آن شوربختان خجل نشدند، اما آب و خاک و آتش و باد، سخن امام را در لوح محفوظ باطن خویش به امانت گرفتند و از آن پس، هر جا که آب از چشمی فرو ریخت و خاک سجاده نمازی شد و آتش دلی را سوخت و باد آهی شد و از سینهای برآمد، این سخن تکرار شد.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۱۸
هنوز نیم قرن از حجة الوداع نگذشته، امت محمد تیغ بر اوصیای او کشیده اند و با نام اسلام، قلب اسلام را که امام است، میدَرند! اجسامشان به جانب قبله نماز میگزارند اما ارواحشان هنوز همان اصنامی را میپرستند که ابراهیم شکسته بود.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۷۰
این طوفان تنها سفینه نشینان عشق را در خود گرفته است. چه باید گفت با سبکباران ساحلها که بیخبر از بیم موج و گردابی این چنین هایل، آن جا بر کرانههای راحت و فراغت و صلح و سِلم غنودهاند؟ آیا جای ملامتی هست؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۱۵
وا محمدا! چرا هیچ دستی و عَلَمی از هیچ جا به یاری حق بلند نمیشود؟ آیا همه دستها را بریده اند؟ زبانها را نیز؟ پس چرا هیچ فریادی به دادخواهی برنخاسته است؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۳۰
🔰@revayateashorai
این حسین است، سر سلسله عشاق، که عَلَم جنگ برداشته است تا خون خویش را همچون کهکشانی از نور بر آسمانِ دنیا بپاشد و راه قبله را به قبله جویان بنمایاند. آنجا که قبله نیز در سیطره حرامیان خون ریز است، عشاق را جز این چارهای نیست.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۸۱
🔰@revayateashorai
این جاذبه عشق است که او را با عنان توکل به خورشید بسته است و خورشید نیز در طواف شمسی دیگر است و آن شمس نیز در طواف شمسی دیگر و همه در طواف شمس الشموس عشق، حسین بن علی علیه السلام. مگر نه اینکه او نیز خود مسافر این سفینه اجل است؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۸۱
🔰@revayateashorai
شیطان جاذبههای دنیایی را زینت میدهد تا آدمی زاده را بفریبد. اما این فریب در نفس توست. شیطان تنها آنچه را که در نفس توست زینت میبخشد. سلطنت او تنها بر اغواشدگان خویش است و اغواشدگان شیطان، فراموشیانِ دیار وهم اند که اعمالشان با صورتهایی خیالی بر آنان جلوه میکند؛ سرابی با کاخهای خضرا، دژهایی هوش رُبا، جناتی معلّق بر آبگینهها و پریانی غمّاز. خوابی که جز با دمیدن در ناقورِ مرگ شکسته نمیشود.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۰۰
🔰@revayateashorai