نمیدانم از دلتنگی عاشق ترم
یا از عاشقی دلتنگ تر!
فقط میدانم در آغوش منی
بی آنکه باشی...
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾
🍁🌾
🍁
#پارت_
#رمان_آنلاین_
به قلم ✍️ #زهرا_حبیباله (لواسانی)
ببخشید الهه جان من باید برم
_بشین حالا تازه اومدی کجا میخوای بری
به احمد رضا گفتم، یک ساعت، میشنیم میام، نمی خوام پیشش بد قول بشم
باشه پس دفعه دیگه ساعت نزاری ها میای با هم دوتایی میشینیم کلی با هم صحبت میکنیم
الهه جان فکر نکنم دیگه بتونم بیام
چرا؟
چونکه داریم کلا از اینجا میریم شیراز
با تعجب گفت
عه چرا شیراز
مادر شوهرم شیرازیه، پدر و مادرش با هم مریض شدن، با پدر شوهرم تصمیم گرفتن کلا برن شیراز زندگی کنند که مراقب پدر مادرشم باشند ، ما هم میخوایم باهاشون بریم
_تو چرا قبول کردی بری؟
چیکار کنم، من جز تو کسی رو اینجا ندارم، مجبورم برم
خب به خاطر من نرو
دو روز دیگه که تو شوهر کردی رفتی، چی؟
راستی راستی میخوای بری
آره میخوام برم
دست انداخت گردن من، همدیگر رو بغل کردیم، زدیم زیر گریه
الهه رو از خودم جدا کردم، گفتم
الهه جان، ان شاالله تو هم خوشبخت بشی، سعی میکنم بیام بهت سر بزنم، بعدم ما بعد از امتحانات میریم
عه پس یک ماه دیگه اینجا هستی؟
آره هستم، حالا اگر اجازه بدی من برم
_برو عزیزم
از اتاق اومدیم بیرون رو کردم به مادر الهه
مهبوبه خانم خدا حافظ
خداحافظ عزیزم سلام برسون
چشم
کفشهام رو. پوشیدم، دست خدا حافظی برای الهه تکون دادم
خدا نگهدار
اومدم خونه، به مادر شوهرم کمک کردم وسایلهاش رو جمع کرد، زنگ زدن یه کامیون اومد، وسایل رو بار کامیون زدن، آدرس دادن گفتن شما برو ما میایم
رو. کردم به مادر شوهرم
ببخشید شما که اینجایید، این وسایلها رو شیراز کی تحویل میگیره؟
_محمد رضا و زنش اونجا هستن...
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
◾️کپی حرام است ⛔️پیگرد الهی وقانونی دارد❌
#پارت_اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/49516
❣جمعهها پارت نداریم❣
🍁
🍁🌾
🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾
🍁🌾
🍁
#پارت_
#رمان_آنلاین_
به قلم ✍️ #زهرا_حبیباله (لواسانی)
فردا صبح پدر شوهر و مادر شوهرم رفتن، علی رضا هم پیش ما موند تا امتحاناتش رو بده با ما بیاد شیراز، ناهار درست کردم، رو. کردم به احمد رضا
میخوام سوغاتی های فرزنه و فرزاد رو برم در مدرسه بدم بهشون، من رو میبری
آره عزیزم میبرمت
حاضر شدم نشیتم توی ماشین، کنار مدرسه فرزانه، احمد رضا ماشین رو پارک کرد، صدای زنگ مدرسه بعدم هیاهوی بچه ها اومد، فهمیدم تعطیل شدن، از ماشین پیاده شدم، اومدم کنار مدرسه، در مدرسه باز شد یه تعداد بچه اومد بیرون، چشمم افتاد به فرزانه داره به خیال راحت میاد، براش دست تکون دادم، صدا زدم
فرزانه
تا من رو دید، اونم دست تکون داد، به سرعت اومد نزدیکم، بغلش کردم سفت فشارش دادم
خوبی عزیزم
ممنون خوبم، ببخشید عمه راسته که با شوهرت رفته بودی مشهد
لبخند زدم
آره عزیزم، اگر گفتی برای تو سوغاتی چی آوردم
شونه انداخت بالا
نمی دونم
دستش رو. گرفتم آوردم کنار ماشین، در ماشین رو باز کردم برگشتم سمت فرزانه
چشم هات رو ببند
جعبه چرخ خیاطی رو گرفتم جلوش
حالا چشم هات رو باز کن
باز کرد، تا چمش به جعبه چرخ خیاطی افتاد از خوشحالی جیغ کشید
وااای عمه برام چرخ خیاطی خریدی
آره عزیزم از همونی که خودت دوست داشتی برات خریدم، میتونی جعبه رو باز کنی ببینی
در جعبه رو باز کرد خنده پهنی زد و سرش رو گرفت بالا با ذوق گفت
عمه رنگش صورتیِ، من رنگ صورتی رو خیلی دوست دارم
مبارکت باشه برای فرزاد هم ماشین آتش نشانی خریدم، تو نمیتونی دوتاش رو با هم ببری بیا بریم تو ماشین ما ببریمت تا نزدیک خونه، اونجا دیگه خودت برو
گفت باشه
سوار ماشین شد رو به احمد رضا گفت
سلام عمو
سلام عمو جان، چه دختر مودبی بیخود نیست مریم تو رو خیلی دوست داره بسکم که خانمی
ممنون عمو
سر کوچه نگه داشتیم فرزانه پیاده شد سوغاتی هاشون رو برداشت، طفلی به زور داره میبره، ما هم موندیم نگاش کردیم تا بره توی خونه، زنگ در حیاط رو زد، در رو براش باز کردن، وارد خونه شد ما هم اومدیم خونمون، من و علی رضا امتحاناتمون رو دادیم تموم که شد وسایل هامون رو جمع کردیم، من که جهاز نداشتم اکثر وسایل رو مادرشوهرم برده بود، فقط چند وسیله برای ما گذاشته بود اون چند وسیله رو نیسان گرفتیم، گذاشتیم توی نیسان به رانندش، آدرس دادیم رفت، ما هم سه تایی رفتیم شیراز...
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
◾️کپی حرام است ⛔️پیگرد الهی وقانونی دارد❌
#پارت_اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/49516
❣جمعهها پارت نداریم❣
🍁
🍁🌾
🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
وی ای پی رمان حرمت عشق
رمان کامله😍
۷۸۹ پارت داره
۵۰ هزار تومن
۵۸۹۲۱۰۱۴۶۱۴۴۴۵۰۳
انصار لواسانی
بعد ارسال فیش اسم رمان رو حتما بگید
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید
@shahid_abdoli
فیش رو همون روز ارسال کنید
بعد از واریز هم فقط خودتون میتونید بخونید و نباید لینک رو به کسی بدید❌
#وقتی_زن_پسر_عمهم_شدم 💯
بعد ازدواج خواهر کوچیکم، تب مالت گرفتم و افتادم. مردم روستا فکر میکردن از حسودی مریض شدم وقتی عمهم برای پسرش که تازه از خارج اومده بوده و تا حالا اصلا ندیده بودمش اومد خواستگاریم، پدرم مجبورم کرد زنش بشم گفت اگر شوهر نکنی آبروی من میره. زن بهرام شدم ولی دقیقا هر شب شوهرم یه تحریکعمهم....😢
https://eitaa.com/joinchat/2967208113Cc7564cb966
.
🔺وزارت دفاع سوریه:تروریست ها قصد دارند وارد برخی روستاها و مناطق شده و از مردم بخواهند که اجازه دهند دقایقی فیلمبرداری کنند و سپس منطقه را ترک کنند تا در چارچوب جنگ کثیف رسانه ای این کلیپ ها را در صفحات خود منتشر کنند تا تسلط خود را بر آن مناطق نشان دهند. و بر روحیه مردم و ارتش ما تأثیر بگذارد.
#وعده_صادق #سوریه #حلب
🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
مدرسه با خیریه تماس گرفته و دختری ۹ ساله رو معرفی کردده که بینایی چشمش به شدت پایین اومده و در توان خانواده نیست ببرنش دکتر.پدر خانواده قلبش درد میکنه و زده به پاش و نمیتونه پاش رو جمع کنه، شغلش هم جمع کردن زباله ست. مادر خانواده کم شنواست و یه خواهر ۷ ساله هم داره.
مستاجرن و به شدت از نظر مالی تو مضیغه هستن.
دخترشون رو بردیم دکتر، گفتن این دختر اصلا مشکل بینایی نداره و به دلیل فقر و فشار مالی که متوجهش شده دچار بیماری روحی شده و مغز بهش دستور میده تا نبینه. چشمهاش سالمه و باید روانکاوی بشه.
عزیزان دست ما خالی و مثل همیشه برای کمک به این خانواده امید به یاری شما داریم. از ۵ تومن تا هر مبلغی که در توانتون هست.
بزنید رو کارت ذخیره میشه👇👇
5892107046739416گروه جهادی شهدای دانش آموزی زیرنظر پایگاه بسیج شهید عبدلی حوزه بسیج ۲۸۸نجمه اسلامشهر فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇 @shahid_abdoli لینکقرارگاه گروه جهادی https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a در ضمن این اجازه رو به گروه جهادی بدید تا احیانا اگر مبلغی اضافهتر جمع شد صرف کارهای خیر بکنه🌹
یه داستان برام تعریف کن
+ چی دوست داری بشنوی؟
- صداتو .....
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ارتش اسرائیل:
🔹همزمان با بمباران سنگین درعا ارتش نیروی زمینی ما در حال پیشروی به سمت تل الحره در شمال غربی درعا، دیر میکر و تپه های استراتژیک آن است. تحریر الشام و تروریست ها بهتر است با ما درگیر نشوند
#وعده_صادق #سوریه
🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen