eitaa logo
ریحانه النبی
125 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
176 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤سلام مولای من، مهدی جان🖤 🍂دلم به وسعت دنیا گرفته آقاجان! از این زمانه از این جا گرفته آقاجان! 🍂بیا دوای غم و غصه ها تویی مولا برای توست که دل ها گرفته آقاجان🌿🥀 🌱.برقآمت دلربای مهدی صلوات.🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 دین؛ درختی استوار 💌 امام صادق عليه‌السلام فرمود: 🍃 «قالَ لُقمانُ عليه‌السلام لاِبنِهِ... يَا بُنَيَّ سَيِّدُ أَخْلاَقِ اَلْحِكْمَةِ دِينُ اَللَّهِ تَعَالَى وَ مَثَلُ اَلدِّينِ كَمَثَلِ شَجَرَةٍ نَابِتَةٍ فَالْإِيمَانُ بِاللَّهِ مَاؤُهَا وَالصَّلاَةُ عُرُوقُهَا وَالزَّكَاةُ جِذْعُهَا وَالتَّأَخِّي فِي اَللَّهِ شُعَبُهَا وَاَلْأَخْلاَقُ اَلْحَسَنَةُ وَرَقُهَا وَاَلْخُرُوجُ عَنْ مَعَاصِي اَللَّهِ ثَمَرُهَا وَلاَتَكْمُلُ اَلشَّجَرَةُ إِلاَّ بِثَمَرَةٍ طَيِّبَةٍ كَذَلِكَ اَلدِّينُ لاَ يَكْمُلُ إِلاَّ بِالْخُرُوجِ عَنِ اَلْمَحَارِمِ»؛ ☘️ لقمان به پسرش فرمود: اى پسرم! سرور اخلاق حكيمانه، دين خداى متعال است. مَثَل دين، همانند درخت استوار است؛ ايمان به خدا آب آن است، نماز، ريشه‌هاى آن، زكات، تنه آن، برادرى در راه خدا، شاخه‌هاى آن، اخلاق نيک، برگ‌هاى آن و بيرون آمدن از گناهان، ميوه آن و همان‌گونه كه درخت، جز با [دادنِ] ميوه پاكيزه به كمال نمى‌رسد، دين نيز جز با بيرون آمدن از محرّمات، كامل نمى‌شود. 📚 بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۱۹.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 هشدار امیرالمؤمنین 🔻در جریان جنگ صفین برخی خواهان توقف جنگ شدند و برای قبول صلح به حضرت علی علیه‌السلام فشار آوردند. 🟢 امام ضمن یادآوری جنگ‌های زمان رسول خدا و خطر اشتباه محاسباتی در مقابل دشمن را این‌گونه بیان فرمودند: «به جانم قسم، اگر ما در آن زمان، رفتاری مانند رفتار امروز شما داشتیم، پایه‌ای از بنای اسلام برپا نمی‌شد و شاخه‌ای از درخت ایمان سبز نمی‌گشت» 👌امروز همین کلام از سوی هزاران شهید انقلاب، دفاع مقدس و مدافع حرم خطاب به مسئولان کشور است. اگر قرار بود ما نیز دچار عقب‌نشینی غیر تاکتیکی امروز شما در مواجه با دشمن شویم، نه انقلاب پیروز می‌شد و نه می‌ماند. ❌مسئولان باید در سیاستی که تاکنون در قبال ترور شهید هنیه داشتند، تجدیدنظر کنند. در غیر این صورت، فراز پایانی کلام علی علیه‌السلام در مورد ایشان و کشور تحقق پیدا می‌کند: «به خدا قسم با این وضعی که دارید به‌جای شیر، خون خواهید دوشید و به دنبالش دچار ندامت خواهید شد.» 📌نهج‌البلاغه، خطبه ۵۶ 📎 # عبرت_تاریخ 📎 # امیرالمؤمنین 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی ♨️ روز نکبت و خط سبز خیالی 💢 سیر تا پیاز پیدایش شهرک‌های صهیونیستی در بیت‌المقدس شرقی! 🔹 روایت بخشی از فرآیند غصب اراضی فلسطین
🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی 🔰 حمایت 500 نویسنده از مردم فلسطین 🔹 این پوستر حاوی اسامی لاتین بیش از 500 نویسنده مهم دنیاست که در برابر نقض حقوق بشر در فلسطین موضع گرفته‌اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج‌آقا قرائتی: از یک آیه‌ قرآن فهمیدم مسلمان واقعی سید حسن نصرالله‌ست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز ناشنوا 🔰 او با لشکری از شهیدان خواهد آمد... 🔹 امام زمان خواهد آمد، با لشکری از شهدا، که حقیقتا عاشق امام زمان خود بودند. شهدایی که برخی از آنها، مولای خود را نیز از نزدیک دیده بودند و چشمشان منور به جمال مهدی فاطمه شده بود. 📖 داستانک: 🔹 جوانی ناشنوا به نام «عبدالمطلب اکبری» در روستایی موسوم به «شهید آباد» زندگی می کرد. او در زمان جنگ مکانیک بود. پسر عمویی داشت به نام غلامرضا اکبری. زمانی که غلامرضا شهید شد، عبدالمطلب با تعدادی از همرزمان شهید به زیارت گلزار شهدا رفت و سر قبرپسرعمویش نشست. 🔹 بعد با زبان کرولالی خودش سعی کرد چیزی را حالی رفقایش کند. اما چون فهمیدن اشاره ها سخت بود و دید که آنها نمی فهمند، بغل دست قبرِ غلامرضا، روی خاک با انگشتش یک چارچوب قبر کشید و رویش نوشت: شهید عبدالمطلب اکبری! 🔹 بعد به ما نگاه کرد و با همان زبان گنگش گفت: نگاه کنید! رفقا خندیدند، گفتند آره بابا! نگهش داشتن واسه تو و… از این دست شوخی ها. واقعا کسی جدی‌اش نگرفت. عبدالمطلب که دید همه دارند می خندند، مثل همیشه ساکت شد و رفت توی لاک خودش. سرش را انداخت پائین. نگاهی به نوشته های خاکی‌اش انداخت و با دست پاکشان کرد. 💬 می گویند، عبدالمطلب، فردای همان روز رفت به جبهه. حدود ده روز بعد هم جنازه‌اش برگشت. رفقا، هیچ کدام در حال و هوایی نبودند که ده روز قبل را به خاطر بیاورند، اما بعد از پایان مراسم خاکسپاری، یواش یواش یادشان آمد. عبدالمطلب را درست همان جایی دفن کرده بودند که ده روز پیش با انگشت نشان داده بود. 📝 این شهید در بخشی از وصیت نامه خود می‌نویسد: 🔸 یک عمر هرچی گفتم به من می‌خندیدند، یک عمر هرچی می‌خواستم به مردم محبت کنم فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند، یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. 🔹 اما مَردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف می‌زدم ✨ و آقا بهم گفت: «تو شهید می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد. این را هم گفتم اما باور نکردید!»