eitaa logo
💕ریحانه شو *لارستان*💕
184 دنبال‌کننده
818 عکس
167 ویدیو
11 فایل
✨پویش فرشتگان سرزمین من لارستان✨ این کانال برای همراهی قدم به قدم با ماست😍 اگر اطلاعات بیشتری میخواید یا دوست دارین با ما همکاری کنین، به این آیدی مراجعه کنین😊🌱 🔸@Mn_t_ia شماره کارت جهت واریز نذر فرهنگی: 6037998254179608 م.تقی باشی
مشاهده در ایتا
دانلود
سر آغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست نوشته🌸: روز سه شنبه 29 آذر ماه از گروه فرشتگان قرار بود برای بسته بندی هدیه های یلدایی و متبرک کردن کارها دور هم جمع بشیم😇 من به یکی از دوستام پیام دادم و به دلیل داشتن آزمون نرسید بیاد🥺 ولی مامانش میخواست بیاد به یکی دیگه از دوستام خبر دادم و اونم قبول کرد که با ما بیاد برای کمک😍 موقع بسته بندی بیشترمون تجهیزات پانچ و قیچی و چسب حرارتی و... رو فراموش کرده بودیم بیاریم😅 و با تعداد کمی از وسایل هرجور که بود بسته بندی هارو تموم کردیم🥴 و در حين کار با حديث کسا کارامون رو متبرک کردیم می‌خواستیم برای پخش یک روز دیگه بریم اما شرایط بچه ها جور نبود و بعد نماز همه کسایی که میتونستن باهم جمع شدیم که بریم بازار برای پخش هدایا:) مامان دوستم زنگ زد بهش و دوستم گفته بود که میتونه همراهمون بیاد و توی راه اون رو هم برداشتیم رسیدیم بازار امام و شروع کردیم به پخش هدایا چنتا از هدایارو پخش کردیم و با برخورد عادی خانوم ها بر خوردیم به یه اکیپ سه نفره رسیدیم که یه دختر با تیپ حجاب استایل بود و دوتای دیگه با شال بودن وقتی که انار هارو بهشون دادیم خیلی زیاد ذوق کردن یکی از دخترایی که شال سرش بود گفت باید فیلم می‌گرفتیم و به من گفت میشه دوباره انار رو بهم بدی؟ و منم انار رو ازش گرفتم و مجدد بهش دادم و تبریک گفتم و کلیییی ذوق کرد🥹 سبد اول رو که تموم کردیم ما سه تا دخترا جیم زدیم که بریم بگردیم توی بازار😅 بعد از گردشمون رسیدیم به مکانی که مستقر شده بودیم و شنیدیم که آهنگ سلام فرمانده روی اسپیکر پخشه و همزمان با خروج ما یه خانم با تیپ سورمه ای و با شال که مقابل بود خارج شد و شالش رو کامل آورد جلو و طرف مقر سه شنبه های مهدوی رفت(که دوستامون توی گروه سه شنبه های مهدوی هم حضور داشتن و همکاری کردن) و چایی و شیرینی گرفت و با همون حجاب رفت😍 برای پخش سبد دوم همراه گروه شدیم و کل انار هارو پخش کردیم که متوجه شدیم 2 تا انار دیگه داریم انار اول رو به خانومی که یک دختر بامزه مو فرفری داشت دادیم که برگشت تشکر کرد و پرسید:چقدر باید پرداخت کنم که بهشون گفتیم این هدیه هستش و به نفر دوم که متاسفانه دوتا خانوم بودن و مجبور بودیم به یک نفرشون بدیم دادم و با برخورد سردشون که حتی جوابمو ندادن رو به رو شدم... ولی شب خوبی بود و از برخوردهای خوب خانم ها خیلی لذت بردیم بجز دوسه نفر که فاکتور میگیریمشون😇 ✍🏻به قلم: کوثر رویینا