ا فراموش کردم خدمت شما عرض کنم وقتی بالای سر پیکر این شهید بزرگوار رسیدیم دیدم که هنگام تیراندازی ازپشت یک گلوله به سر ایشان برخورد کرده بود وازقسمت جلو از داخل چشم خارج شده بود وبعدازگذشت یکماه پیکرمطهر این شهید سالم روی زمین درمقابل آفتاب گرم منطقه عملیاتی مهران آرام گرفته بود. روحش شاد ویاد این شهید بزرگوار وهمه شهدا گرامی باد
راوی: علیرضا ارشادی (فشکی)
سلام، خاطراتی چند درباره شهید حسین کافی ازبچه های قزوین قبل وبعد شهادت
قبل ازعملیات کربلای یک با تعدادی ازبچه های تخریب ازجمله شهیدحسین کافی، شهید داود قلعه ای مامور شدیم به واحد اطلاعات عملیات لشکرجهت شناسایی برای عملیات هرشب درغالب گروهای چهار وپنج نفره می رفتیم برای شناسایی البته بنده وشهید کافی وشهید قلعه ای هریک دریک گروه جداگانه فعالیت می کردیم یکی ازشبها که گروه شهید کافی برای شناسایی وبسمت خط دشمن حرکت کردند وبانزدیک شدن به میدان مین دشمن. شهید کافی با برادرجواد نیافر به پشت میدان مین نزدیکترشده وشهید کافی طبق روال شبهای گذشته وارد میدان مین جهت خنثي کردن مین ها وارد عمل می شود وازطرفی عراقیها که در وسط میدان مین سنگر کمین داشتند متوجه حضورشهیدکافی و دوستانش شده بودند وسعی بر به اسارت درآوردن آنها داشته اند ولذا باشروع بکارشهید کافی درمیدان مین و با وزش ملایم نسیم باد ازسمت عراقیها به سمت نیروهای خودی آقاجواد که دربیرون میدان مین بوده متوجه ح کت عراقیها بهسمت شهید کافی می شود و با صدای آهسته به شهید کافی هشدار می دهد که بیا عقب عراقیها دارن میان شهید کافی بعد از متوجه شدن کار را متوقف وبسمت عقب شروع به حرکت میکند درهمین حال آقا جواد از میدان مین فاصله گرفته وکمی دور می شود شهید کافی هم سرعت حرکتش بیشتر کرده.وعراقیها که متوجه می شوند بچه ها ازحضور آنها باخبر شده اند به شهید کافی اختیار ایست می دهند وایشان شروع به دویدن وازمیدان مین خارج می شود از طرفی نیروهای دشمن به ناچار مجبور به تیراندازی بسمت شهید کافی می شوند.
درادامه خاطرات شهید حسین کافی قبل از عملیات کربلای یک بایستی خدمت خانواده معظم این شهید بزرگوار وهمه شما پیشکسوتان جبهه وجنگ عرض کنم این مطالب به نقل قول ازبرادر عزیزم جناب آقای جواد نیافر صبح روز واقعه برای ما بازگو نمودند که برای شما عزیزان بازگو میکنم.
آقا نیافر درادامه بیان کردند من که خودم با نزدیک شدن عراقیها بسمت عقب می دویدم باصدای شلیک گلوله ی دشمن بسمت شهید کافی یک لحظه صدای کلمه آخ بگوشم رسید واحساس کردم شهید کافی مجروح شدند بههرحال آقاجواد بسمت نیروهای خودی حرکت کرده وخود را به آنها می رساند.
البته تا چند شب شناسایی ها به علت حساس شدن منطقه و هوشیاری دشمن متوقف شد وازطرفی هم همه نگران شهید حسین کافی بودیم که چه شده آیا مجروح شده ویا اسیر وتا چند روز وشب همه احتمال می دادیم که ایشان ممکن است مجروح شده باشه وشبهای تا مسافتی به سمت دشمن می رفتیم که شاهد از ایشان خبری بدست بیاریم ولیکن هیچ خبری بدست نیامد. کم کم با عادی شدن شرایط دوباره فعالیت گروها به حالت گذشته برگشت، وقرار شد بنده بجای شهید کافی در گروه آنها فعالیت نمایم وشبها مسیرحرکت رو با احتیاط می رفتیم تا شاهد در کنار فعالیت خود خبری هم ازشهید کافی بدست آوریم ولی تا روز عملیات چیزی دستگیرمان نشد.
روز صبح عملیات بایکی رفقا واحد با یک موتور به سمت میدان مین تقریبا در شعاع مسیرحرکت گروه شهید کافی بسمت جلو حرکت کردیم وبسمت راست و چپ مسیر به جستجوی پیکر احتمالی این شهید بزرگوار مشغول شدیم ولی هیچ خبری نبود ناگهان دروسط میدان مین یک تپه خاک نظرمان را به خود جلب کرد پیش خود گفتیم شاهد شهید کافی درحین درگیری با عراقیها دراین نقطه شهید شده باشد وآنها روی پیکر این شهید عزیز خاک ریخته باشد از موتور پیاده شدیم وبا احتیاط خاک را زیرو کردیم. ولی چیزی دستگیرمان نشد، با ناامیدی تصمیم گرفتیم که برگردیم با وزش نسیم باد ازسمت تپه کوتاهی درسمت چپ ما بود بوی جسد به مشام میرسید که ازموتورپیاده شده ودرمسیر بو حرکت کردیم از دور روی تپه برجستگی ای به چشم می خورد بانزدیک شدن به آن ناگهان با پیکر شهید کافی که به صورت افقی بسمت افتاده و روح مطهرش به آسمان پرکشید بودو درکنار برادرشهیدش وسایر رفقایش درجوار حق آرام گرفته بود که بعد حدود یکماه پیکرش بلطف الهی پیدا شد.
موضوع دیگری که لازم است خدمت شما عرض کنم اینکه ما حدود یکی دو ماه درمنطقه چنگوله که محل استراحتمان بود وبا رفقا بودیم یک روزصبح شهید کافی گفت دیشب خواب دیدم پیکر برادرم راآوردند البته ما تا آنروز البته بنده نمی دانستم که برادر ایشان شهید ومفقودالاثر هستند ومطالبی در رابطه با شهید وشهادت وما پیش خود گفتیم ایشون هم شهید میشه وچند روز بعد این مطالب که در بالا خدمت شما عرض شد اتفاق افتاد وبا نامشخص بودن وضعیت شهید کافی تا قبل ازپیدا شدن پیکر مطهر ایشان ما خیلی ناراحت بودیم که خانواده این شهید با توجه مفقودی فرزند قبلیشان حالا چگونه خبر نامشخص بودن وضعیت ایشان را به خانواده اش بگویند وتا پیکر مطهر این شهید پیدا نشده بودبه خانواده ایشان چیزی گفته نشده بود.
خداوند به ما توفیق پاسداری از خون شهدا را عنایت فرما وروح مطهر همه آنها را با شهدای کربلا محشور فرمایید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
ضمن
10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم از طرف سبوی خاطره
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*به به عجب صدائی عجب عشقی درود خداوند بر این برادر آذری زبان و همهُ شیعیان و شیفتگان و محبان مکتب اهل بیت علیهم السلام و امیر المومنین علی (ع) عید سعید غدیر خم بر شما مبارک باد.*
هدایت شده از حرم
✴️ دوشنبه 👈27 تیر/ سرطان 1401
👈18 ذی الحجه 1443👈18 ژوئیه 2022
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍀عید سعید غدیر خم
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و ائمه المعصومین علیهم السلام.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🐪 امام حسین علیه السلام در مسیرش به کربلا در منزل دهم " خزیمیه " اتراق کردند .
👍 قتل عثمان توسط مردم مصر و مدینه " 35
❤️ بیعت مردم با امام علی علیه السلام و اولین روز خلافت ظاهری امیر مؤمنان علیه السلام.
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅قرض و وام دادن و گرفتن.
✅لباس نو پوشیدن و بریدن.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅و امور زراعی و کشاورزی خوب است.
🚘سفر:مسافرت مکروه است و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک و زندگی خوبی خواهد داشت.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز تا عصرقمر در برج حوت و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️فصد و حجامت و خون دادن.
✳️دادن سفارشات .
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️دیدار با بزرگان و سادات.
✳️دعوت گرفتن از افراد
✳️آغاز درمان و شغل و کار
✳️و از شیر گرفتن کودک خوب است.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب،(شب سه شنبه) ،مباشرت برای سلامتی خوب و فرزند حاصل از آن سخاوتمند و مهربان باشد.
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه می شود.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب قوت بدن می شود.
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴تعبیر خواب
شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 19سوره مبارکه " مریم علیها السلام " است.
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا..
و از مفهوم آن استفاده می شود
فردی از جانب بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای خاطر خواه و دلپسند بیاورد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
😊خاطرات #طنز_جبهه
روحانی شوخ طبعی روز #عید_غدیر به گردان اومد.
تو نمازخونه که چادری پشت پادگان کرخه بود نشست و هر بار چند نفر میومدن و صیغه برادری می خوندبراشون و میرفتن.
شب بعد از نماز مغرب ایستاد و گفت: می گم اینجا چه خبره!
از صبح نشستم هر کی دست یه نفر رو گرفته میاد پیشم می گه حاج آقا اینو برام صیغه کن 😢😂.....
و شلیک😂😂😂 خنده بچه ها که تا دقایقی همانطور ادامه داشت.
https://chat.whatsapp.com/BgXJnQTnhvj5IVCL6nRX5A
#طنز_جبهه_ها
نمی دانم تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع میکرد و...
بچه ها مجبور بودند با سر و صورتی خیس، در حالی که بغل دستی هایشان را خیس میکردند، خود را به نماز برسانند یا...
اشکال از بچه ها بود که وضو را می گذاشتند دم آخر و
تند تند یا الله می گفتند و به آقا اقتدا می کردند و مکبّر مجبور بود پشت سر هم یاالله بگوید و اِنَّ الله معَ الصّابرین...
بنده خدا حاج آقا ؛ هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند تا کسی از جماعت محروم نماند...
مکبّر هم کوتاهی نکرده، چشم هایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد به جای او یا الله بگوید و
رکوع را کش بدهد...
وقتی برای لحظاتی کسی وارد نشد، ظاهراً بنا به عادت شغلی که داشت ( راننده تاکسی ) ، بلند گفت :
یاالله نبود...؟؟؟
حاج آقا بریم
نمی دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده؛ ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن ..
https://chat.whatsapp.com/BgXJnQTnhvj5IVCL6nRX5A
🌺🍃🌺🍃🌺
▪️عجب خلاقیتی دارند افغانها
پرچمهای به جای مانده از نیروهای آمریکایی در افغانستان را به جوال و گونیهای کاه تبدیل و استفاده بهینه می کنند.
🔰 #لوح | #قهرمانان
🔻 قهرمانان دیار کردستان
معرفی شهدای شاخص غرب و شمالغرب
➖ شهیده فاطمه اسدی
📍کاری از مرکز طراحان راهیان نور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
تازه مقروپادگان شهیدزین الدین به پاشده بود. یادمه عید غدیررسید بچه ها اطلاعات رو آموزش میدادم. یکی از بچه ها یه کاغذی مثل کاغذ مداحها داد دستم باحجب وحیایی گفت صداتون رساسس میشه شب تو چادر برامون بخونید. نگاهی به اون کاغذ کردم و در حین اینکار گفتم چرا خودت نمیخونی گفت من مداح نیستم ولی حیفم اومد این شعر هم خونده نشه. من فکر کردم از روزنامه کتابی نوشته. سبک سنگین کردم گفتم باشه. رفتم برای تمرین کردن. اوشعر این بود شبی خواب دیدم علی مرتضی را _شیرخدا همدم مصطفی را..... ادامه شعر خیلی خوشم اومد اسامی مولا وصفات القاب زیادی بود که به سبک خیلی قشنگی پشت سر هم آمده بود. شب جلوی 70 یا80 نفر بعد نماز شروع کردم بخوندن رزمنده ها به شوروشعف درآمدند سوت وکف وباریک لله بلند بود منم باشورو حرارت خوندم. پذیرایی شربت وتی تاپ بود جشنی شدا. بعد مراسم همه اومدن منو میبوسیدند. همه که رفتند اونیکه شعر رو بهم داد 16 یا17 سالش بود. با حجب وحیا دودستی بهم دست داد. یکباره دستم رو صفت گرفت من نتونستم دستم رو بکشم بوسید. گریه افتاد و گفت خیلی خوب خوندی. بهترازاین نمیشد. سرفرازم کردی. شعرم رو خوب از کار در اوردی. من ماتم زد گفتم شعر خودت بود؟ سرش رو انداخت پایین یواش وباحیا گفت بله. من از جا کنده شدم هنوز دوستاو متفرق نشده بودند من با دادوفریاد گفتم دوستان رزمنده من نمیدونستم شعر شاعرش اینجاست.!!! همه برگشتند بعضیها دوان دوان اومدند. گفتن کی بوده اینقد قشنگ گفته معرفیش کردم 10 _20 دقیقه رو دوش بچه ها بود وبراش سلام وصلوات میفرستادند. شادی روح امام علی علیه السلام صلوات.