🛑 رهبر انقلاب: خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است/ سعی کنیم خودمان را مصداق سنتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم
🔹قوانین الهی، سنتهای الهی تغییرپذیر نیست. این قوانین الهی قوانین متقنی است. خدا با کسی هم قوم و خویشی ندارد. اینکه ما بگوییم ما مسلمانیم و شیعه هستم و جمهوری اسلامی هستیم. پس ما هر کاری که دلمان میخواهد بکنیم، نه. ما با دیگران هیچ فرقی نداریم.
🔹ما در سال ۶۰ در مقابل این همه حادثه و شدت عمل توانستیم بایستیم روی پای خودمان دشمن را ناامید بکنیم، امروز هم میتوانیم. خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است، خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است. سنتهای الهی همه سر جایش است. خب؛ سعی کنیم خودمان را مصداق سنتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم سعیمان این باشد.
🕌 قم
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 دیدگاه شهید بهشتی برای مذاکره:
اگر شهید بهشتی زنده بود اینگونه با دنیا تماس سیاسی میگرفت!
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
[۶/۲۹، ۱۴:۴۸] +98 919 971 9851: *ما زنها خوشبختیم*
چون بلدیم خام را پخته کنیم،
طعمهای بد را چشیدنی کنیم،
زخمها را ببندیم.
دکمههای افتاده را بدوزیم،
لکه ها را بِبَریم،
آلودگیها را بشوییم،
اشکها را پاک کنیم،
سامان بدهیم نا بسامانیها
و منظم کنیم، بی نظمیها را.
با بغض توی گلو لبخند بزنیم
با کمر درد، خرید کنیم.
با خواب آلودگی، کاردستی ناتمام کودکمان را کامل کنیم.
لبهایمان را رنگ شادی بزنیم،
و با پشت صاف و گردن افراشته مستقیم در چشمهای زندگی نگاه کنیم
و بگوییم:
تو هر چقدر سخت باشی، زندگی!
من از تو سر سخت ترم…..
ما زنها فقط زندگی را نمیسازیم،
*ما خودِ زندگی هستیم*
با عشق:
*تقدیم به بانوان گروه*
🙏🏻🌹☘️♥️♥️🌿🌺🍃💚💚🌱💐🥰🥰🌻🌾😘😘😘🌷🎍🌲🪴
[۶/۳۰، ۷:۵۰] +98 921 353 8395: ❗تقصیر شماست 🪴
🪴 امروز به خاطرات بسیار جالب توجه و خواندنی برخورد کردم حيفم آمد آنرا فوروارد نکنم
پیشنهاد می کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید.
🛑 *تقصیر شماست.......*
در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد.
ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است.
به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید.
در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد.
این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا او برساند.
در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم.
روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم.
با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم.
او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست!
من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟
او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟
بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است!
دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند!
آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!*
دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور نهج البلاغه است.”
این داستان را در سن دو
ازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد.
پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !*
چند روز بیشتر تا عید غدیر فرصت نمانده است به عشق امیرالمومنین نشر دهید
🍃حدیث روز
🛑 امام جواد علیه السلام: اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانى است و نردبان رسيدن به هر بلندايى
الثِّقَةُ باللّهِ تعالى ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ،و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عال
🕌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شهادت جواد الائمه علیه السلام تسلیت باد.
محمد بن ابى العلاء گويد:من پس از آنكه با يحيى بن اكثم(قاضى سامراء)بحث و گفتگو كردم و با او دربارۀ علوم آل محمد پرسش كردم، به گوش خود شنيدم كه مىگفت:روزى داخل مسجد مدينه شدم و قبر رسول خدا را طواف مىكردم ناگهان به محمد بن على بن موسى الرضا (امام جواد) برخوردم كه مشغول طواف بود. با او پيرامون مسائلى صحبت كردم و به من جواب كافى داد،به او گفتم:به خدا من مىخواهم از شما سؤالی بپرسم و به خدا كه از شما دربارۀ آن شرم دارم،به من فرمود:من پيش از آنكه تو بپرسى جوابت را مىدهم،مىخواهى از امام بپرسى؟
گفتم:به خدا سؤال من همين است،فرمود:منم آن امام،گفتم:نشانى چيست؟در دست او عصائى بود،به زبان آمد و گفت:به راستى مولا و آقاى من، امام اين زمان است و اوست حجت خدا.
📚 اصول کافی ج۱ ص۳۵۳
هدایت شده از قم آنلاین
🛑 رهبر انقلاب: خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است/ سعی کنیم خودمان را مصداق سنتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم
🔹قوانین الهی، سنتهای الهی تغییرپذیر نیست. این قوانین الهی قوانین متقنی است. خدا با کسی هم قوم و خویشی ندارد. اینکه ما بگوییم ما مسلمانیم و شیعه هستم و جمهوری اسلامی هستیم. پس ما هر کاری که دلمان میخواهد بکنیم، نه. ما با دیگران هیچ فرقی نداریم.
🔹ما در سال ۶۰ در مقابل این همه حادثه و شدت عمل توانستیم بایستیم روی پای خودمان دشمن را ناامید بکنیم، امروز هم میتوانیم. خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است، خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است. سنتهای الهی همه سر جایش است. خب؛ سعی کنیم خودمان را مصداق سنتهای الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم سعیمان این باشد.
🕌 اخبار قم را ابتدا اینجا ببینید
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
اولین و بزرگترین رسانه قمیها☝️
🍎🍎🍎🍎
*خاطرات ناب.*
🍏🍏
*۱۲ خاطره زیبا و کاربردی از شهید مظلوم بهشتی رضوان الله علیه*
🔹گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شدهبود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید.
*
🔸از بهشتی پرسید؛ روحانی هم میتونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا میتونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشد نه اینکه تکیهاش به علوم حوزوی باشه.
گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمیده.
*
🔹بنیصدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنیصدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش میکنم. بهشتی میگفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.
*
🔸به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخستوزیری میخوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود.
تو بدترین حالت هم، انگشت میگذاشت روی نکات مثبت.
*
🔹الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا میگیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم میچسبه!
بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکنه نه دروغ!
*
🔸بهشتی اسم جوان رو داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو. چه اشکالی دارد که سندی پیدا کند و مردم رو آگاه کند.
*
🔹همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش.
اخم باهنر رو که دید گفت: بچهها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم
*
🔸به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت میروی ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.»
قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات…
*
🔹مترجم ترجمه کرد؛ «هیأت کوبایی میخواهند با شما عکس یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمیآیی؟ گفت: همه میدونند من تودهایم، برای شما بد میشود. خندید؛ باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! کادر کامل شد.
*
🔸بهش میگفتند انحصارطلب، دیكتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمیدهی؟ تا كی سكوت؟ میگفت مگر نشنیدهاید قرآن میگوید «ان الله یدافع عن الذین امنوا». یعنی وظیفه من این است كه ایمان بیاورم، كار خدا این است كه از من دفاع كند. دعا كن من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم. خدا كارش را خوب بلد است.
*
🔹رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آوردهبودند. جا نبود. بیرون شعار میدادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید. گفت: این همه راه آمدهاند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت…
*
🔸با بیادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان اینطور حرف بزنی.
هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بیادبی مورد انتقاد قرار بدیم.
*
منبع: کتاب «صد دقیقه تا بهشت»
اوکجا ؟؟
و روزگار امروز؟؟
قربة الی الله دروغ، تهمت، غیبت،می گوئیم!!
ودنبال ثوابش در روایات میگردیم!!
نثار روح شهيدمظلوم آيت الله بهشتي و٧٢ شهيد انفجار حزب جمهوري اسلامي صلوات
مصطفی!
بالاترین لذّتی که میتوانی در زندگی کسب کنی، سوز و گدازهای عرفانی است؛ نغمههای عشق و سرورِ اشک نیمهشب است. آنجاست که به سرمنزل بابُالقلوب رسیده، راه مکاشفات بر تو باز میشوند و به حریم خانه قدس و ملکوت راه مییابی، دیگر دل را به این خانه تار دنیا بند نمیکنی و به دنبال حقایق، رهنمون میشوی. خودت را از نعمتِ آهِ نیمهشب، محروم مکن.
و بیشترین لذّت، در محبّت است و نشانه محبّت، این است که آنچه را دوست، خوش دارد، انجام بدهی و در آن تعجیل کــنی و آنچه را خوش نمیدارد، رها کنی؛ چه دوست حقیقی که خدای تبارک و تعالی باشد و چه دوستِ مجازی؛ نتیجتاَ مستحبات را عمل کنی و مکروهات را دوری کنی.
مصطفی!
ساعت به ساعت و در هر پیشآمد، خود را موعظه کن. چون کسی عیبهای نفسانی و عیبهای اعمالت را به غیر از خدا نمیداند. مصطفی! تا نَفْست (نفس امّاره) به مطمئنّه تبدیل نشده، همواره در خطر دام شیطان هستی. اگر خودت را به حال خودت واگذاری و احاطه بر نفست نداشته باشی و فرماندهی تن به دست عقلت نباشد، هیچ ارزشی نداری و هوای نفس و آرزوها، تو را به طرف خودش میکشاند و از حیوان هم پستتر میشوی.
مصطفی!
موقع صحبت کردن، حرفی را که میزنی، مبالغه نباشد. در مقابل اشخاص، مدح زیادی نکن که آنان را به خجالت بکشانی و ناخودآگاه، ا ز راهِ مدح، تحقیرشان بکنی. هر حرفی را که میخواهی بزنی، چند ثانیه صبر کن، آنگاه بر زبان جاری ساز.
مصطفی!
همانطور که مولا علی (ع) میفرماید: در زندگی آنچنان باش که مردم پروانهوار به دورت بچرخند و در مرگت برایت بگریند.
در زندگی، آنچنان باش که گویی تا ابد زندهای و برای آخرتت آنچنان باش که گویی لحظهای دیگر زنده نیستی.
در مجلسی یا هر جایی اگر بوی غیبت را شنیدی، دوری کن و ننشین و اگر میتوانی، جلوگـیری کن. اگر میتوانی، کار فردایت را به امروزت بگذار ولی کار مربوط به امروزت را به فردا وامگذار. به چیزی(مادّیات) دل نبند که اگر از دستت رفت، غصّهدار نشوی و بر چــیزی که از دستت رفت، غصّه مخور.
مصطفی..