eitaa logo
روایتگـــــــر
315 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
29 فایل
روایتگر 👈کانالی متفاوت در موضوعات کمتر دیده شده در زمینه های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، شهدایی و... 🌹ما را به دیگران هم معرفی کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه‌ی جانبازی سردار شهید سیدنورخدا موسوی مفرد، در منطقه‌ی پل شکسته‌ی لار در استان سیستان و بلوچستان در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۷. جانباز ۱۰۰ درصد، شهید سیدنورخدا موسوی مفرد، پس از حدود ۱۰ سال زندگی نباتی و با پرستاری فداکارانه‌ی همسر وفادارش، در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۹۷ در سن ۴۸ سالگی در خرم آباد استان لرستان به شهادت رسید. 🌹شادی روح پاکش حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم‌. eitaa.com/revaayatgar
سلام. تاریخ شهادت سردار شهید، محمد‌ابراهیم همت، ۱۷ اسفند نیست، بلکه ۲۲ اسفند است و به زودی در سال‌گرد شهادتشون، توی کانال، کارهایی ارائه خواهد شد، ان‌شاءالله‌.
ستارگان دوکوهه✨ بزرگداشت سال‌گرد‌ شهادت فرماندهان شهید لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله، حاج محمدابراهیم همت، و حاج عباس کریمی‌قهرودی، و شهدای عملیات‌های خیبر و بدر. زمان: ۳شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح لغایت ۱۲ ظهر. مکان: گلزار شهدای بهشت زهرای تهران، قطعه‌ی ۴۰. eitaa.com/revaayatgar
ولایتمدارانی که در دوره‌ی فتنه‌ی کرونا،خودشان را بابت واکسن زدن امام امت،و تبعیت کذائی‌شان،از وسط به دو نیم می‌کردند،بفرمایند در کدام موارددیگر،پا‌به‌پا و همگام باایشان،اعمال‌شان را انجام داده‌اند!؟ به عنوان نمونه،امام عزیزامت،۱۵اسفندامسال،۳ اصله نهال کاشتند. آیااین جماعت هم همین کار راانجام دادند!؟ eitaa.com/revaayatgar virasty.com/revaayatgar
❤️شهید حجت‌الله رحیمی: «شهادت به خون و تیر و ترکش نیست، آن روز که خدا را با همه چیز و در همه چیز دیدیم، شهید شده ایم.» 🌹شهادت: ۱۸ اسفند ۱۳۹۰، ۶ روز مانده به تولد ۲۲ سالگی اش در حادثه تصادف در مناطق جنگی جنوب غرب کشور و حین خدمت رسانی به کاروان‌های اردوهای راهیان‌نور. 🌹شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
🌹نحوه‌ی شهادت دردناک شهید حجت‌الله رحیمی هر کاروان راهیان نوری که وارد منطقه جنوب(اهواز) می‌شد، هر محدوده‌ی بین یادمان‌ها، یک گروه بچه‌های خادم‌الشهدا، همراه با راوی آن منطقه به کاروان برای روایت‌گری و هم راه بلد منطقه و هماهنگ کننده، به کاروان ها ملحق می‌شدند و بچه‌های گروهی که با شهید رحیمی بودن، جزو گروه پادگان تکاوری مستقل شهید صیادشیرازی مستقر در کوه های اهواز (میشداغ )بود که کاروان‌ها را برای دیدن از مناطق و پادگان دژ برده بودن که شهید رحیمی یکی از کسانی بود که اتوبوس هارو هماهنگ می کرد، جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر می‌کنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین می‌خوره، راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمی‌بینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی می‌کنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه، و لاستیک‌های اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد می‌شه، با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر می‌کنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباهاً دنده عقب می‌گیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت‌الله میاد و همینطور وایمیسه، راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه دچار شک عصبی می‌شه و به سرعت سوار اتوبوس می‌شه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمی‌داره، ولی دیگه خیلی دیر شده بود، چون شکم شهید رحیمی پاره شده و روده‌هاش بیرون اومده بود و به آرزوش که شهادت بود رسیده بود. خوشا به سعادتش و زمانی که به پدر شهید رحیمی خبر دادند، گفته بود من می‌دانستم که فرزندم شهید می‌شه... روحش شاد... یاحق. ❤️شادی روح پاکش حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
نوشته‌ی زیبای خانم جوانی که در همان اتوبوسی بود که باعث شهادت دردناک شهید حجت‌الله رحیمی شد:👇 https://shahidhojat1.blogsky.com/1392/04/21/post-16/ حتماً بخوانید، بسیار زیباست. بخشی از این متن زیبا: چرا میان آن همه اتوبوس باید اتوبوسی که آن روز صبح منی که برای اولین بار به آنجا رفتم تا به عنوان راوی در آن اتوبوس باشم... باید آن اتوبوس با شهید حجت رحیمی برخورد کند... چرا باید میان آن همه دختر ؛من باید خانم ها را آرام می کردم و تسلی‌شان می دادم. چرا من؟؟؟؟؟ چرا باید درست چند ثانیه قبل از تصادف،من او را از پشت شیشه ی اتوبوس ببینم وبعد از دیدن آن لبخند و چهره نورانی و نگاهی که معلوم نبود به کجا خیره شده وچه را دارد می بیند، باخودم بگویم :خدایا چقدر چهره بعضی ها نورانی است وشبیه به شهدایند... -دارم دیوانه می شوم.... درست چند ثانیه بعد از این فکر من...صدای ترمز ماشین وبعد دنده عقب وجیغ بچه ها.... وای ... وای ... وای برمن... اتوبوس ما به شهید حجت برخورد کرد وبعد هم لاستیک های ماشین از روی بدن ضعیف وظریف او رد شد... ماتم برده بود...تا به امروز سابقه دیدن اینچنین صحنه ای را نداشتم.بهتر بگویم نداشتیم.... همه گریه می کردند اما من فقط ماتم برده بود.منتظر بودم هر آن شهید رحیمی از روی زمین بلند شود اما وقتی دیدم که چطور خون از زیر بدنش بیرون می زند وبر روی آسفالت خیابان می ریزد فهمیدم که چه بر سرمان آمده... eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐در تمام قرآن، فقط در آیه‌ی ۱۲۴ سوره‌ی انعام، دو اسم جلاله‌ی الله، بدون فاصله، کنار هم قرار گرفته‌اند. هر کس این آیه را بخواند، و بین دو الله، حاجت خویش را طلب کند، به اجابت خواهد رسید، ان‌شاءالله.‌‍ eitaa.com/revaayatgar
❤️۱۹ اسفند ۱۴۰۲، صد‌وبیست‌و‌هفتمین سالگرد شهادت سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد. 🌹شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
❤️به بهانه‌ی صدوبیست‌و‌هفتمین سالگرد شهادت سیدجمال‌الدین اسدآبادی سید جمال‌الدین اسدآبادی،‌ در سال ۱۲۱۷ شمسی در اسدآباد همدان متولد شد. از پنج سالگی به فراگیری دانش نزد پدر خود پرداخت و بخاطر استعداد و نبوغ خود، ‌بزودی با تفسیر قرآن آشنا شد. برای ادامه تحصیل به قزوین و سپس تهران مهاجرت کرد و سپس در ۱۲۲۸ عازم نجف شد و از محضر دو مرجع تقلید بزرگ زمان، ‌شیخ مرتضی انصاری و ملاحسینقلی در جزینی همدانی بهره برد. سید جمال در ۱۲۳۲،‌ بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید سعی کرد تا مردم و خصوصا مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند. اما به دلیل سلطه همه جانبه انگلیسی‌ها پس از یک سال و نیم آنجا را ترک و عازم عثمانی شد و چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد به مصر مهاجرت نمود. سید جمال‌الدین اسدآبادی در مصر توانست یک نهضت فکری ضد استعماری و ضد انگلیسی را پایه گذاری کند و تشکیلاتی به نام انجمن مخفی را به وجود آورد‌ اما بر اثر فشار انگلستان مجبور به ترک مصر شد. حرکت سید جمال،‌ توسط شاگردانش ازجمله شیخ محمدعبده دنبال و در سالهای بعد زمینه ساز قیام مردم مصر علیه استعمار انگلستان شد. سید جمال پس از ترک مصر، مدتی در هند اقامت نموده و سپس راهی اروپا شد. در پاریس با همکاری محمد عبده اقدام به انتشار روزنامه “عروه الوثقی”‌ نمود و به پاسخگویی به “ارنست رنان”‌ که مقالاتی علیه اسلام در یکی از روزنامه‌های پاریس،‌ می‌نوشت،‌ پرداخت. سید جمال بعدها به دعوت ناصرالدین شاه،‌ به ایران آمد و گمان می‌کرد که می‌تواند با نزدیکی به شاه،‌ اندیشه‌های اصلاح طلبانه خود را به اجرا بگذارد،‌ اما چون ماهیت و طبع شاهانه با هیچ اصلاحی موافق نبود و سید نیز،‌ شاه را آشکارا عامل بدبختی مردم معرفی می‌کرد، از ایران اخراج شد. سید جمال وقتی برای دومین بار به ایران آمد،‌ به آستانه حضرت عبدالعظیم در شهر ری تبعید شد و در آنجا علیرغم کنترل ماموران، مردم را به قیام علیه بیدادگری شاه تشویق می‌کرد؛ لذا ناصرالدین شاه دستور اخراج او را در حالیکه بشدت بیمار بود صادر کرد. سید جمال پس از اخراج از ایران وارد بصره شد و با سید علی‌اکبر شیرازی نامه‌ای به آیت‌الله العظمی سید حسن شیرازی می‌نویسد و به ظلم های فراوان شاه به مردم ایران اشاره می‌کند. عده‌ای معتقدند که این نامه در صدور فتوای مشهور تحریم تنباکو از جانب آیت‌الله میرزای شیرازی و جنبش تنباکو در نتیجه آن،‌ تاثیر بسزایی داشته است. حضور سیدجمال‌الدین اسدآبادی در طی سالهای ۷۱-۱۲۷۰ در عراق تأثیر بسزایی در حیات فکری،‌ سیاسی واسلامی شهرهای شیعه نشین و گسترش تبلیغ و دعوت در جامعه اسلامی گذاشت؛ به طوریکه همگان او را بعنوان رهبر حرکت «تجدید در اسلام»‌ می‌شناختند. سیدجمال الدین اسدآبادی منادی بیداری مسلمانان و بازگشت به اسلام و بدعت زدایی بود و اتحاد اسلام و پرهیز از تفرقه بین مذاهب اسلامی را تبلیغ می‌کرد و در آخر هم جان خود را در همین راه از دست داد. سیدجمال،‌ اواخر عمر خود را در عثمانی سپری ‌کرد و غیر مستقیم تحت نظر سلطان عبدالحمید،‌ امپراطور عثمانی قرار داشت. وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی، از شاگردان سید جمال، به اسلامبول رسید،‌ سلطان عبدالحمید،‌ به هراس افتاد و دستور قتل سید جمال را داد و سرانجام در ۱۹ اسفند ۱۲۷۵، او را مسموم ساختند و پیکرش را در قبرستان مشایخ اسلامبول به خاک سپردند. در سال ۱۳۲۴،‌ فیض محمدخان،‌ سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا،‌ موافقت دولت ترکیه را برای نبش قبر سید بدست آورد و بقایای پیکر سید جمال‌الدین اسدآبادی را در تابوتی به کابل انتقال دادند. 🌹شادی روح پاکش حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar