فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم تشییع پیکر مطهر شهید هستهای #محسن_فخریزاده
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از مراسم تدفین پیکر شهید هستهای محسن فخری زاده در امامزاده صالح
🔹پیکر مطهر شهید دانشمند #محسن_فخریزاده در حرم امام زاده صالح طواف داده شد و سپس در جوار شهدای گمنام و #شهید_شهریاری به خاک سپرده شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
نماز لیله الدفن به نیت #شهید_محسن_فخریزاده فرزند #حسن
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ آذرماه ، #سالروز_شهادت پنج #شهید_مدافع_حرم
#شهید_رضا_ملایی
#شهید_منصور_عباسی
#شهید_مجتبی_زکویزاده
#شهید_حسین_محرابی
#شهید_میلاد_بدری
گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰آذرماه #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #مدافع_حرم #میلاد_بدری گرامی باد . 🥀
روحانی شهید مدافع حرم «میلاد بدری» به عنوان جوانترین شهید مدافع حرم استان خوزستان، در سال ۱۳۷۴ و در شهرستان امیدیه متولد شد.
شهید بدری در ۲۲ آبان سال ۹۴ از تیپ امام حسن مجتبی (ع) بهبهان، جهت دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت (ع) عازم سوریه شد و سرانجام ۱۹ روز بعد یعنی در روز ۱۱ آذرماه سال ۹۴ مصادف با روز اربعین امام حسین (ع) در سن ۲۰ سالگی به شهادت رسید.
این شهید مدافع حرم، مربی حلقههای صالحین بسیج بود و همیشه صحبتهایش سرشار از عشق به اهل بیت (ع) بود.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
ما توی هر تیمی یک #روحانی داشتیم و ما ناراحت بودیم که گروه ما یک روحانی نداره که نماز رو #جماعت بخونیم.
هیچ کدوم از بچه ها هم جلو نمی ایستادند ، ۱۳روز گذشته بود که اونجا بودیم و نماز ها رو می رفتیم با گروه های دیگه میخوندیم ،
یک شب به شهید میلاد بدری گفتم خب اقا میلاد بگو ببینم چند سالته ؟ چیکار میکنی ؟ متاهلی ؟بچه داری ؟و از این سوالها...
لحظه ای که گفت متولد ۷۴ هستم گفتم خدایا سربازهای #امام_خامنه ای هیچی کم ندارن از دلاور های #امام_خمینی (ره) ، گفتم خب حالا چیکاره هستی ؟ گفت صداشو در نیار.... #طلبه هستم..
آقا تا گفت طلبه هستم یه کوچولو محکم زدم به کمرش گفتم ای نامرد ۱۳ روز نمازه ما مثل آوره ها شده و جماعت نصیبمون نشده پ چرا چیزی نگفتی ؟
آنقدر #فروتن بود، سرشو انداخت پایین و یک لبخند و تبسم آرومی کرد...
خلاصه اون شب شهید میلاد رو گذاشتیم جلو واسه نماز جماعت، یک نماز مغرب و عشا پشت سرش بخونیم (اینقدر این پسر فروتن بود به ما نگفت طلبه ام،
و اون شد #اخرین نماز بود ،که صبحش باید میرفتیم روی ارتفاعات #العیس سنگر بزنیم ،صبح یعنی ساعت ۱۱ صبح اینا بود اربعین سیدالشهدا که بوسیله #موشک تاو آمریکایی اقا میلاد و دو تن دیگر از دوستان به #شهادت رسیدند...
و من ناپاک و ضعیف النفس فقط برای ۳۰ ثانیه از میلاد و دوستان دور شدم که یکباره صدای عجیبی منو زمین گیر کرد
خاطرات رزمنده تیپ تکاور۱۵امامحسنمجتبی(ع)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_میلاد_بدری
با خودم كنار آمدم خانوادههایی هستند که سه شهید و چهار شهید دارند من یکی از پسرانم را می خواهم فدای اسلام کنم و توانستم راضي شوم ميلاد به سوريه برود و گفتم مادر برو به سلامت، هرچه خدا خواست همان ميشود و اگر قسمت من باشي برميگردي و اگر قسمتت شهادت است مباركت باشد و اين آخرين كلام من و پسرم در لحظه جدا شدن از يكديگر بود و ميلاد با خوشحالي رفت.
18 روز بيشتر از رفتن ميلاد به سوريه نگذشته بود كه روز اربعين حسيني خبر شهادتش پخش شد، ملبس شدنش به لباس روحانيت همراه با شهادتش رقم خورد و حتي روي سنگ قبرش در كنار اسمش حجتالاسلام والمسلمين را قيد كردهاند.
موقعي كه از ميلاد جدا شدم میدانستم براي هميشه از پيش من رفت و موقعي كه ميلاد در سوريه بود دعا ميكردم خدا آبروی من را پيش حضرت زينب (س) حفظ كند تا موقع شنيدن خبر شهادت ميلاد حرف بیجا نزنم و همينطور هم شد و وقتی كه پيكر ميلاد آمد، روحيه و صبرم خيلي بالا بود با اينكه لحظهای از فكر ميلاد نمیتوانم جدا شوم و نبودش برايم خيلی سخت است، ولی خوشحال هستم كه با رضايت خودم توانستم دل ميلاد را شاد كنم.
#مادر_شهید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
هیچکدام از رفقای #شهید_میلاد_بدری یادشان نمی آید از میلاد کاری خواسته باشند
و او نه گفته باشد .
همیشه برای حل مشکلات دیگران
و کمک کردن آماده بود .
یکی از دوستان شهید نقل میکند :
بعد از شهادت میلاد داشتم
به یکی از رفقای طلبه اصرار میکردم
که کاری را انجام دهد ولی قبول نمیکرد .
ناخودآگاه گفتم نمیخواد انجام بدی
میرم به میلاد میگم ...
کمی که فکر کردم
یادم آمد میلاد شهید شده است .
#گروه_جهادی_فلق
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ آذرماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حسین_محرابی گرامی باد . 🥀
ولادت : ۱۳۵۶/۶/۳۰ نیشابور
شهادت : ۱۳۹۵/۹/۱۰ حلب
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت جانسوز دختر #شهید_محرابی از نخستین دیدار با پدر
⚰_وقتی رفتیم #معراج_شهدا برامون سخت بود که چطور میخواهیم بابا رو ببینیم!
🌿رفتم جلو... گفتم مامان بیاید، بابا راحت خوابیدن... مثل همیشه....
حتی مثل امام حسین بی سر نشدن
تکه تکه نشدن....
🥀حالا فکر کنید که حضرت رقیه و سکینه که تازه پدر از دست دادن...
اسیر هم شدن....
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیتنامه #شهید_حسین_محرابی :
السلام علیک یا اباعبدالله یا حسین(ع)✋🏻
السلام علیک یا اباالفضل العباس یا علمدار(ع)✋🏻
با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام میدهم...❤️
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد.))
#دستنوشته_شهید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
🍃لقب شهید
بعضیها او را به خاطر ارادت زیادش به امام رضا(ع) و شهادتش در روز شهادت این امام معصوم با لقب "شهید امام رضایی" خطاب میکنند و بعضی دیگر به خاطر لبخندهای معروفش لقب "شهید خنده" را به او دادهاند!
🌷امر به معروف
همسر شهید: کنار خیابان اذانش را گفت و آماده شد نماز بخواند. گفتم: بیا بریم یه مسجد پیدا کنیم. اما حسین اهمیتی به نگاه مردم نمیداد. نمازش را که خواند، پرسیدم: چرا اینکار را کردی؟ این کارت برای من و بچهها عجیب بود چه برسه به مردم غریبه.
‼️گفت: من اینجا تو این محیط نمیتونم به تک تک خانوما بگم حجابتونو رعایت کنید. با این نمازم، هم واجبم رو انجام دادم و هم امر به معروف و نهی از منکر کردم!
⚠️مراقب خانواده شهدا باشید
همسر شهید: هر پنج شنبه گلزار شهدا می رفتیم به ویژه قطعه مدافعان حرم. در آنجا، ایشون نسبت فامیلی شون رو با ما کلا از یاد می بردن، و پیش ما نبودن. اول فکر می کردم که حال روحی شون ایجاد می کنه در کنار شهدا تنها باشن. اما یکبار گفت: اینجا، نزدیک من نیاین. اینجا همسران و فرزندان شهدایی میان که هم سن شما هستند. باید خیلی مراقب باشید دلشون نلرزد!
💌وصیتنامه شهید
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند؛
اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین(ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد!
#شهید_حسین_محرابی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خواندهاند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است.
حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند.
همسرم که اصرار را بیفایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچهی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم...
فرمانده محور وقتی صحبتهای شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد.
در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیهی مدافعانحرم میگوید: همهی ما از مشهد آمدهایم، فردا شهادت امام رضا علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود.
هنوز حرف این مدافعحرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم
فردای آن روز، روز شهادت امام رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمهای که گفتند
"یاابالفضل"بود به شهـادت رسیدند.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_حسین_محرابی🌷
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
📢 میرزا کوچکخان یک روحانی بوده است
#امام_خامنهای :
میرزا کوچک - همین طور که اشاره کردید - یک روحانی است، یک طلبه است. البتّه من شنیده بودم، نقل شد برای ما از سالها پیش که ایشان مرحوم میرزای شیرازی را درک کرده، لکن خیلی باورکردنی نیست.
🔸️ این را مرحوم پدرم نقل میکرد از مرحوم آ سیّد علیاکبر مرعشی - که شوهر خواهر پدر ما بود، یعنی باجناق مرحوم شیخ محمّد خیابانی بود - که او از بزرگان علمایی بود که منزوی بود در تهران؛ او گفته بود که #میرزا_کوچک درس میرزا را درک کرده.
🔹️ به نظرم نمیآید این خیلی قابل تأیید باشد، زیرا که سنّ میرزا کوچک در وقتی که میرزای شیرازی از دنیا رفته، چهارده پانزده سال بیشتر نبوده، بعید به نظر میرسد که ایشان توانسته باشد درک کند مرحوم میرزای شیرازی را؛ لکن در اینکه طلبه بوده، در اینکه روحانی بوده، هیچ شکّی نیست؛ در حوزهی خودِ رشت، بزرگانی هم در آن وقت بودهاند که میتوانسته از آنها استفاده کند، در این هیچ تردیدی نیست.
🔺️ بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است. ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۱آذرماه ، #سالروز_شهادت #شهید_میرزا_کوچک«خان_جنگلی گرامی باد . 🥀
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#میرزا_کوچک_خان_جنگلی
میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ۱۲۵۷ ه.ش در محله قدیمی استادسرا شهر رشت در خانوادهای متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود. وی سنین آغاز عمر را در مدرسه علمیه حاج حسن (صالح آباد) و مدرسهٔ جامع شهر رشت به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. پس از آن به قزوین رفته و در مدرسهٔ صالحیه تحصیل دروس حوزوی را ادامه داد و چندی هم در مدرسهٔ محمودیهٔ تهران به همین منظور اقامت گزید. پایه آموزش حوزوی میتوانست وی را در سلک روحانیان درآورَد، اما حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
میرزا کوچکخان دارای دو خواهر به نامهای کربلایی خانم و سارا خانم و دو برادر به نامهای میرزا محمدعلی خان و میرزا رحیم خان بود، که هر دو بعد از میرزا وفات یافتند. بنا به گفتهٔ اطرافیان، میرزا مردی قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمایی متبسم بود و از نظر اجتماعی مردی باادب، فروتن، خوشبرخورد، مؤمن به اصول اخلاقی، صریحاللهجه، طرفدار عدل و آزادی و حامی مظلومان بود. میرزا کوچکخان اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. میرزا در سنین آخر عمر همسری برگزید.[۷]
میرزا در واقعهٔ مشروطیت به انقلابیون جبههٔ شمال پیوست و در فتح قزوین شرکت داشت. روسها مدتی او را از رشت تبعید کردند. در سال ۱۲۹۳ ه.ش میرزا که تازه از تبعید آزاد شده و به رشت آمدهبود به شدت تحت تأثیر ظلم و ستم نیروهای روس بر مردم گیلان قرار گرفت و تصمیم گرفت که به کمک دوستان مشروطه خواه خود دوباره دست به قیام بزند. اما این بار علاوه بر مطالبهٔ آرمانهای آزادی خواهانهٔ مشروطه که آن را بر باد رفته میدید به دنبال نجات ایران و علیالخصوص گیلان از اشغال آشکار نیروهای نظامی نیز بود. افکار میرزا توانست در دل قشرها و طبقات گوناگون مردم گیلان نفوذ کند. افرادی نظیر دکتر حشمت و میرزا حسین کسمایی که از چهرههای تحصیل کرده و فرهیختهٔ گیلان بودند، یا حسن آلیانی و شیخ علی شیشه بر که از طبقات معمولی جامعه بودند در میان طیف طرفداران میرزا دیدهمیشوند؛ و بجز اینها میرزا توانست از حمایت چند تن از بازرگانان و کسبه معتبر از جمله حاج احمد کسمایی نیز برخوردار شود. تاریخنگاران عمدتاً قیام جنگل را به دو دوره مجزا تقسیم میکنند، که دورهٔ نخست در ابتدا به مدت دو سال و به مرکزیت فرماندهی در کسما، و سپس به مدت نزدیک به چهار سال به مرکزیت رشت و به صورت یک حکومت جمهوری مستقل در کل ایالت گیلان بودهاست. دوره دوم مصادف با نزدیکی طرفداران بلشویکها به میرزا کوچک میباشد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
میرزا همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در روز جمعه ۱۱ آذر ۱۳۰۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفتهبود، از پای درآمد.
خبر درگذشت میرزا به گوش محمدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر طالش که از بدخواهان میرزا بود، رسید. نامبرده به همراه شماری تفنگچی به خانقاه گیلوان خلخال رفت و اهالی را از دفن اجساد منع کرد. سپس دستور داد یکی از همراه وی به نام رضا اسکستانی از اهالی روستای اسکستان خلخال، سر یخ زده میرزا را از بدنش جدا کند. محمدخان سپس سر را نزد برادرش امیر مقتدر در ماسال و از آنجا به رشت برده و تسلیم فرماندهان نظامیکرد. جسد بدون سر میرزا کوچک خان در میان زاری و شیون مردم در گورستان دهکده به خاک سپرده شد. سر میرزا کوچکخان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدتها در معرض تماشای مردم قرار داده و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران، نزد سردار سپه فرستاد. سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani