🎙نوحه ""میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد"" 🔹️شب ششم ماه #محرم ۱۴۴۵ 🔺️مداح: #محمود_کریمی 🔺️شاعر: #رضا_یزدانی 📍@rezayazdaanii

🏴 بی‌تو حسین تنهاست! 🔹روضه سوزناک میثم مطیعی برای حضرت عباس (ع) @tv3_ir @moallatv3

﷽ 🎞 #کلیپ 🚩 #شب_تاسوعا 🏴 #زمینه | شدم مثل تنهایی حیدر 🎤حاج مهدی سلحشور 📆 چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲ 📍حسینیه فاطمیون قم 📥 کیفیت های مختلف (برای دانلود با حجم مختلف) 💠 #هیئت_فاطمیون_قم سایت | تلگرام | ایتا | روبیکا | آپارات | توییتر | ویراستی

🔺️ زمینه- شب تاسوعا ۱۴۰۲ [آهای سینه‌زن‌ها! منم عباس که با نیزه‌ها پرپرم کردند نه تنها فقط دستای من رو که حتی پاهامو قلم کردند خیلی خیلی دیر شد برای اینکه برگردم من یه گوشه گریه می‌کردم من با چشمی که نداشتم وقتی مشکم تیر خورد نگاه ناامیدم شد تار کنار این فراتِ غمبار دلم رو جا گذاشتم ممنونم که یه عمره پای روضه هام موندید هر سال واسم "تا مشکتتو توو آب زدی" خوندید "عباس یعنی، تنها موندن تشنه بودن، سقا موندن"] 🎙مداح: #مهدی_سلحشور ✏شاعر: #رضا_یزدانی @rezayazdaanii

🔰 #پیشنهاد_ویژه 🎥 #نماوا | امام حسین نابیناها 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی ▪️ با زیرنویس عربی 🏴 عزاداری شب تاسوعا #محرم۱۴۰۲ 🔺 هیأت آیین حسینی 👈 دریافت صوت و مشاهده متن : Meysammotiee.ir/post/2841 ☑️ @MeysamMotiee

📽امام حسین نابیناها میگن که شیش گوشه مث دریاست خوشا به حال اون که می‌بینه اونا که دیدن روی زیباتو میگن که دیدنِ تو شیرینه توو این جهان نشد ولی فردای محشر قول بده، تو رو ببینیم از تو بخونیم حظ کنیم دورت بگردیم و پای، روضه‌ت بشینیم خیلی عزیزی، تو بین نابیناها امام حسینِ نابیناها امام حسین نابیناها شاعر: #رضا_یزدانی @rezayazdaanii

🎥 میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد 🎙 حاج مهدی سلحشور 🔹 واکنش هیأت‌های حسینی در پی جسارت به قرآن‌مجید #مع_القرآن #الی_الحبیب 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org

🎥 میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد 🎙 کربلایی اباصلت ابراهیمی 🔹 واکنش هیأت‌های حسینی در پی جسارت به قرآن‌مجید #مع_القرآن #الی_الحبیب 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org

#نماهنگ «سلام بی همتا» عرض ارادت به اباعبدالله الحسین🏴 اثری از: گروه سرود سفیران کریمه اهلبیت گروه سرودفصل نوجوانی شاعر:رضا یزدانی آهنگساز:حسن دینا 📥نسخه باکیفیت https://www.aparat.com/v/2Irny

🔹️کمی آهسته‌تر ای باد! #مثنوی #اسارت #حضرت_زینب همین‌که سایه‌ات را بر سرم دارم، خدا را شکر همین‌که در هوای تو گرفتارم، خدا را شکر   نبینم گریه‌باران است چشمت، آسمانِ من! مزن آتش به جان عالم و آدم، جهانِ من!   اگر زینب نبیند اشک‌هایت را، که زینب نیست! اگر نشناسد آن سوزِ صدایت را، که زینب نیست!   خیالش سخت بود آری که روزی سر کنم بی‌تو چگونه بودنم را بعد از این باور کنم بی‌تو؟   شب یلدای من، آخر به روز تو چه آوردند؟! چقدر اوضاع گیسوی تو را آشفته‌تر کردند   سرت را در خیالم شانه می‌کردم که طوفان شد کمی آهسته‌تر ای باد! گیسویش پریشان شد    به‌روی نیزه چشمان تو را پُردرد می‌بینم در اطراف خودم تا می‌شود نامرد می‌بینم   کمی از روی نی قرآن بخوان! قاری زیبایم! که شاید دست بردارند این قوم از تماشایم   از آثار نگاه توست، اگر بر روی پا هستم اگر هستم اگر از داغ لب‌های تو نشکستم   و من ناباورانه خیره می‌مانم به جایی که شکسته حرمت قاری و شأن آیه‌هایی که   برای قوّت قبلم ز لب‌های تو نازل شد بخوان جانم فدایت، سوزِ صوتت مرهم دل شد   بخوان قرآن برای کودکی که پای تو جان داد به این قصه چگونه می‌شود امروز پایان داد-   که هم تو باشی و هم من شبیه روزهایی که حیاط خانۀ ما بود و آن حال و هوایی که... #رضا_یزدانی [تاریخ سرایش: ۱۳۹۴] @rezayazdaanii

🎙زمینه- شام غریبان ۱۴۴۵ 🔹️هیات صاحب العصر - اراک 🔺️با نوای: #مسعود_پیرایش 🔺️شاعر: #رضا_یزدانی [می‌لرزه از گریه از ناله دیوار مسجد حنانه تو روی نیزه شمع این جمع ما پای نیزه چون پروانه...] @rezayazdaanii

#ترانه #شهدای_شاهچراغ دلشوره توو حوض حرم افتاد هرکس یه گوشه حس و حالی داشت شیراز با شب‌های آرومش اون لحظه "وضع بی‌مثالی" داشت الله اکبر: آسمون خونه امشب افق خیلی پریشونه وقت نمازِ اولِ وقته وقت رهایی زیر بارونه الله اکبر: این طرف یک قوم قامت به رویای سحر بسته الله اکبر: اون طرف یک مرد واسه جنایت‌ها کمر بسته تا مرد مشکی‌پوش وارد شد حوض حرم یخ شد، زمستون شد الله اکبر گفت؛ تیر انداخت دروازه‌ی قرآن هراسون شد الله اکبر: کُشت مردم رو الله اکبر: خون شده جاری الله اکبر: کربلا اینجاست شد باز هم وقت عزاداری پر کرده این دنیای صدرنگو الله‌اکبر‌های نامعلوم میشه که با تکبیره‌الاحرام تیر خلاصی زد به یک مظلوم باید مراقب بود؛ وقتی هر استغفرواللهی مقدس نیست تکبیر گاهی ذکر شیطانه تکبیر هم گاهی مقدس نیست هرکس که "اشهد" گفت مسلمون نیست وقتی که باورها فراوون‌اند امروز پشتِ پرچم اسلام الله اکبرها فراوون اند ... نارنج‌ها رو خاک افتادند هر گوشه غرق از خون مظلومه بستن درِ باغ شهادت رو حالا تمام صحن آرومه #رضا_یزدانی 🔗کانال اشعار رضا یزدانی 📍@rezayazdaanii

#حضرت_رقیه علیهاالسلام #غزل 🔹دردِ دوری🔹 نیزه‌دارت به من یتیمی را داشت از روی نی نشان می‌داد پیش چشمان کودکانت کاش کمتر آن نیزه را تکان می‌داد تو روی نیزه هم اگر باشی سایه‌ات هم‌چنان روی سرِ ماست ای سر روی نیزه!‌ ای خورشید! گرمی‌ات جان به کاروان می‌داد دیگر آسان نمی‌توان رد شد هرگز از پیش قتلگاه... آری به دل روضه‌خوان تو -که منم- کاش قدری خدا توان می‌داد: سائلی آمد و تو در سجده «انّمایی» دوباره نازل شد چه کسی مثل تو نگینش را این‌چنین دست ساربان می‌داد؟ کم‌کم آرام می‌شوی آری سر روی پای من که بگذاری بیشتر با تو حرف می‌زدم آه درد دوری اگر امان می‌داد 📝 #رضا_یزدانی 🌐 shereheyat.ir/node/968 ✅ @ShereHeyat

#عقیق‌شعر همیشه سفره‌اش وا بود با ما مهربانی کرد هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد دلش اندازۀ ریگ بیابان بی‌وفایی دید ولی اندازۀ آغوش دریا مهربانی کرد نگاهش شرح نابی بود از «الجار ثمّ الدار» اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردی که با دشنام‌گوی خویش حتی مهربانی کرد چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصّه و غم را؟ چرا با مهربانی‌های او نامهربانی کرد؟ «الا ای تیرهایی که پی تشییع می‌آیید نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید» دل او می‌گرفت از آن همه زخم‌زبان هرگاه نظر می‌کرد بر انگشترش: اَلعِزَةُ لِله کسی که در پناه شانۀ او کوهسار و دشت کسی که ریزه‌خوار سفرۀ او آفتاب و ماه مگر تاریخ غربت‌زا! چه رخ داده‌ست در ساباط که سجاده کشیده زیر پای خستۀ او آه قیامش مستتر گشته‌ست در غم‌نامۀ صلحش و صلحش می‌شناساند به مردم راه را از چاه خجالت می‌کشد حتی زره زیر عبای او از آن یاران ناهمراه، آن یاران ناهمراه «الا ای تیرهایی که پی تشییع می‌آیید نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»... مدینه کوفه شد، کوفه دوباره از صدا افتاد و اما بعد... یاد خطبه‌های مرتضی افتاد و اما بعد... «این مردم خدایا خسته‌اند از من» و پژواک صدایی مهربان در گوش‌ها افتاد مدینه کوفه شد کوفی‌تر از آنی که بنویسم خدایا این چه آتش بود در دامان ما افتاد به‌پیش غیرت چشم برادرهای بی‌تابش تنی - انگار کن پیراهن یوسف - رها افتاد و امّا بعد... تابوت از هجوم تیرها گل داد و باران شد، تو گویی اشک از چشم خدا افتاد «الا ای تیرهایی که پی تشییع می‌آیید نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید» #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #شهادت #رضا_یزدانی ◾️عقیق‌شعر @aghighpoem

🎙غارت زده زمزمه شهادت امام مجتبی (ع) 🔺️#میثم_مطیعی 🔺️#رضا_یزدانی [غارت‌زده ام مثل همون شبی که دیدم دست مادرو گرفتی و آوردی خونه پرسیدم ازت که صورتش چرا کبوده؟ گفتی که آروم بگو! بابا هم نمی‌دونه غارت زده اون نیست که بی دار و نداره غارت زده اونه که برادری مث حسن نداره] شعر کامل 🔗کانال رضا یزدانی @rezayazdaanii

🎙سرود #کربلایی_شدن ✏شاعر: رضا یزدانی 🎶آهنگساز و تنظیم کننده: امیرحسین سمیعی 🎛میکس و مسترینگ: آرمان مهربان 🔺️تهیه شده در: مرکز موسیقی حوزه هنری انقلاب اسلامی 🔺️سال تولید: ۱۳۹۷ [منم اومدم کربلایی بشم ببخشید اگه سن و سالم کمه دلم رو آوردم برای شما دلی که محرمترین ماتمه منم دوست دارم که راهی بشم اجازه بدید تا فدایی بشم شبیه همه عاشقا کاش میشد که این اربعین کربلایی بشم شنیدم که اونجا پر از موکبه شنیدم که دل ها همه با همه شنیدم که راه نجف-کربلا خدایی ترین راه این عالمه دلم خیلی وقته که با کاروان برا دیدن تو مسافر شده همه سهمم از اربعین، نوحه ی "کنار قدم های جابر" شده] @rezayazdaanii

هیهات منا الذله این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟ چشمه‌ها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟ جاده‌های پیش پا افتاده بسیارند، لیک ای دل راهی! حواست هست که این راه کیست؟ بندگی یعنی عطش، تنها شدن، بی‌سر شدن او که دل شد بنده‌اش، خود بندۀ درگاه کیست؟ انتقامی سرخ بعد از انتظار سبز ماست لاله‌های این چمن در حسرت خون‌خواه کیست؟ هر کران پژواکی از «هیهات منا الذله» است این که آتش زد به عالم جملۀ کوتاه کیست؟... ✍🏻 #رضا_یزدانی 🏷 #زیارت_اربعین 🇮🇷 @Shere_Enghelab

🎙 به تو نگم... 🔹️با نوای #میثم_مطیعی 🔹️شاعر: #رضا_یزدانی [به تو نگم به کی بگم کبود شدم شکستم؟ به تو نگم به کی بگم چقدر رو خاک نشستم؟] 🔗کانال رضا یزدانی @rezayazdaanii

🎙صدای استاد محمدعلی مجاهدی ،پدر شعر آیینی، را می‌شنوید: 🔺️از ماجرای فرمایش #حضرت_زینب به #شیخ_جعفر_مجتهدی برای سرودن شعری با موضوع اربعین توسط استاد #مجاهدی تا مشاهده اذان گفتن بدن بی سر سیدالشهدا (ع) منبع: کانال تلک‌الایام @telkalayyam @rezayazdaanii

🎙چقدر حسین غریبی(زمینه مصیبتی) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 شب ۲۸ #صفر۱۴۰۲ ☑️ @MeysamMotiee

🎙چقدر حسین غریبی 🔺️مداح: #میثم_مطیعی 🔺️شاعر: #رضا_یزدانی [بین شعله موندم و نمی‌تونم ، فرار کنم لاقل از روی نی خودت بگو، چه کار کنم] @rezayazdaanii

[درخت واحد] #هفته_وحدت #میلاد_پیامبر_عزیز پای جویبار مهربان لحظه ها در میان کوچه سار باغ آشتی ای نسیم خوب! ای نسیم نوبهار! تو هوای باغ را همیشه داشتی! دانه بوده ایم؛ هم شکفتنی شدیم هم دعای ما به آفتاب می‌رسد زیر سایه عبای مهربان تو ریشه‌های ما به آفتاب می‌رسد ما درخت واحدیم؛ با صلابتیم در میان باغ، خاک و آبمان یکی ست کی خزان و کی بهار ما ز هم جداست؟ ما که تا همیشه آفتابمان یکی ست   ما اگرچه شاخه شاخه ایم، خویش را  هیزم اجاق دیگری نمی کنیم! -شاخه شاخه اید؟  -آری آری از قدیم؛ لیک با تبر برادری نمی کنیم #رضا_یزدانی @rezayazdaanii

🎬 نماهنگ "#باران_نمی_سوزد" 🔹️شعر و اجرا: #رضا_یزدانی 🔸️آهنگساز: #مهران_وحدت 🔹️کارگردان: #محمد_محمدی 🔸️مجری طرح: #محمد_توکلی ️💠تقدیم شده به ساحت نورانی و خدشه ناپذیر #قرآن_کریم ▫️تهیه شده در مرکز آفرینش های هنری معاونت فرهنگی بسیج استان قم 📎نشانی بارگیری نسخه با کیفیت: https://s30.picofile.com/file/8468341818/BARAN.mp4.html #قرآن #قرآن_نمیسوزد #باران_نمیسوزد @mafarineshha @rezayazdaanii

🎙🇮🇷 بـی‌نشـان‌ها 🇵🇸🎙 کاری از گـروه سـرود آرمـان (شهید آرمان علی وردی) 🌱مجموعه فرهنگی جهادی شهید مهدی دهقان 🔹شاعر: 🔶 رضا یزدانی 🔹ملودی: 🔶 محمد پارچه‌بافی 🔹موسیقی: 🔶 عرفان یامولایی 🔹ضبط و میکس: 🔶 استودیو نجوا 🔹تصویربرداری: 🔶 علی قاسمیان، کمیل رحیمی 🔹کارگردان: 🔶 محمدرضا اسماعیلی نیا 🔹مربی و سرپرست: 🔶 محمد پارچه‌بافی 🔹باتشکر از: 🔶 علی سبکبار، حسین مشکینی، متین فیروزی 📱مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. 🆔 @armansorod #مجموعه_فرهنگی_جهادی_شهید_مهدی_دهقان #گروه_فرهنگی_هنری_آرمان #شهید_آرمان_علی_وردی #شهید_مهدی_دهقان #آرمان_عزیز

#سهم_من خودت بگو که سهم من از همیشه نابرابری -به اصطلاح تو- حقوق چیست؟ اگر تو تا به حال راست گفته‌ای، پس دروغ چیست؟ کجای عالَمِ تو حق من شناخته شده؟ کجاست آن نهاد که برای من - منی که خانه‌ام خراب گشته- ساخته شده؟ تویی که روی حُقّه‌های خویش، نام حق گذاشتی، اجازه از که داشتی که غرق غم کنی تمام خواب‌های کودکانه‌ی مرا که زیر و رو کنی بساط بازی عروسکانه‌ی مرا؟ چرا؟ تمام سهم کودکی که قلب او شبیه آینه‌ست، سنگ شد؟ چرا؟ نصیب او از این قواعد و اصول بچه‌گانه، جنگ شد؟ #رضا_یزدانی #غزه #طوفان‌الاقصی #نیمایی @rezayazdaanii