eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۱ آذرماه ، گرامی باد . 🥀 نام پدر : عیسی تولد : ۱۳۴۹/۰۸/۱۶ شهادت : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱ سپاه لشکر ۲۵ کربلا..کادر جانباز دفاع مقدس محل شهادت : سوریه_خانطومان سن : ۴۵ ساله مزار : فریدونکنار .مزار شهدای امام سجاد ع 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌹🍃شهید مدافع حرم «محمد شالیکار» در ۱۶مرداد ۱۳۴۹ در شهرستان فریدونکنار استان مازندران چشم به جهان گشود. 🍃🌹وی جانباز بالای 50 درصد بوده که از ناحیه سر دچار جانبازی در جنگ هشت ساله شده بود. از همرزمان سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار علی‌اصغر بصیر در دوران دفاع مقدس بوده است. 🌹🍃حاج محمد از میلیاردرهای کشورمون بود که دست به خیر زیادی داشت که بیشتر پنهانی انجام می داد و محال بود کسی برای کمک به سویش برود و دست خالی برگردد 🌹🍃ایشون از جمله افراد نادری هستند که در اوج ثروت و سرمایه مادی،همیشه به دنبال خدا بود و اینهمه مال ومکنت که داشت هیچکدام نتونست ایشون رو زمین گیر دنیا و لذتهای زودگذرش بکنه. وی یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم برای مقابله با تکفیری‌های تروریست به کشور سوریه رفته بود که چندی پیش پیش با اصابت گلوله‌ای مجروح شد. 🌹🍃حاج محمد25 سال زندگی مشترکی که داشت همواره همراه با عشق بود به طوری که میگن: اگه کسی رو دوست داری به فکر سعادتش باش،دقیقا حاج محمد و همسرش اینگونه بودند که یکی با بالا رفتن خودش دیگری رو هم بالا کشید.حاج محمد هم خودش رو بسوی خدا بالا کشوند و هم خونواده اش را. 🌹🍃وی یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم برای مقابله با تکفیری‌های تروریست به کشور سوریه رفته بود که چندی پیش پیش با اصابت گلوله‌ای مجروح شد. 🌹🍃 وی پس از مجروحیت در مبارزه با تروریست‌های تکفیری در حلب، به یکی از بیمارستان های دمشق منتقل شد و سرانجام در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۹۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
در حال حرکت به سمت سوریه موقع اذان مغرب و عشا به هم رزمانش گفته بود که به راننده بگن بایسته؛ بعد راننده ی اتوبوس گفت الان جایی برا نماز خوندن پیدا نمیشه و نیم ساعت بعد به مقصد میرسیم و شهید شالیکار در جواب به آنها گفت من یکسال مراقبت کردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدین که من نماز اول وقتمو از دست دادم و خیلی ناراحت و نگران بود و سرش را به شیشه ی اتوبوس خم کرد و اشک از چشم هایش جاری شد از اینکه نماز اول وقت رو بعد از یک سال از دست داده بود و این خاطره ی شهید شالیکار خیلی جالب و تأثیرگذار بود رسول اكرم(ص): أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللَّه نماز در اول وقت خشنودى خداوند و پايان وقت عفو خداوند است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فرازی از  همه عزیزان سفارش می کنم: به نماز اول وقت توجه کنند که نماز در بردارنده همه چیز است. وقتی در نماز بنده ی عاشق در مقابل معشوق که همان پروردگار است می ایستد چقدر لذت بخش و زیبا می باشد که عاشق صحبت و معشوق گوش می نماید و به درخواست هایش پاسخ می دهد. از خواهرانم میخواهم حجاب خود را حفظ کنند، مثل مادرم حضرت زهرا (س) که حجاب برتر همان چادر است. به امید دیدار در روز قیامت 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: وقتی شما در مورد یک عنوانی از عناوینِ مهمّ اساسیِ انقلاب به یک نتیجه‌ای رسیدید، این را باید تبدیل بکنید به گفتمان؛ [مثلاً] در نشریّه . ، ، تا گفتمان بشود. گفتمان یعنی آن فکر رایج بین مردم، مطالبه‌ی عمومی مردم. وقتی یک چیزی مطالبه‌ی عمومی شد و گفتمان شد، به‌طور طبیعی به عمل نزدیک خواهد شد. باید این‌قدر گفته بشود، استدلال بشود، بشود، تکرار بشود که به‌صورت یک گفتمانِ قطعی دربیاید. ۱۳۹۶/۶/۳۰ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چه کسی قبل از نتانیاهو نام را به بمب اتم گره زد؟ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چی امام گفت، شد. هر چی آقا میگه، داره میشه. 🎥 روایتی از جهاد چهل ساله 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ آذر ماه ، گرامی باد. 🥀 دهم فروردین ۱۳۴۴، در روستای مشو از توابع شهرستان علی آبادکتول به دنیا آمد. پدرش سلیمان، کشاورز بود و مادرش کلثوم نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. نجار بود. از سوی بسیج در جیهه حضور یافت. بیست و دوم آذر ۱۳۶۱، با سمت تک‌تیرانداز در بوکان هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به پیشانی، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده روستای معصوم آباد تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همچنانی که امروز قدر رزمندگان دفاع مقدس را میدانیم؛ آیندگان از مقاومت امروز ما تقدیر می‌کنند : 🔻جریان نظام مقدّس اسلامی زنده و سرحال و بانشاط است، از این روزها آن روز یاد خواهند کرد. آن روز مردم از حرکت شما، ایستادگی شما، مقاومت شما، خوب‌ عمل‌ کردن شما تشکّر میکنند، تقدیر میکنند، قدرش را میدانند، همچنان که ما امروز قدر رزمندگان دفاع مقدّس و شهدای دوران دفاع مقدّس را میدانیم. ۱۳۹۸/۱/۳۱ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۲۳ آذرماه ، گرامی باد.🥀 نام پدر: مجتبی تاریخ تولد: 1362 محل تولد: -اصفهان تاریخ شهادت: 1392/09/23 محل شهادت: منطقه زینبیه-سوریه مزار شهید: گلزارشهدای اصفهان 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
ابوالفضل در سال 1362 به دنیا آمد و در سایه پدر و مادری فرزانه بزرگ شد و در اصفهان ساکن گشت. در جریان دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت همسر و فرزندش را به خدا سپرد و راهی کشور سوریه شد تا مانع حضور داعش در حریم حضرت زینب(س) گردد.  سرانجام نیز در روز بیست و سوم آذر ماه سال 1392 در شهر دمشق منطقه زینبیه در سن 30 سالگی بر اثر اصابت گلوله مستقیم عناصر تکفیری به شهادت رسید.  🌷تروریست‌های تکفیری با گلوله‌های قناسه شهید شیروانیان را به شهادت رساندند. وی فرزند نخست سردار مجتبی شیروانیان بود. سرداری که از یادگاران دوران دفاع مقدس و از رزمندگان شاخص آن زمان محسوب می‌شود. گلزار شهدای اصفهان آرامگاه ابدی اوست. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🎤راوی: همسر _شیروانیان از بس گریه کرده بودم چشمم نور نداشت. رفتم رو به روی عکسش نشستم و گفتم، «ابوالفضل، دیدی آن‌قدر قلم قرآنی برای من نگرفتی تا شهید شدی. اگر قلم قرآنی داشتم قرآن می‌خواندم، تا هم من آرام شوم، هم ثواب آن را به تو هدیه کنم.» ده دقیقه نشده بود که حاج آقا تماس گرفت و گفت، «آقای معدنی از طرف سپاه دارند می‌آیند دیدار.» هنگام ورود بسته‌ای را گرفتند سمت من و گفتند، «ببخشید اظلاع نداده آمدیم. قرار بود هفته دیگر مزاحم بشویم، اما یک ربع پیش تماس گرفتند که تا این‌جا آمدید منزل شهید شیروانیان هم بروید.» داخل بسته یک کیف قرآن و قلم آن بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.» حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.» همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمی؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم. حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.» راوی: همسر شهیدابوالفضل شیروانیان 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
رفتیم هیئت فدائیان حسین (ع). وقتی وارد شدیم بچه‌ها که می‌دانستند ایشان از مدافعان حرم است شروع کردند از حضرت زینب گفتند و از توفیقی که مدافعان حرم دارند و ... سوار موتور شدیم و او شروع کرد به حرف زدن. یک لحظه احساس کردم دارد باران می‌آید. قطره‌های آب می‌پاشید روی صورتم. وقتی پیاده شدیم از چشم‌های قرمزش فهمیدم باران نمی‌آمده، اشک‌های او بود که توی آن سرما برمی‌گشت روی صورت من. گفت، «مرتبه قبل که به سوریه رفتم، به سخن شهید زاداکبر پی بردم. وی می‌گفت: کسی که این‌جا شهید بشود یک تیر و ۱۴ نشان است. آن‌جا آن‌قدر وضعیت وخیم است که اگر ۱۴ معصوم و غیرت‌الله، مدافع حرم عمه جانشان زینب (س) نبودند، تکفیری‌ها حرم حضرت زینب (س) را با خاک یکسان می‌کردند. دفاع از حرم یک امر الهی است.» گفتم، «چه دستاوردی برای ما دارد؟» گفت، «کسی که آن‌جا شهید بشود، چهارده معصوم به استقبال وی می‌آیند. اگر شما راضی نباشی من شهید نمی‌شوم، اما اگر تو راضی بشوی، من لایق شهادت می‌شوم و قول می‌دهم نام شما را نیز نزد چهارده معصوم بیاورم.» راوی: همسر شهید ابولفضل شیروانیان 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
📋 💠سالروز شهادت 🌷 شهید مدافع حرم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔸وقتی ابوالفضل شروع می‌کرد به تعمیر وسایل، خیلی غیرتی بود. آنقدر تندتند کار میکرد و جوش میزد که صورتش پر عرق میشد؛ دولا که میشد روی وسیله، عرقهایش چکه‌چکه میریخت روی قطعه‌ها. 🔸یکبار با یگان مهندسی ۴۰ صاحب‌الزمان عَجَّلَ‌الله‌تعالی‌فرجهُ‌الشریف رفته بودیم دژ مرزی جنوب برای تعمیر ماشین‌آلات گردان تخریب؛ موقع کار، سردار زاهدی فرمانده وقت نیروی زمینی آمد بازدید. 🔸ابوالفضل را در همان حالت عرق‌ریزان دید. معرفی کردیم که حیات ماشین‌آلات ما دست آقاابوالفضل است. سردار آمد دست بدهد اما ابوالفضل که دستش گریسی بود، مُچش را آورد جلو. 🔸فرمانده گفت: ما افتخار می‌کنیم به چنین دستهایی؛ بعد هم دستهای گریسی ابوالفضل را گرفت و گفت: بذارید لااقل ما در این‌حد مثل شما گریسی بشیم. 📀راوی : دوست شهید ابوالفضل شیروانیان 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ لحظه بعد از شهادت🌷 👈 شامل فیلم کوتاهی از پیکر مطهر یکی از دفاع مقدس، لحظاتی بعد از شهادت 🌷 👈 در ساحل رودخانه (نهر) 👈 با قمقمه پر از آب 👈 با لب تشنه 👈 هر کس می‌خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
داستانی شگفت تر از داستان های شگفت:آقای حاج محمد سود بخش از دوستان شهید محراب وهمراه ایشان در سفر های مختلف بیان می کند در سفر های مختلف با ایشان بودم این بزرگوار مقید بودند نماز را در سخت ترین شرایط سر وقت بخواننددر یکی از سفر های زیارتی عمر ه که با ایشان بودیم در فرودگاه بیروت چند ساعتی تاخیر داشتیم ونزدیکی های مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد.ایشان سعی کردند هواپیما تاخیر کند تا نماز مغرب وعشا را سروقت بخوانندولی مقدور نشدداخل هواپیما شدیم ایشان ناراحت بودنندکه وقت نماز شده وداخل هواپیما هستند چند مرتبه خواستند پیاده شوندگفتند مسافرین همه سوارند وامکان پیاده شدن نیست .ایشان با حالت پریشانی وناراحتی از این که نتوانسته اند نماز سر وقت بخوانندبا یک حالت توجه وتوسل خاص ایستادند به محض حرکت هواپیما آتش از موتور هواپیما نمایان شد به سرعت مسافرین را پیاده کردند آقا با خوشحالی فرمودند نماز نماز؛کارکنان فرودگاه ابراز داشتند حداقل چهار ساعت تاخیر داریم پس از اقامه نماز جماعت طولی نکشید که ماموران اعلام کردند هواپیما آماده حرکت هست. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani