردند. ✅قبر نورانی و پاک این مرجع شهید شیعه، در یکی از حجره های صحن اصلی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها (صحن امام رضا علیه‌السلام) واقع شده است. 🌹شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنید.
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معرفی محبوب ترین رییس جمهور بعد از انقلاب اسلامی توسط دکتر محمد اصفهانی!!!
صفحه اول روزنامه وطن امروز، سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰: فقط برو!
نهاد های امنیتی، اطلاعات سپاه و الخصوص حفاظت پرواز ها حواس‌شان به این چهره _یا شبیه آن_ باشد.