eitaa logo
روایتگـــــــر
316 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
29 فایل
روایتگر 👈کانالی متفاوت در موضوعات کمتر دیده شده در زمینه های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، شهدایی و... 🌹ما را به دیگران هم معرفی کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39692عمری-زدیم-از-دل-صدا-باب-الحواج-را.mp3
8.99M
🗣شعرخوانی و مداحی بسیار زیبای «عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را». 🎤 با صدای: صابر خراسانی و محمدحسین پویانفر. 📜شاعر: محسن عرب خالقی(ایشان نیز از مادحین عزیز کشور هستند). 🎼تنظیم: استودیویی. ❤️تقدیم به همه عاشقان حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام. 🖤شهادت مظلومانه حضرت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام بر شیعیان و محبان آن حضرت تسلیت باد. eitaa.com/revaayatgar
شعر کامل این اثر زیبا👇 ‍ 💢شعری فوق العاده زیبا در مورد حضرت امام موسی الکاظم علیه السلام💢 💕عمری زدیم از دل صدا،باب الحوائج را 💕خواندیم بعد از ربنا،باب الحوائج را 💕روزی ما کرده خدا،باب الحوائج را 💕از ما نگیرد کاش،"یا باب الحوائج" را 💕هرکس صدایش کرد،بیچاره نخواهد شد 💕کارش به یک مو هم رسد، پاره نخواهد شد 💕یادش بخیر آن روزها که مادر خانه 💕گه گاه می زد،پرچمی را سردر خانه 💕پر می شد ازهمسایه ها،دور و بر خانه 💕یک سفره نذری،قدر وسع شوهر خانه 💕مادر پدرهامان همین که کم میاوردند 💕یک سفره موسی بن جعفر(ع) نذر می کردند 💕عصر سه شنبه،خانه ما رو به راه می شد 💕یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد 💕با اشک،وقتی چشم مادر آشنا می شد 💕آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد 💕آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود 💕نان و پنیر سفره موسی بن جعفر(ع) بود 💕گاهی میان روضه ی ما شور می آمد 💕پیرزنی از راه خیلی دور می آمد 💕با دختری از هر ۲چشمش کور،می آمد 💕بهر شفای کودک منظور،می آمد 💕یک بار در بین دعا،مابین آمینم 💕برخاست ازجا گفت،دارم خوب میبینم 💕آنکه توسل یاد چشمم داد،مادر بود 💕آنکه میان روضه می زد داد،مادر بود 💕آنکه کنار سفره می افتاد،مادر بود 💕گریه کن زندانی بغداد،مادر بود 💕حتی نفس در سینه او گیر می افتاد 💕هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد 💕میگفت چیزی بر لبش جز جان نیامد،آه 💕در خلوت او غیر زندانبان نیامد،آه 💕این بار یوسف زنده از زندان نیامد،آه 💕پیراهنش هم جانب کنعان نیامد،آه 💕از آه او،در خانه ی زنجیر،شیون ماند 💕بر روی آهن،تا همیشه ردّ گردن ماند 💕این اتفاق،انگار که بسیار می افتاد 💕نه نیمه ی شب،موقع افطار می افتاد 💕هر شب به جانش،دست بدکردار می افتاد 💕آنقدر می زد،دست او از کار می افتاد 💕وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست 💕صد شکر که مرد است زیر دست و پا،زن نیست 👈شاعر: محسن عرب خالقی ✅یا حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر علیه السلام eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا