زبان حبابی - @mer30tv.mp3
3.9M
#قصه_شب برای بچه ها
زبان حبابی
🔷@rezazadehgh
💢"مامانت زنگ زد بگو اصلا نمیخوام دیگه ببینمت"
💢"ول کن بچه رو چکارش داری، چرا دعواش میکنی"
💢"مامانت بداخلاقە، ولش کن، جوابشو نده"
🔷هنگام اختلاف برخی از زوجین، سعی می کنند از میان فرزندان یارکشی کنند و یکی یا بیشتر فرزندان را با خود همراه سازد.
🔷در چنین شرایطی، کودک قربانی این تعارض خواهد شد، تعارضی شکننده بین دو انتخاب، پدر یا مادر، یا با منی یا علیه من!
🔷اینجاست که زوجین، نه تنها خودشان در حال فرو رفتن در باتلاق تنفر و کینه توزی هستند بلکه ناخواسته کودک خود را نیز در این باتلاق غرق میکنند که این مساله بعدا به شکل اضطراب، پرخاشگری، کینه توزی، عدم اعتماد بنفس و بهانه گیری و در سنین نوجوانی رفتارهای عصیانگری، نافرمانی، سرکشی و گرایش به رفتارهای پرخطر نشان داده خواهد شد.
✅ در تعارضات خود یارکشی نکنید تا حداقل سلامت روان کودک حفظ شود.
🔷@rezazadehgh
دوران ابتدایی برای دانشمند شدن کودکان نیست، بلکه برای چشیدن طعم لذت باسواد شدن است.
با سخت گیری و ایجاد استرس این لذت بزرگ را از فرزند خود نگیرید.
🔷@rezazadehgh
🔷 سخنرانی دهه اول ماه صفر 🔷
مکان: مسجد جامع شهریار
زمان: بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء
موضوع شب دوم( امشب): راهکارهای عملی رسیدن به آرامش
🔷@rezazadehgh
⚫️ سخنرانی دهه اول ماه صفر ⚫️
مکان: مسجد جامع شهرستان شهریار
زمان: بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء
موضوع امشب(شب سوم) : راهکارهای مدیریت ذهن وبیان انواع وسوسه و وسواس و درمان آنها
🖤 توسل امشب به شاهزاده علی اکبر(علیه السلام)
🔷@rezazadehgh
آشغال گردی دختران ایرانی 👇👇👇👇😥😥😥😥😥😥
آقایی نقل میکرد:
"امروز صبح در گلستان 9 یک خانم اتوکشیده و جلف دیدم که دوتا گونی سفید و زرد رو دوشش بود و داشت آشغال جمع میکرد.
تنه اش را تا نصفه در سطل ها فرو میبرد.
تیپش به دختران لر نمیخورد
کنجکاو شدم ، از داخل آینه ماشین تعقیبش کردم.
اومد روبروی من روی یک سکو جلوی یک خانه که جای خلوتی بود نشست.
یک ماشین مشکی خارجی باکلاس اومد کنارش ایستاد ، سرش را داخل ماشین فرو برد یک دوربین از کیفی که زیر لباسش قایم کرده بود درآورد گذاشت روی صندلی ماشین و مقداری با راننده صحبت کردند بعد ماشین رفت جلوتر و دختر به اصطلاح زباله گرد گونی های آشغال را برداشت ، اومد کنار سطل بزرگ که کنار یک مجتمع آپارتمانی مسکونی بود و تا نصفه تنه رفت تو آشغالا
از ماشین اومدم بیرون رفتم کنارش که دلیل این کارش را بپرسم ، جوابی نداد، ماشینی که مراقبش بود وقتی ما را دید فورا روشن کرد رفت .
منم سریع اومدم داخل ماشین لباس جدید پوشیدم که منو نشناسه. دختره رفت داخل شصت متری و دنبال آشغال بود.
بعد از چند دقیقه ماشین مشکی برگشت و با احتیاط پارک کرد و رفت داخل همان مجتمع آپارتمانی.
اما دیگه من را نمیشناخت .
با نهاد مربوطه هماهنگ کردم که یه مورد مشکوک هست ، و آدرس دادم .
با احتیاط به ماشین نزدیک شدم و طوری که متوجه نشوند از شماره ماشین عکس گرفتم.
شیشه ها کاملا دودی بود وداخل ماشین دیده نمیشد .
رفتم جای امنی ایستادم و دختر آشغال گرد را تعقیب میکردم.
یه پراید اومد کنار دختر ایستاد و آرم مخصوص تاکسی را گذاشت روی سقف و بدون از اینکه دختر درخواست تاکسی داشته باشد صندوق را زد بالا و آشغالا را ریخت داخل صندوق و دختر هم جلو پراید نشست و رفتند .
همزمان با یک ماشین دیگه تعقیب شدند .....
بریم آخر داستان."
دختر خانم قصه ما خبرنگار شبکه بی بی سی بود و اینم یک سوژه داستان سازی و روایت دروغین آشغال گردی دختران ایرانی که تا چند روز دیگر ، عده ای از ماها با شور و احساسات بزاریم وضعیت و به زمین و زمان ، فحش و بد وبیراه بگیم که چرا این همه فقر هست که دختر به این خوشتیپی را به سطل آشغال کشانده است.
مواظب نقشه های دشمن باشیم .
کسی منکر فقر نیست اما مواظب سوء استفاده دشمنان هم باشید که سوژه خبری آنها نشویم.
🔷@rezazadehgh