eitaa logo
روایت انقلاب وحریم وحرم مقدس
3 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
15 فایل
این کانال ،روایت شهدای انقلاب ودفاع مقدس ومدافعین حرم،امنیت،خدمت،سلامت،پیشرفت،و...هست که سبک زندگی شهدایی وایثارگریهای این شهداورزمندگانش راتبیین و ارائه خواهدکرد. تامشمول آنکه فرمودزنده نگه داشتن یادشهداکمترازاجرشهادت نیست قرارگیریم ان شاءالله.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 | 🔸حال و هوای یادمان سیرانبند + فیلم 🆔b2n.ir/k95510 🔸فضای یادمان شهدای تمرچین به روایت تصویر 🆔b2n.ir/q52848 🔸حضور زائران راهیان نور در یادمان شهدای مرصاد به روایت تصویر 🆔b2n.ir/b49582 🔸ماجرای دستگیری ضد انقلاب و دیدار شهيد عبدالله بارنامه با برادرش 🆔b2n.ir/g74943 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 امروز آمریکا بر جنگ اقتصادی متمرکز است چون از جنگ نظامی مأیوس است. در دهه‌ی هفتاد جنگ فرهنگی علیه ما شروع شد؛ حالا ببینید متولدین دهه‌ی هفتاد می‌روند مدافع حرم می‌شوند و سر می‌دهند. در آن سال‌ها این نهال‌ها و حججی‌ها روییدند. 📍 آن‌ها یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم را راه انداخت. جمهوری اسلامی این است؛ مدافع حرم تربیت می‌کند، راهیان نور راه می‌اندازد، معتکفین در را به‌عنوان یک نماد عالی تضرع و قداست به وجود می‌آورد. پس ما در جنگ فرهنگی پیروز شدیم و دشمن شکست خورد. در جنگ نظامی هم پیروز شدیم. 🕌 روز جهانی مساجد گرامی باد ☀️(مدظله‌العالی) 🗓‏۱۳۹۷/۵/۲۲ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
بخوانید...فصلی کوتاه از زندگی شهید اصغروصالی و همسر ایشان... تا منو دید گفت: «باور کن هرکاری از دستم برمی‌آمد کردم ولی نشد.» کم کم داشت من را آماده می‌کرد. گفت: «تیر ناحیه‌ای از سر خورده که حتما کور خواهد شد.» گفتم: «تا آخر عمر باهاش می‌مونم.» گفت: «احتمال فلج بودنش بسیار زیاده.» گفتم: «هستم.» گفت: «زندگی خیلی سخت میشه براتون.» گفتم: «اصلا حرفشو نزن. همینجا می‌ایستی و نگهش می‌داری.» ایشون هم نرفت حتی بخوابه. خیلی دلم سوخت. بهش گفتم اگر کاری بود صدایتان می‌کنم. لباسهای اصغر را درآورده بودند. جالب بود که هرکس به بدنش دست می زد، هیچ واکنش نداشت اما وقتی من دستش را می گرفتم، آروم دست من را خم می کرد. یا اینکه تا من گفتم: «چطوری؟»، یه قطره اشک در گوشه چشمش جمع شد. دکتر انصاری گفت اینها نشانه های خوبیه اما اگر هم امشب را بتواند رد کند، باز همان خطرهایی که گفتم، وجود دارد. منم گفتم: «هرطور که شود، تا آخر کنارش می مانم.» نیمه‌های شب 28 آبان بود. نگاه به دستش کردم، دیدم هنوز حلقه‌اش دستش هست. آقای آزاد گفت هرچه کردیم که حلقه را دربیاوریم، انگشتش را خم کرد و اجازه نداد. من هنوز هم ارتباط با اصغر را حس می کنم. اما اینقدر دچار روزمرگی شدم که از این ارتباط گاهی غافل می‌شوم. هنوز هم وقتی خواب می بینم، به او می گویم: «کجایی؟ خیلی وقته ندیدمت.» اون هم بارها اینو به من میگه که «من هستم. تو کجایی؟». بخشی از روایت دستمال سرخ هاست‌‌‌... اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇👇👇
ارسالی از خادمین شهدا در یادمان جلوه هایی از لحظات ناب زیارت در یادمان شهید حسن باقری . 🔸عقلانیت در دفاع مقدس 🔹محلی برای تفکر 🔺امسال منتظرتان هستیم. اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🌹 می‌خواستند کلیپی از خدمات 4.5 ساله‌اش در فرماندهی تیپ الغدیر یزد برای ارائه گزارش در مراسم تودیع آماده کنند. گفت: نیازی به کلیپ نیست، خودم گزارش می‌دهم. رفت پشت تریبون و گفت: من در سرزمینی خدمت کردم که پدر دو شهید در شهرستان طبس مسجدی برای ترویج اسلام ساخته، من در مقابل کار پدر آن شهدا هیچ کاری نکرده‌ام تا کلیپی هم از آن پخش شود.