خیلی یهویی قرار بود بریم هیئت که تبدیل شد به بستنی نیم کیلویی و سوخاری
ترکیدیم انقدر خوردیم
امروز با یه دختر مهربونه جنوبی اشنا شدم ک شاهرود درس میخونه
انقدر گوگولی بود ک اصن نگم ✨
کلی برنامه چیدیم باهم فردا هم قراره بریم بیرون