روایتگـــــــر
❤️💥مولودی خوانی بسیار زیبا و شاد مربوط به میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام توسط عبدالرضا هلالی. 🌸💐
از ایرادهای ایتا اینه که ارسالی های قدیمی رو بعد از یه مدتی دیگه پخش نمیکنه.
مجبورم دوباره فردا ارسالش کنم، الآنم بهش دسترسی ندارم.
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▶️ #سلام_فرمانده ۲ با ۱۰ هزار دهههشتادی
من سربازتم، دیدی دنیارو برات بهم زدم
مثل شیخ احمد کافی فقط از تو دم زدم...
eitaa.com/revaayatgar
هدایت شده از شهید سید محمدباقر صدر
پای سؤال جوانها
در این روزها [در کاظمین] در مسجد هاشمی نماز میخواند و به منبر میرفت. بسیاری از اوقات منبرش مجال پاسخ به سؤالات جوانانی بود که پای حرفهایش مینشستند. انگار کلاس درسی بود که اغلب با پرسشوپاسخ میگذشت.
در یکی از شبها درباره شراب میگفت. جوانی اجازه خواست. خودش را دانشجوی سال دوم داروسازی معرفی کرد و درباره تفاوت اتانول و متانول گفت و ارتباط آنها را با شراب توضیح داد. محمدباقر از او، که چنین اطلاعاتی را در اختیارشان قرار داد، با عنوان استادِ فاضل تشکر کرد.
رفتارهای او روزبهروز جوانان و طلبههای بیشتری را به این مسجد میکشاند. هرکدامشان قصهای داشتند؛ جوانانی که سؤالهاشان از دغدغهای خبر میداد که محمدباقر عمرش را برای آن میگذاشت: «چه کنیم امت اسلام آگاه شوند؟» این سؤالها حتی در زمان خستگی او را به وجد میآوردند و زمان را از کفش میربودند.
#روز_جوان_مبارک
کتاب نا، ص۱۱۱
هدایت شده از روایتگـــــــر
نفسهاش دم-بازدم نبود،دم-خون بود.
گفتم:منوچهر به یه شرط دل میکنم،اگه یه دعا برا دنیات بخوای بکنی چیه؟
گفت:هیچ دعایی برا دنیام ندارم.
گفتم:یه دعا!
گفت:کاش بتونم۱۰دقیقه راحت بخوابم.
که اونم نشد.
گفتم:خدایا هرچی راحتیشه،روزیش کن.
🎥صحنه ای کوتاه از فیلم سینمایی #دلتنگیهای_عاشقانه بر اساس زندگی #جانبازشهیدمنوچهرمدق (تا حالا آتیش گرفتن و سوختن یه جانباز شیمیایی رو دیدین!؟😔).
👈قابل توجه همه: این انقلاب مفت به دست نیامده.
eitaa.com/revaayatgar
🌹🕊🌹🕊🌹
گاهی از نمازهایش می فهمیدم دل تنگ است.
دل تنگ که می شد، نماز خواندنش زیاد می شدو طولانی.دوست داشتم مثل او باشم، مثل او فکر کنم، مثل او ببینم، مثل او فقط خوبی هارا در نظر داشته باشم… اما چطور؟ منوچهر می گفت: "اگر دلت با خدا صاف باشد، خوردنت،خوابیدنت، خنده ها و گریه ات برای خدا باشد،حتی اگر برای او عاشق شوی، آن وقت بد نمی بینی، بدی هم نمی کنی، همه چیز زیبا می شود"
من همه زیبایی را در منوچهر می دیدم، با او می خندیدم و با او گریه می کردم و با او تکرار می کردم:
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان بشکستنی است…
"شهید منوچهر مدق" به روایت همسر
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
eitaa.com/revaayatgar