ir.mataf.zibatarazshaghayegh.apk
5.28M
📱 #نرم_افزار | #راهیان_نور
📥پیشنهاد_دانلود 📥
💠نرم افزار زیباتر ازشقایق مناسب مخاطبان خانم
🔻این مجموعه نفیس با طراحی منحصر به فرد است که خاطراتی آموزنده از التزام شهدا به مقوله حجاب و عفاف به همراه گزیده ای کوتاه از آیات و احادیث، توصیه های مقام معظم رهبری و وصایای شهدا در این خصوص را در برگرفته است.
#شهید
#روایت_شهدا
#روایتگری
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
ZOOM0003.mp3
4.92M
🔊بشنوید |#پیشنهاد_دانلود
🌷 شهدا کینه ای از کسی نداشتند ...
🔶 روایتگری حاج حسین کاجی از زندگی شهید حسن قمی
#روایتگری
#شهید
#راهیان_نور
#طلائیه
#شهید_ضابط
#امام_خامنه_ای
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔻حضور حاج حسین یکتا در ستاد راویان روحانی مستقر در خرمشهر
#خبری
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔰 #اطلاعیه | #معراج_شهدا
🔻قرائت دعای کمیل در معراج شهدای اهواز
🎙سخنران حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی
(روایتگر مؤسسه روایت سیره شهدا)
🎤مداح :سید محمود علوی و حاج مهدی سلحشور
⏰پنجشنبه ۴ فروردین از نماز مغرب
📍اهواز، سه راهی خرمشهر، معراج شهدای اهواز
#خبری
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#روایت_شهدا
🔻 آمدیم نبودید، وعده دیدار بهشت
💬 خدا رحمت کند «حاج عبدالله ضابط» را. برایم تعریف میکرد یکی از فرماندهان جنگ روایت میکند:خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سیدمرتضی را ببینیم، خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمونها پر کشید.
🔅 تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقه جنگی با کاروانهای راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دلهایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم میخواست تا وقتی زنده هستی بیایم و ببینمت، اما توفیق نشد. سید به من گفت "ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم". صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم، گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا بروم ببینم چه میشه.
🔅 بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰. دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن میشدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکیها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم.
🔅 گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم اینجوری است. گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه میآید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان.
رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته:
آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت!
📝 سید مرتضی آوینی
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄