4_5773857168897874770.ogg
زمان:
حجم:
4.02M
هدیه به حضرت رقیه صلوات.
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه واحد حضرت رقیه
خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.
من و بردن میونه بزم اغیار
دیدم از مردم شام خیلی آزار
باباجونم. بابا جونم. بابا جون
خیر داری. چی اومد بر سره من
جای تو کی بودش دوره بره من
به غارت بردن حتی معجزه کن
بابا جونم. بابا جونم. با با جون.
خبر داری که خردم. تازیونه
لب و دندونه من مثل تو خونه
تمومه صورت من ارغوونه
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون.
خبر. داری که دندونم. شکسته.
روی.گونم بابایی. جای دسته
تو عمرکم شدم از دنیا خسته
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
یادته می زدی شونه به گیسوم
می زدی بوسه به چشم و به آبروم
ببین حالا شده نیلوفری روم
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون.
یادته خنده بودش سهم لبهام
هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام
اما حالا ببین تاریکه دنیام.
بابا جونم. بابا جونم. باباجون.
رضا نصابی
حاج محمد صادق زواره8_shoor shab 25 moharram zavareh.mp3
زمان:
حجم:
2.19M
هدیه به حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و آل محمد
از طعنه و آزار
شعر و سبک. رضا نصابی
به نفس حاج صادق زواره
هدیه. به حضرت زهرا به حضرت زینب. به امیر المومنین صلوات.
اللهم. صل. علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمینه و شور زمزمه و واحد مقتل.
ای پناه حرم
ببین چشمامو داره می باره
ای پناه حرم
آسمونه من تیره و تاره.
ای پناه حرم.
چشام کاری جز گریه نداره
جانم. جانم حسین. ای برادره زینب
غرق خونی حسین در برابره زینب
ای عزیزه دلم
شده لحظه های اخره تو
ای عزیز دلم
شلوغه چقد دوره بره تو
ای عزیزه دلم
لشگری ریخته روی سره تو
جانم جانم حسین ای برادره زینب
غرق خونی حسین در برابره زینب
ای همه کسه من
پر شد از خونه تو خاکه صحرا
ای همه کسه من
غرق. خون افتادی روی خاکا
ای همه کسه من
جلو چشمای مادرتز هرا
پیشه چشمای من
چه بلایی. سره تو آوردن
پیشه چشمای من
حتی. پیرهن تو در آوردن
پیشه چشمای من
به غارت همه ی تورو بردن
جانم جام حسین. ای برادره زینب
عرق خونی حسین در برابره زینب
من چیکار بکنم
نیزه شو رو پره تو میبینم
من چیکار بکنم
چکمه شو رو سره تو می بینم
من چیکار بکنم
زیره تیغ حنجره تو می بینم
بمیرم واسه تو
زیر دست و پا می زنی دست و پا
بمیرم واسه تو
به قصد غربت و رضای خدا
بمیرم واسه تو
می زنند تورو عده ای با عصا
جانم جانم حسین. ای برادر زینب
غرق خون افتادی در برابره زینب
یارالی یارالی
افتادی تو گودال و می بینم
یارالی. یارالی
زیره پا لگد مال و می بینم
یارالی. یارالی
آروم رفتی از حال و می بینم
ای وای از دله من
بمیرم که غریب تو رو کشتن
ای وای از دله من
عده ای نا نجیب تورو کشتن
ای وای از دله من
مردمی ناشریف. تورو کشتن
ای عزیزه دلم
دل خواهرت از زمونه شکست
ای عزیزه دلم
بعد تو می بینم رورگاره سخت
ای عزیزه دلم
سره تو می بینم بالای درخت
جانم جانم حسین. ای برادر. زیر. زینب
غرق خون افتادی در برابره زینب
رضا نصابی
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
سبک جدید مقتل
اتچ بات:
هدیه به ارباب صلوات
زمزمه روضه ای زیبا
#شعر رضا نصابی
#به نفس استاد حاج مهدی کمانی
مسیر روضه باز به سمت گودال رفت
حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت
به سرزنان زینب کنار مقتل گفت
از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت
(خستگی از بدنت می ریزه
داره نیزه ز تنت می ریزه
مگه چی گفتی عدو سنگت زد
داره خون از دهنت می ریزه )
سید المظلوم سید العطشان
سید الغریب غریب غریب
در ان کشا کش ها پیرو هن خونی
عبا و عمامه میانه جنجال رفت
در ان شلوغی ها برای انگشتر
سار بان انگشت و بریدو خوشحال رفت
(گرد و خاک از سپرت می ریزه
العطش از جگرت می ریزه
مگه گودال چقد جا داره
یه سپاه داره سرت می ریزه )
سید المظلوم سید العطشان
سید الغریب غریب غریب
میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن
شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت
دست ابا الفضل تا به روی خاک افتاد
دست حرومی ها به سمت خلخال رفت
(باشه من میرم دلت می گیره
داره کار قاتلت می گیره
این همونیه که گفتی خواهر.
جونم و مقابلت می گیره )
رضا نصابی
@mehdikamani4_5823309104516433669.mp3
زمان:
حجم:
16.02M
اتچ بات:
هدیه به ارباب صلوات
زمزمه روضه ای زیبا
#شعر رضا نصابی
#به نفس استاد حاج مهدی کمانی
مسیر روضه باز به سمت گودال رفت
حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت
به سرزنان زینب کنار مقتل گفت
از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت
(خستگی از بدنت می ریزه
داره نیزه ز تنت می ریزه
مگه چی گفتی عدو سنگت زد
داره خون از دهنت می ریزه )
سید المظلوم سید العطشان
سید الغریب غریب غریب
در ان کشا کش ها پیرو هن خونی
عبا و عمامه میانه جنجال رفت
در ان شلوغی ها برای انگشتر
سار بان انگشت و بریدو خوشحال رفت
(گرد و خاک از سپرت می ریزه
العطش از جگرت می ریزه
مگه گودال چقد جا داره
یه سپاه داره سرت می ریزه )
سید المظلوم سید العطشان
سید الغریب غریب غریب
میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن
شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت
دست ابا الفضل تا به روی خاک افتاد
دست حرومی ها به سمت خلخال رفت
(باشه من میرم دلت می گیره
داره کار قاتلت می گیره
این همونیه که گفتی خواهر.
جونم و مقابلت می گیره )
رضا نصابی
4_5819153946995853177.mp3
زمان:
حجم:
2.1M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور مقتل حضرت زینب
مسیر روضه باز به سمت گودال رفت
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی علی پورکاوه
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور مقتل
مسیر روضه باز
شعر رضا نصابی
به نفس حاج ابراهیم رحیمی
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه به حضرت زهرا صلوات
زمینه مقتل
مسیر رو ضه باز
روز شهادت امام باقر
شعر رضا نصابی
به نفس استاد نریمان پناهی
استاد حاج حسین سازور