☀️ چهارشنبه: شمسی: چهارشنبه - ۲۵ مهر ۱۴۰۳ میلادی: Wednesday - 16 October 2024 قمری: الأربعاء، 12 ربيع ثاني 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليه السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليه السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹وجوب نماز بر مسلمین، سال اول هجرت 📆 روزشمار: 🌺22 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️30 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️50 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️60 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🌺67 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ♨️ https://eitaa.com/reyyhanatonabi👈

یا امام رضا سلام تویی سایه‌ی سرم #السلطان_اباالحسن💚 #چهارشنبه_های_امام_رضایی🕊 #کلیپ| #ریلز | #استوری📲 ♨️ @https://eitaa.com/reyyhanatonabi 👈

💠 باور کنیم وقت نداریم! کسیکه چشم‌به‌راهِ مرگ باشد، در کارهای نیک بکوشد. پ ن؛ اگر حواست باشه که کوچ نزدیکه، نمیگی فردا واریز میکنم ، فردا آشتی میدم ، از فردا میخونم ، فردا حلالیت میگیرم ، فردا ترک میکنم ، فردا توبه میکنم.. امروز نه، همین الآن! رسول خدا (ص) منتخب میزان الحکمه-ح 5856 #زمان #سوف ♨️https://eitaa.com/reyyhanatonabi👈

🇮🇷مراسم استقبال مردم شهیدپرور و قدرشناس خوراسگان از شهید مقاومت 🇮🇷سردارشهیدحاج‌عباس‌نیلفروشان 🚩چهارشنبه ۲۵ مهرماه ساعت۱۴:۳۰ 📍میدان امام خمینی(ره) خوراسگان #استقبال_جانانه ♨️ستادمردمی مراسم استقبال از شهید

🌷امام صادق علیه السلام: 🔸 هر كس مؤمنى را بخاطر ندارى و فقرش ذلیل و كوچك شمارد، خداوند روز قيامت او را در برابر خلائق رسوا كند . 🔹 منِ اِسْتَذَلَّ مُؤْمِناً وَ اِسْتَحْقَرَهُ لِقِلَّةِ ذَاتِ يَدِهِ وَ لِفَقْرِهِ شَهَرَهُ اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ عَلَى رُءُوسِ اَلْخَلاَئِقِ. 📚 الکافی (باب الایمان و الکفر) جلد ۲ صفحه ۳۵۳ ♨️https://eitaa.com/reyyhanatonabi👈

ز سائلان حریمت نظر نمی‌بندی ولی به مردم بیچاره در نمی‌بندی #نماهنگ🔊 #حاج_علی_ملائکه🎙 #السلطان_اباالحسن✋ #چهارشنبه_های_امام_رضایی💚 ♨️ https://eitaa.com/reyyhanatonabi👈

هر موقع گریه ات گرفت بدون که... دانشمند ♨️https://eitaa.com/reyyhanatonabi👈

درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟» درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟» کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟» درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.» چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیان خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت: «نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.» ♨️https://eitaa.com/reyyhanatonabi👈