4_5938301588236929858.mp3
28.91M
#اربعین_چیست؟ (نسخه فارسی)
از صفر تا صد، همهی آنچه که باید دربارهی #اربعین بدانیم؛
ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین!
ـ بررسی بُعد بینالمللی اربعین!
ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین!
ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین!
#Arbaeen2022
#استاد_شجاعی 🎤
#آخرالزمان
Meysam Motiei - Kenare Ghadamhaye Jaber (128).mp3
8.47M
#اربعین
مداحی های ویژه پیاده روی
کنارِ قدم های جابـــر؛ سویِ نینوا رهسپـاریـم
🎙حاج میثم مطیعی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
#اربعین
#خاطره
🔹خانه مادربزرگ
☘️غروب بود و ما خیلی از بچههای گروه عقب بودیم. نمازمان را توی یک چادر کنار جاده خواندیم و راه افتادیم. از ستون 200 به بعد عددها دوباره از یک شروع شده بودند و بچهها توی یک خانه باصفا کنار ستون 20 و درواقع 220، اتراق کرده بودند.
تقریباً بعد از یک ساعت به ستون بیست رسیدیم. مسئول کاروان ما را دید و گفت بروید داخل این کوچه. به بچهها زنگ زدیم و رفتیم داخل خانه... چهقدر باصفا بود. انگار که خانه مادربزرگی باشد که همه دخترها و عروسهایش آمدهاند برای خادمی زائرها. خانه دوطبقه بزرگی بود. طبقه پایینش زائرهای عراقی بودند و بچههای کاروان ما طبقه بالا. رفتیم پیششان.
بساط سفره را پهن کردند و سینیهای بزرگ را آوردند گذاشتند جلویمان که نان تازه در کف داشت و گوشت تازهتازه رویش؛ و چهقدر خوشمزه بود. صاحبخانه يعني همان مادربزرگ آمد بالا و با لهجه عربی، به فارسی گفت به خدا این گاو را امروز کشتم؛ برای شما زائرها...
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اربعین
#خاطره
🔹هیچ دری بسته نیست
☘️میرویم به موکب بعدی كه عمارتي قدیمی است با سقفی مرتفع و ستونهایی گچبری شده. در را باز ميكنيم و وارد حياط میشویم. (در شهر عجايب، هيچ دري بسته نيست.) پیرمردی با خوشرویی به استقبالمان میآید. میگوید متأسفانه اتاقها پر شده. میگوییم فقط برای شام آمدهایم. پسرش را صدا میکند و میگوید دو پرس غذا برایمان آماده کند و بیاورد. معلوم میشود شامشان تمام شده. میخواهیم برویم که پیرمرد دستمان را میگیرد و نمیگذارد. میگوید «من و خانوادهام خادم زوار حسینیم. خاک پای شما بر سر ماست. من خدمتگزار شمایم.» حسابی شرمندهمان میكند. میگوید اگر کمی صبر کنیم غذا حاضر میشود. دعوتمان میکند برویم روی ایوان عمارت کنارش بنشینیم. جای باصفایی است. مینشینیم به گپزنی با پیرمرد و شنيدن خاطراتش از سالهایی که در این موکب به زوار الحسین خدمت میکند. اسمش صالح است و اين عمارت را سالها پيش فقط براي خدمت رساندن به زائران اربعين امام حسین(ع) بناکرده. یکی از پسرهایش میزی میآورد و میگذارد مقابلمان. آن یکی هم ظرف غذا را میگذارد روی میز. در نهایت احترام و ادب. شام سیبزمیني سرخکرده است و خیار شور و گوجه با نان تازه از تنور درآمده. چاشنیاش هم ماست «پگاه» خودمان!
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
🎬 مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی که از نزدیک شاهد تلاش استادش بوده، می نویسد:
♠️ استاد ما چون وضع را بدین منوال دید، به این شیوه خداپسندانه (پیاده روی) همت گماشت و به آن ملتزم گشت و در عید اضحی برای حمل اثاث و بار سفر، حیوان کرایه می کرد؛ ولی خود و یارانش پیاده راه می رفتند و او به دلیل ضعف مزاج، نمی توانست مسافت بین نجف ـ کربلا را با گذراندن یک شب طی کند؛ همان طور که رسم چنین بود. بنابراین، سه شب در راه بودند و بر اثر این اقدام، در سال های بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد و دیگر عار محسوب نمی شد؛ به طوری که در برخی سال ها، تعداد چادرها و خیمه های راه پیمایان، به سی عدد می رسید و هر چادر به بیست تا سی نفر تعلق داشت و به این ترتیب، این سنت حسنه، دوباره مرسوم شد و رونق گرفت.
📚 نقباء البشر، ص۳۴۹ ؛سیمای فرزانگان، ص۱۹۳ .
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
#داستان
#داستانبزرگان
#اربعین
#اربعین
#خاطره
🔹عقل يا عشق؟
✍️ناشناس
☘️مرد میانسال عربی را دیدم که از شدت عرق ریختن در آن سرمای زمستانی، تمام یقه لباس مندرسش خیس شده بود. باور نمیکنی اگر بگویم با دیدن او تمام خستگی وجودم از بین رفت و جایش را بهنوعی خجالت همراه با سرافکندگی داد. من درحالیکه بغض تمام گلویم را گرفته بود از او سؤالاتی میپرسیدم و او همانطور که کشانکشان خود را به جلو میکشید، بریدهبریده به همه آنها پاسخ میداد. وقتی در پایان گفتوگویم با او، از سختیهای راه پرسیدم و اینکه چه عاملی او را به این راه صعب و دشوار کشانده است، لحظهای از حرکت بازایستاد و به صورتم خیره شد. از عمق نگاه خستهاش میشد به صداقت لهجهاش که از یک ایمان راسخ حکایت داشت، پی برد. با همان حالت گفت «محبة الحسین». این بیابان چه راز نهفتهای دارد که کاخنشین را خاکنشین نموده، چه جذبهای دارد که کودک و پیر و زن و مرد و سیاه و سفید و معلول و سالم را به اينجا کشانده؟ اینان بهیقین عاقل نیستند! کدام عقل میگوید از خانه و زندگی و راحتی بگذری؟ کدام عقل است که بگوید در عصر هواپیما، سه روز یا پانزده روز و یا حتي چهل روز پیاده و پابرهنه حرکت کنی؟ این عقل نیست، عشق است...
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
YEKNET.IR - shoor 2 - safar 1401 - motiee.mp3
5.55M
🔳 #شور #جاماندگان #اربعین
منم اون غلام سیاهت
که دادم دلم رو به نامت
🎤 #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
تمدن صلح آمیز اربعین.mp3
28.91M
#اربعین_چیست؟
از صفر تا صد، همهی آنچه که باید دربارهی #اربعین بدانیم؛
ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین!
ـ بررسی بُعد بینالمللی اربعین!
ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین!
ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین!
#Arbaeen2021
#استاد_شجاعی 🎤
#آخرالزمان
YEKNET.IR - zamine 3 - safar 1401 - motiee.mp3
8.32M
🔳 #زمینه #امام_زمان #اربعین
قدم قدم موکبارو میگردم
ستون ستون دنبال یک نشونم
🎤 #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#اربعین
#خاطره
🔹عقل يا عشق؟
✍️ناشناس
☘️مرد میانسال عربی را دیدم که از شدت عرق ریختن در آن سرمای زمستانی، تمام یقه لباس مندرسش خیس شده بود. باور نمیکنی اگر بگویم با دیدن او تمام خستگی وجودم از بین رفت و جایش را بهنوعی خجالت همراه با سرافکندگی داد. من درحالیکه بغض تمام گلویم را گرفته بود از او سؤالاتی میپرسیدم و او همانطور که کشانکشان خود را به جلو میکشید، بریدهبریده به همه آنها پاسخ میداد. وقتی در پایان گفتوگویم با او، از سختیهای راه پرسیدم و اینکه چه عاملی او را به این راه صعب و دشوار کشانده است، لحظهای از حرکت بازایستاد و به صورتم خیره شد. از عمق نگاه خستهاش میشد به صداقت لهجهاش که از یک ایمان راسخ حکایت داشت، پی برد. با همان حالت گفت «محبة الحسین». این بیابان چه راز نهفتهای دارد که کاخنشین را خاکنشین نموده، چه جذبهای دارد که کودک و پیر و زن و مرد و سیاه و سفید و معلول و سالم را به اينجا کشانده؟ اینان بهیقین عاقل نیستند! کدام عقل میگوید از خانه و زندگی و راحتی بگذری؟ کدام عقل است که بگوید در عصر هواپیما، سه روز یا پانزده روز و یا حتي چهل روز پیاده و پابرهنه حرکت کنی؟ این عقل نیست، عشق است...
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena