eitaa logo
فرصت|مختاررضائیان
235 دنبال‌کننده
70 عکس
12 ویدیو
4 فایل
اینجا فرصتی است برای تحول... سلام مختاررضائیان هستم فعال تربیتی و سیاسی اینجا تلاش میکنیم تحول رو با "متن" بسازیم نه "حاشیه"ها، اینم قطعا "حوصله"میخواد و "وقت" مشتاقانه منتظرتونم. حوصله و وقت یادتون نره 😉😊 ادمین @mokhtar_rezaeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩دنیای امام حسین(علیه السلام)... ▪️در جغرافیای کربلای حسین(علیه السلام) جا برای "همه" هست از علی اصغرهای شش ماه و رقیه های سه ساله تا رباب های مادر و سکینه های دختر از وهب های نصرانی، زهیربن قین های سنی تا جُون های سیاه، حُرهای یزیدی از ام وهب ها و دُلْهُم ها تا ... در کربلای حسین(علیه السلام) از "همه" بود و بودند جز یزید و یزیدیان...تنها مرز حسینی در وحدت کثرات، یزیدی نبودن است حتی اگر به "اسم" حسینی نباشی... ▪️عزیزان با این حسین(علیه السلام) است که میشود دنیا را ساخت با این مرزبندی ست که تمدن نوین اسلامی ممکن میشود با این کشتی است که میتوان تاریخ را نجات داد، این کشتی "بر زمان" سوار است و در لحظه ها جاری از تو به تو نزدیکتر است، همه منتظر او و او کسی را منتظر نمیگذارد فقط کافی است "تاریکی" انتخابت نباشد تا بردلت بنشیند و دلربایی کند ▪️به ما گفته اند تاریکی نبودن نور است شاید... ولی به نظر تاریکی "نبودن" نور نیست "ندیدن" نور است اگر بخواهیم ببنیم حسین(علیه السلام) منتظر ماست . ▪️همه چیز همین است، کسی که یزیدی نیست حسینی است اگر عبادتمان بر "رسم" باشد نه "اسم" ▪️ در مرزبندی اسلام حسینی فقط اقلیتی عنود میماندکه بیشترین سهم لعن ارض و سماوات را از آن خود کرده اند و میکنند آنان دشمن خدا و مردمند همه بدانیم آنها "مردم" نیستند و همین است که اندک اند ... ▪️در مرزبندی اسلام حسینی اولین ایستگاه پشت کردن به تاریکی است و آخرین آن آخرین ندارد با حسین(علیه السلام) که باشی دیگر اهل حسین(علیه السلام) میشوی. ▪️اما من و تو چه میتوانیم یا چه باید بکنیم؟ "دستگیری" با "مرزبندی اسلام حسینی" نه "دست بندی" با "دسته بندهای یزیدی" نگاه های قشری ، گروهی ، حزبی ، قومی ، مذهبی ، جنسیتی و...در اسلام حسینی هرگز جایگاهی نداشته و ندارد کافی ست یزیدی نباشی کافی ست با شیطان بزرگ نباشی انگاه با مائی... ▪️مرزبندی اسلام حسینی را امروز در گفتمان ناب انقلاب و جبهه مقاومت و فردا در جبهه جهانی مقاومت می بینیم، انشالله ✍️مختاررضائیان 🔸فرصت اندیشه|مختاررضائیان 🔹@rezaeyan_mokhtar
🎧سلسله صوتهای کوتاه با موضوع مبانی تربیت جهادی 🔰تربیت جهادی مهمترین موضوع مورد نیاز امروز ما برای تحول در مبانی نظام آموزش و پروش کشور 🎙مختاررضائیان 🎧 جلسه اول چیستی و چرایی تحول تربیت؟ 🎧 جلسه دوم سطوح ، مراتب و موضوعات تحول در تربیت؟ 🎧 جلسه سوم مطلوبیت تحول تربیتی در دین چیست؟(حرکت هدفمند به سمت تحولات حقیقی در جهان) 🎧جلسه چهارم چیستی تربیت؟(تبین عقلانی و همگانی از تربیت برای شکل گیری تفاهم حداکثری) 🎧 جلسه پنجم تربیت در میدان درگیری اراده(انواع میدان های درگیری و چگونگی عبور فاتحانه از آنها) 🎧 جلسه ششم ترسیم انواع میدان درگیری مادی و معنوی در تربیت جهادی 🔸فرصت اندیشه|مختاررضائیان 🔹@rezaeyan_mokhtar
🔰فریب‌های تربیتی در اسباب بازی‌ها... 🔻بازی و سرگرمی بیشترین اثرگزاری را به شکل "غیرمستقیم" بر متربیان دارد. لذا برخلاف بیان ساده انگارانه امروز که بازی، بازی است؛ باید به ابعاد پنهان و آثار غیرمستقیم بازی‌ها "حساس" شد، بازی‌ها بر استوارترین مبانی فکری شکل گرفته و چون جبنه سرگرمی و تفریح دارد کم‌ترین سخت گیری نسبت به آن صورت می‌گیرد. لذا راه نفود و اثرگذاری پنهان آن بسیار آسان است. 🔺چنانچه در مبانی فکری داروینسم که اصالت انسان را به حیوان بر می‌گرداند، می‌بینم که حجم بسیاری از اسباب بازی‌ها، کتاب‌ها، کارتون‌ها، انمیشن‌ها، قصه‌ها و... بر محور "حیوانات" شکل گرفته به دیگر بیان انتقال "احساسات"، "مفاهیم" و "مهارت‌ها" به کودک از طریق و زبان حیوان است. 🔻 لذا این پیام در ضمیر ناخوادگاه کودکان شکل می‌گیرید. «او می‌فهمد که از طریق حیوان دنیا را باید بشناسد» و این‌گونه است که در بزرگسالی اُنس با حیوانات به عنوان تنها همدم‌ش به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده و هزاران بار متاسفانه در نفوذ پنهان و بدون حساسیت ما کتاب‌ها و قصه‌ها و اسباب‌بازی‌ها و انیمیشن‌های دینی نیز به زبان حیوان تولید می‌شود و این‌گونه یا معانی دینی قلب یا حذف می‌شود‌. 🔻چرا که به غلط اصالت انسانی یا "فطرت انسانی" را به حیوان نزدیک‌تر می‌دانند. چرا که او "حیوان ناطق" است با حیوان مانوس‌تر است، «وجه اشتراک» ما در حیوان بودن ماست. به بیان ساده پایگاه ارتباط با کودک خوی حیوانی اوست باید با «زبان حیوان» با کودک ارتباط برقرا کرد تا بتوانیم اثرگذار باشیم. 🔻حال آن‌که در نگاه دینی فطرت کودک بر توحید و ولایت سرشته شده است (کُلُّ مَوْلُود یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ) او پیش از این‌که والدین خود را بشناسد با خدای خود مانوس است. با امام زمان خود مانوس است. به دیگر بیان ابزار واسطه‌ای برای ارتباط با کودک امام است نه حیوان و این کجا و آن کجا 🔺من با "زبان توحید" با کودک خود ارتباط می‌گیرم و بر او اثر می‌گزارم. برخلاف نگاه مادی که حیوان واسطه ارتباط و انتقال مفاهیم است. و این آن بلایی‌ست که به شکل تدریجی و کاملا مخفیانه وارد نظام تربیتی ما شده است. 🔻مصیبت آن‌جاست که در زمان موضع‌گیری و نقد گفته می‌شود که بازی است نباید سخت گرفت و این اوج بلاهت یک مسئول است چرا که عمیق‌ترین پیامها در این ساده انگاری مربی و مسئول به کودک آنهم در حساس‌ترین مراحل رشد به راحتی منتقل می‌شود. 🔻همه این‌ها برای آن‌ است که حب و بغض کودک در سنین حساس رشد از محبت به معبود و امام به حیوان منتقل شود. فطرت خدا شناسی و خدا دوستی او به حیوان شناسی و حیوان دوستی منتقل شود. حال آن‌که کودک هر روز با بازی‌ها، کتاب‌ها، کارتون‌ها، انیمیشن‌ها و... سروکله می‌زند که تجسم حیوان تمام ضمیر ناخواگاه او را اشباع کرده و اینگونه است که بعدها همه عالم را از دریچه خوی حیوانی مشاهده و محاسبه میکند. ✍️مختار رضائیان 🔸فرصت اندیشه|مختاررضائیان 🔹@rezaeyan_mokhtar
سرگرمی برای سرگردانی.mp3
10.71M
🎧سرگرمی برای سرگردانی 🔰صنعت سرگرمی در نگاه مادی و نقد آن از منظر دین 🎙مختاررضائیان ▪️لایه های پنهان تربتیی در صنعت پیچیده سرگرمی ▪️نشاط در نگاه مادی با تکیه بر عجزها و جهل ها ▪️بیهوده زندگی اصلی ترین هدف صنعت سرگرمی مادی ▪️تربیت غفلت در صنعت سرگرمی با محوریت شانس ▪️نقش شانس و تصادف در صنعت سرگردمی ▪️تربیت با بازی شیوه نوین در بردگی نوین ▪️شانس، یکی از بزرگترین حجابهای تمدن غرب در استثمار انسان ها ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar
🔘دزدی‌های پنهان نظام سلطه با صنعت پیچیده سرگرمی 🔸تربیت اگر با "حکمت" همراه شود "توفیق" را به دست می‌آورد و با توفیق است که "رشد و هدایت" ممکن میشود و اگر با "شانس" همراه شود "غفلت" ایجاد میشود و غفلت اصلی ترین بستر "استثمار" وجودت است در تربیت دینی از ندانستن‌ها "سرگرمی" نمی‌سازند بلکه "توکل" و"طلب توفیق" را به دست می‌آورند در تربیت دینی ندانستن‌ها و نتوانستن‌ها عامل خنده و سرگرمی نیست بلکه مرکب رسیدن به توکل‌ها و توفیق‌هاست. اما در "تربیت غیردینی" چون "حکمت" و "یقین" جایگاهی ندارد تربیت همراه می‌شود با "شانس"، آن‌جا که جهل او، ناتوانی‌های او در ندانستن و نتوانستن‌ها می‌شود محور اصلی در "سرگرمی" برای به دست آوردن "سرگردانی" ... هر جایی که نمی‌تواند یا نمی‌داند تنها کاری که می‌کند تا بلکه مقداری آرام بگیرد، "شانس" خود را مورد "هجوم" قرار می‌دهد تا دست "برتر الهی" را در "خلق اتفاقات" نببیند. 🔸تربیت با خلق بازی‌های متنوع و پیچیده بر "محور" شانس و تصادف می‌خواهد این تفکر انسان گرایانه را در سراسر زندگی بشر نهادینه کند که "تصادف دیالیکتیکی" است که این "اتفاقات" زندگی او و زندگی همه را رقم زده و تو و امثال تو در کیفیت آن هیچ کاره‌اید. به قول امروزه روز که در مواجه با اتفاقات می‌گویند فقط «بد آوردی» همین نگران نباش ، شاید همه ی قصه همین "همین" است. 🔸مهمترین ویژگی سرگرمی "جدی نبودن" آن است ،هیچ هدفی را دنبال نمی‌کند و نباید بکند والا سرگرمی، سرگرمی نیست این تعریف پر از اشتباه است که منجر به سرگردانی‌ بیشترش میشود چرا که نقطه اتصال او در "عجزهایش" نه "حکمت و اراده بالغه الهی" که "تصادف" است. 🔸تصادفی که هیچ هدفی را دنبال نمی‌کند. تصادفی که پدر و مادر ندارد، معنایی را دنبال نمی‌کند، مقصدی ندارد دلیلی بر آن اقامه نمی‌شود... این‌جاست که صنعت بزرگ سرگرمی نه برای سرگرمی که برای سرگردانی بیشتر خلق شده برای مشغول شدن‌های بیهوده و این همه ی "هدف" سرگرمی است. اما سوال اینجاست، این بیهودگی به نفع کیست؟ چه کسی از این سرگردانی، از این «جهل شیرین» استقبال می‌کند؟ 🔸استثمار جهانی، روح و فکر مردم را با صنعت بزرگ سرگرمی "پوچ کرده"، آن‌جا که شانس محور برنده شدن، محور "موفقیت" و "خوشبختی" زندگی اوست. آنگاه می‌تواند با کنترل اراده اش، همه زندگیش را مصادره کند چگونه؟ با شانس است که دست پنهان مستکبرین و سرمایه داران زالو صفت در استثمار روح و جان دیده نمی شود.نظام سرمایه دار توانسته حجاب بزرگی بنام شانس را بر سرتاسر زندگی بشر بگستراند تا دراین حجاب پنهان ، مغز متفکر اصلی که کنترل و تقسیم شانس را دارد نبینیم و این "ندیدن" است که میتواند "حاشیه امن" را برای سلطه در ضمیر ناخوادگاه" بوسیله بازی، برایش ایجاد کند. بله سرگرمی برای سرگردانی، سرگرمی برای غفلت بخشی، غفلت از چه؟ 🔸لذا هرجایی که هم برای او سوالی است نه دست پنهان استعمار که شانس و تصادفش را "مخاطب" قرار می‌دهد و «این بزرگ‌ترین بازی است که خورده» وقتی می‌گویی چرا کاری نمی‌کنی؟ چرا این‌قدر منفعلی؟ می‌گوید این آن چیزی است که دیگر دست من نیست و کاری با آن نمی‌شود کرد! چرا ؟ میگوید ما مجبوریم. شانس است دیگر دست کسی نیست!!! با من نیست، با تو هم نیست. پس با چه کسی است؟ "جبر دیالکتیکی"، با زندگی همه است و راه فراری هم از آن نداری، ببینید برای آن فلسفه‌ها بافته تا ذهن وروح نتواند از این "حصر عقلی" به جایی دیگر سربزند، همه ی راههای فرار را بسته تا مبادا آگاه شود ... و همه ی اینها برای این‌ست که اراده خداوند را ناچیز کند، تصادف را خلق می‌کند و تو "باید" آن را بپذیری که چاره‌ای جز پذیریش نداری و الا درد وجدان، درد بی عدالتی تو را نابود می‌کند. 🔸 در یک کلام مجبوری تسلیم این شانس زبان نفهم شوی و با این شانس کر و کور زندگی کنی نه که زندگی کنی از آن اطاعت کنی که بدون آن نمی‌توانی قدم از قدم برداری. چرا؟ که محور تصمیم گیری‌هایت که محور انتخاب‌هایت، باید شانس باشد که اگر شانست با تو باشد موفقی و الا نه، اگر اقبال با تو بود خوشبختی و الا نه... به کسی هم اعتراض نکن. این شانس بی‌پدر و مادر است. از بی‌انصافی‌هایش، از بی‌حساب و کتاب بودنش سراغ کسی نمی‌توانی بروی. 🔸چگونه چیزی به این مهمی که محور موفقیت و خوشبختی یا بدبختی من است صاحب ندارد؟ به راستی دست کیست؟ چه کسی یا کسانی این شانس و اقبال را تقسیم می‌کنند؟ جواب یک چیز است! هیچ کسی نیست، هیچ چیز بجز جبر دیالکتیکی عالم، هیچ اراده‌ای پشت پرده نیست. خود به خود ایجاد می‌شود! دست من و شما هم نیست و این سرآغاز حماقت‌ها و ساده لوحی‌هایی بود برای این‌که بزرگ‌ترین استثمار قرن در وسعت جهانی با صنعت سرگردمی شکل گیرد.
📖صفحه دوم 🔸تربیت و نهادینه کردن این "فکر منعفلانه" نیز با زبان بازی و سرگرمی به خصوص در دوران کودکی رخ می‌دهد؛ چرا که کمترین مقاومتی نسبت به آن شکل می‌گیرد. بازی نیاز هر انسان و هر کودکی است چرا که نشاط و شادابی نیاز انسان است اما مراقب باشیم چرا که با زبان "بازی نادرست" عمیق‌ترین افکار شوم را نهادینه و بزرگ‌ترین نعمت الهی (توکل و توفیق) را از ما گرفتند... که همه هدف فقط برای یک چیز بود حذف اراده الهی و حضور پنهان استکبار و ائمه طاغوت در خلق غفلت برای پنهان کردن نیت‌هایشان، برای پنهان کردن استثمارشان، برای ایجاد حاشیه امن خودشان تا همواره دور از دسترس اگاهی مردم باشند. 🔸حال آن‌که در نگاه دینی "عجز انسان" مرکب رسیدن به "حکمت الهی و کسب توفیق" است. من از "نادانی" باید به "دانایی"، از "نتوانستن" به "توانستن" برسم نه این‌که در نادانی بمانم، در نادانی زندگی کنم، در نادانی تصمیم بگیرم و با آن خوش باشم. حماقت بالاتر از این‌ نیست که سرنوشت زندگی من در دست شانسی است که جبرا و بدون هدف ایجاد شده و من هیچ نقشی در کیفیت آن ندارم... سرگردانی مقصد همه سرگرمی‌های نامطلوب است و سرگردانی همه آن‌چیزی است که منفعت سرمایه داران در آن نفهته است... که فرد و جامعه سرگردان و سرگیجه است که با کمترین هزینه، میتوان به دلخواه خود هدایت یا مجبور کرد. 🔸لذا باید بسیار مراقب سرگرمی‌ها و مقاصد پنهان آن در تربیت ناخودگاه بخصوص مراحل ابتدایی تربیت یعنی کودکان باشیم. از نقدهای دقیق در لایه‌های پنهان "صنعت سرگرمی" هیچ‌گاه غافل نشویم که عمیق‌ترین اخلاق ها، عمیق‌ترین معارف، عمیق‌ترین تربیت‌ها در دلِ بازی‌ها به کودکان ما منتقل می‌شود. 🔸آن‌جا که گفته شد، غایت پنهان و نهایی صنعت سرگرمی در خلق بازی به دنبال حذف اراده الهی در اداره اتفاقات زندگی‌ها و جایگزین کردن آن با شانسی است که کور و کر است و پاسخگوی هیچ کدام از افعال خود نیست چرا که اسمش بر روی خودش است تصادف، شما از تصادف حکمت را نمی‌توانی به دست آوری، شما از شانس دلیل را طلب نمی‌کنید و همین شانس اگر زمانی در کودکی محور بازی بود، الان در بزرگسالی محور موفقیت و شکست‌های تو در زندگیت شده... آن‌جا که دیگر زندگی بازی نیست و انباشت اتفاقات کور و کر تو را به پوچی رسانده و "مرگ "خوشایندترین اتفاق زندگیت خواهد بود... و این "انتفام تاریخی" شیطان و شیطان صفتان از "انسان" است. 💡ایجاد غفلت گسترده در سطح جهانی محور صنعت بزرگ و پیچیده سرگرمی است، اما غفلت از چه چیزی؟ از اصلی‌ترین منبع هدایت در عالم؟! خدا... واین بزرگترین دزدی نظام سلطه با صنعت پیچیده سرگرمی از من و شماست. ✍️مختار رضائیان 🔸فرصت اندیشه|مختاررضائیان 🔹@rezaeyan_mokhtar
🎧سلسله جلسات 🔰نقد فراساختاری حوزه و دانشگاه در منظومه فکری مقام معظم رهبری(دامه ظله) 🎙مختاررضائیان 🔸قسمت اول 🔸قسمت دوم 🔸قسمت سوم 🔸قسمت چهارم 🔸قسمت پنجم(جمع بندی) 📂سرفصل های اصلی ▪️نقد ساختاری های دانشگاه و حوزه در تربیت نخبگان کشور ▪️تاریخچه دانشگاه و اهداف آشکار و پنهان آن در حمایت از نظام سرمایه داری ▪️تغییر هوشمندانه ساختار حوزه در نسبت با گفتمان مردم سالاری دینی ▪️رهبانیت یا دیکتاتوری دو ورطه خطرناک برای حوزه ▪️مردم سالاری دینی گفتمان برتر در ایجاد ساختارهای انقلابی ▪️فرد گرایی یا جامعه گرایی موضوع اصلی ساختارهای نخبه پرور ▪️نیازمندی به جمهوریت در جامعه اسلامی و شکل گیری اخلاق متواضعانه در نخبگان دینی ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar
• اگر‌ کسی،شوق‌ شهادت‌ دارد آن‌ را‌ فعلا‌ طلب‌ نکند...! شهادت‌ را در‌ جنگ‌ با‌ آمریکا و‌ اسرائیل از‌ خدا‌ بخواهید... |حاج‌قاسم| @ashk128
🔘مراسم تحلیف پادشاهی کودک 🖊چرا در هفت سال اول روایات ما به عنوان دوران تعبیر شده؟ 🔺مهمترین متغیر در گزاری و از ، ایجاد و رشد قدرت و است ، در رشد قدرت اراده و اختیار اوست که توان تحول و تغییر شرایط را در جهت تحقق اهداف به دست می آورد لذ از مهمترین مراحل رشد اراده ، قدرت "انتخابگری" متربی است. آنچه در دوران کودکی به عنوان دوران پادشاهی اتفاق می افتد اراده و قدرت انتخابگری کودک در همه امیال و افعال اوست. 🔺کودکی، اصلی ترین دوران در کسب تجربه انتخاب گری برای رشد قوه اختیار اوست. با آزادی های هوشمندانه توسط والدین است که قوه اراده کودک در میدان تجربه توسعه میابد. اراده او با تجربه ی انتخاب های آزاد است که معنا میابد. این تجربه ورزی های کوچک ولی با آثار بزرگ است که اصلی ترین پشتوانه او در دوران بعدی رشدهویتش است. انجا که با رشد ارزش ها و عقلانیت ،جهت و چگونگی تکامل این انتخاب گری را به دست می آورد... 🔻 این آزادی در عمل باعث میشود تا "زیربنای" تربیت و کودک یعنی ایجاد و توسعه "اراده ورزی" به درستی صورت گیرد. از این رو در روایات به رعایت "کرامات کودک" به معنای "حق انتخاب گری" در او تاکید شده ، این تاکید با بیان دوران پادشاهی عملا در صدد "پی ریزی تجربه ی اراده ورزی جهتمند" در کودک است ... 🔻 قدرت "اعتماد به نفس" با "آزادی" کودک "شکل" و در مراحل دیگر رشد، "کامل" میشود نقطه مقابل آن، تصمیم گیری بجای کودک و محدودیت های نابجا و بیش از حد بخاطر و یا تنبلی ها والدین است 🔺از این رو دوران کودکی اول از حساس ترین مراحل رشد کودک است چرا که "رشد قدرت اراده" در گرو میدان دادن وسیع به کودک است. لذا باید دوران پادشاهی کودک در این دوران کاملا به "رسمیت" شناخته شود تا بسترهای مناسب برای اراده ورزی در کودک به درستی ایجاد شود. او باید طعم اراده آزاد را در اولین و حساس ترین مرحله رشد خود کند تا در مراحل دیگر بتوان به آن و سپس آن را و کند. 🔻بعد از "حریت بخشی"در دوران کودکی اول، در مراحل بعدی یعنی هفت سال دوم ، "تادیب" نیاز است تا به اراده آزاد "جهت" داده شود به دیگر معنا جهت گیری دینی با تادیب یا به عبارت درستر ادب، سمت و سوی الهی بگیرد ، ارزشها در این مرحله به دانش آموز منتقل میشود. در مرحله سوم یعنی هفت سال سوم با قدر مراحل نگهداری و اراده، با وزارت بخشی او کامل شود. متربی در این مرحله میتواند با قدرت تفکر و تعقل خود ایده ها و نظراتش را اعمال کند. 🔸در خلاصه کلام، مهمترین و بزرگترین بستر برای تجربه و درک قدرت اراده متربی در "دوران کودکی" اوست با به رسمیت شناختن این دوران در نظام های تربیتی میتوانیم با آزادی های برنامه ریزی شده در کودک بستر شکل گیری و رشد قدرت اراده را به عنوان اصلی ترین متغیر در ارزیابی موفقیت طرح تربیتی،برایش فراهم کنیم. ▪️امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: "«یُرْخی الصّبیُّ سَبْعاً و یُؤَدَّبُ سبْعاً وَ یُسْتخدمُ سَبْعاً.» کودک در هفت سال نخست زندگی گذارده می شود و در هفت سال دوم به آن آموخته می‌شود و در هفت سال سوم به گرفته می‌شود. ✍️مختار رضائیان 🔸فرصت اندیشه|مختاررضائیان 🔹@rezaeyan_mokhtar
💢امنیت پایدار... 🔹"امنیت پایدار" برای "رشد دائمی" فقط با "حضورفعال" در "حصن ولایت" و "معیت با امام" ممکن است .با حضورفعال در میدان مشکلات و مصائب است که اگاهی بخشی و غفلت زدایی از «شرک حرکت» میتواند امنیت و مصونیت در حرکت را برای رشد دائمی ایجاد کند ... 🔹تنها آب راکد است که آلوده میشود و در شدت این آلودگیست که آخر میمیرد، برای در امان ماندن از شرک ها از مُردن ها باید "دائما" با امام در بی نهایت قرب الی الله "حرکت" کرد... ✍️مختار رضائیان 🔸فرصت اندیشه|مختاررضائیان 🔹@rezaeyan_mokhtar
شهید زنده.mp3
29.31M
🔹شهید چگونه زنده میشود!!؟ 🎙مختاررضائیان 🔰مقام معظم رهبری(دامه ظله) 🔹خاصیت کشته شدن در راه خدا این است که انسانى جان خود را صرف میکند براى یک هدف و مقصد الهى و خداى متعال هم در پاسخ به این ایثار و گذشت بزرگ، حضور او را در ملّت او تداوم میبخشد و یاد، فکر و آرمان او زنده میماند. ۱۳۶۸/۰۵/۲۵ 🔹موضوعات 🔸چگونه شهید نه عامل تحول در جامعه که بزرگترین مانع تحول قلمداد میشود ؟ 🔸چگونه میتوان به شکل حداکثری از شفاعت اجتماعی شهید بهره مند شد ؟ 🔸چگونه شهید با روایت در گذشته مانده ما شهید میشود؟ 🔸چگونه جامعه میتواند حاضر و ناظر بودن شهید را لمس کند؟ 🔸چگونه شهید محور تفرقه در جامعه میشود!؟ 🔹@rezaeyan_mokhtar🔸