eitaa logo
ریحانه 🌱
12.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
548 ویدیو
17 فایل
روزهای جمعه و تعطیلات رسمی پارت نداریم عضو انجمن رسمی انلاین ایتا https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/7 کپی از رمانهای داخل کانال ممنوع و حرام 🚫 تبلیعات کانال ریحانه https://eitaa.com/joinchat/632881253Ce4b7a15039
مشاهده در ایتا
دانلود
انگشتر رو جلوی صورتم گرفت _داخلش دادم اسمم رو حک کردن نگاه کن ببین دوستش داری. نگاهم رو به جهت مخالف دادم. بی توجه به کم محلیم انگشتر رو توی انگشتم فرو کرد. _به نظر من که خیلی قشنگه دستم رو بالا آورد و جلوی صورتم گرفت _خوبه؟ کلافه دستم رو از دستش بیرون کشیدم _ول کن دیگه. نمی‌بینی حوصله ندارم گیر دادی! _میشه تمومش کنی؟ _دست خودم نیست.‌اعصابم خرابه. نمیونم. بعد من که با تو کاری ندارم برای خودم نشستم اینجا _مشکل همینه دیگه! تو که مال خودت نیستی که مال خودت تنها باشی چهره‌م‌رو مشمعز کردم _پس مال کی ام؟! کل صورتم رو با دستش گرفت کمی فشار داد و با خنده گفت _مال منی. کلافه خودم رو عقب کشیدم _چی کار میکنی له شدم _اتفاقا از عمد کردم که بهت بفهمونم مال منی _با محبت نمیشه؟ به شوخی گفت _اینجوری با درد دیگه یادت نمیره https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
خوش آن خزانی که ، با تو گذر شود . . . حَـنـآ🌱
تا زمزمه‌ی عشق طنین اندازد عشاق همه به صف آیند . . . حَـنـآ🌱
مال حرام مثل پشمكه فقط حجم داره !🌸 اما ... فقط يك لقمه است يعنــي ... هيچ بركتي نداره ! حلال خور باشيم🍃🌸 ‌ ‍
روزگاری‌ست که نقش رنگارنگ برگ هم دل شهر را به تنگ می‌آورد . . . حَـنـآ🌱
(ع): نياز عاقلان به ادب، همانند نياز كشتزاربه باران است. اِنَّ بِذَوِى الْعُقولِ مِنَ الْحاجَةِ اِلَى الاَْدَبِ كَما يَظْمَأُ الزَّرْعُ اِلَى الْمَطَرِ. غررالحكم ح۳۴۷۵
🌊 آسمان دِلَش بزرگ، پنچره اتاقَش کوچک؛ پردِه بودُ باد..! چه تماشایی داشت، بافتن گیسوانَش هرشب قبل از خواب 🖋 ❄️
دکتر نادر هنوز قصد نداشت نگاه از من برداره و این کارش امیر مجتبی رو عصبی میکرد. حق داشت من رو با صورت کبود و لب های ورم کرده دیده بود و الان با گذشت زمان و بهتر شدنم و البته هنر دست هانیه حسابی تغییر کردم. بالاخره دست از نگاه کردن برداشت. شروع به پرسیدن سوال کرد. _دیگه درد و تب ندارید _نه روی زخمتون کامل بسته شده؟ _بله. چیزی روی برگه نوشت. که صدای آهسته امیر مجتبی کنار گوشم نشست. _بلند شو برو تو اتاق. سرچرخوندم و نگاهش کردم. فاصلم برای اولین بار توی بیداری باهاش خیلی کم بود اما کنارش احساس امنیت دارم. _شاید هنوز سوال داشته باشن. نگاه سنگینش روم خیره موند. این بار کمی شمرده تر گفت _برو تو اتاق. نگاهم رو ازش گرفتم و رو به دکتر که هنوز در حال نوشتن بود دادم. نمیشه که بدون تشکر برم. اصلا تا بهم نگفته برو که نمیتونم برم. آرنجش رو خیلی اروم به پهلوم زد. انگار دیگه چاره ای ندارم. ببخشیدی گفتم و ایستادم و سمت اتاق رفتم. در رو بستم و نفسم رو کلافه بیرون دادم. چه کار زشتی ازم خواست. دکتر به خاطر من اینجا اومده. صداشون کنجکاوم کرد پشت در ایستادم. https://eitaa.com/joinchat/1565065360C2b576bd276 دکتر اورده خونه زیادی به زنش نگاه کرد غیرتی شد😡💪
گرمای دستهایت ،هوای پاییز را به یکباره بهار می کند... هیما🌱
خرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد وز همه ملک جهان مهر تو حاصل دارد جور و بیداد و جفا کردن و عاشق کشتن زیبد آنرا که چنین شکل و شمایل دارد
و برایت عشق آرزو می کنم، در زمانی که آسمان لبریز باران است. نها🌱
الغارات۸۱راهکارحجاب.m4a
9.72M
🌷امیرالمؤمنین شناسی الغارات🌷 قسمت1️⃣8️⃣ 39دقیقه نکات 259 الی 260 الغارات 🌷راهکارهایی در باب مطالبه گریهای حجاب و پوشش خانم مسلمان ایرانی🌷 نامه ای کلی از وضعیت زمان سه خلیفه اول و دوم و سوم برای مردم جهان و رفتار امیرالمؤمنین در آن دوران‌ ؛ قسمت3️⃣ 8 آذر 1401 فرهنگسازی حیا👇🌷❤️ 🆔@farhangsaze_haya