#لطیفه😂
بعضی زنان مانند چوبهای خیسی هستند که در آتش زندگی نه میسوزند و نه #خاکستر می شوند.
اما به حول و قوه الهی بعضی اززنان ، مردان را #جزغاله میکنند!!!😐😬😂😂😁😁
#لطیفه😁
خانوما به شش
گروه اصلی تقسیم میشن :
گروه اول : خانومایی هستند كه مردا رو بدبخت میكنن! 😫
گروه دوم : #خانومایی هستند كه اشك مردا رو در میارن! 😢
گروه سوم : #خانومایی هستند كه جوون مردا رو به لبشون میرسونن! 😩
گروه چهارم : خانومایی هستند كه كاری میكنن مردا روزی 18 بار آرزوی مرگ كنن! 😭
گروه پنجم : #خانومایی هستند كه به اشتباه فكر میكنن جزو هیچكدوم از گروههای بالا نیستن ✋😂😂
گروه ششم : که بهترین خانم هادرجهان هستند ، خانم هایی هستندکه باعث پیشرفت #دینی و معنوی شوهرو#فرزندانشان میشوند و شوهرو فرزندانشان رااهل #بهشت میکنند .❤️🌹🌷❤️❤️
خوشابحال چنین مردانی
🌷🌹🌷🌹🌷🌹
#احکامشرعی🌷🌹🌷🌹🌷
#احکام_دوست_پسر
👫دوستی وارتباط پسر با دختر#نامحرم چه در دنیای حقیقی چه مجازی جایز نیست❌
و فقط ارتباط دختر وپسر در صورتی جایزست که با اطلاع والدین و بزر گترهای فامیل باشد ،
و قصد حتمی برای #ازدواج داشته باشند ،
و این رابطه صرفا به نیت شناخت و فهمیدن خصوصیات دوطرف باشد که برای #ازدواج لازم است و فهم آن منحصر به آن رابطه باشد.👩❤️💋👩
پس این رابطه باید کاملا#عاقلانه و به دور از هوس باشد و با رعایت محدودیت و احتیاط.💑❗️❗️
#احکام_یک_دقیقهای
#احکام_شیرین
💟 @rezvaneh_info
🌹 #به_وقت_نیایش
ساعت ۱۲:۰۸ اذان ظهر به افق البرز💫
حکمت شماره۲۶۷
فرمود (ع): اى فرزند آدم، اندوه روز نيامده را به روزى كه آمده است مياور. زيرا فردا، اگر از عمر تو باشد، خداوند در آن روز، روزيت را خواهد داد.
#نهجالبلاغه
🌱✨️
╭─━─━🍃🌸🍃━─━─╮
@rezvaneh_info
╰─━─━🍃🌸🍃━─━─╯
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #روزشمار؛ ۹ روز تا عید غدیر
پیروان غدیر؛
ملاک عشق و تنفرشان مولاست…
🔹حدیثی از #پیامبر (ص)
📚 وَ لَوْ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِيكَ وَ وَلَدِكَ
📻 @rezvaneh_info
💕💞مؤسسه رضوانه💞💕
سلام سلام گُل دخترا امیدوارم که حال دلتون عالی باشه😃 همراهان همیشگیِ رضوانه!🍃 ✅ توی این روز هایی ک
و اما پاسخ شما دخترای خوب و باهوش رضوانهای😍
هزارآفرین به شما🥰
#پاسخ_شما
#شگفتانه_سوال
@rezvaneh_info
#اطلاعیه
🔸 نماز عید سعید قربان 🔸
🎙به امامت: حجةالاسلام والمسلمین حاج آقا مختاری
📍مکان: هشتگرد مصلی بزرگ امام خمینی(ره)
🗓 دوشنبه ۲۸ خرداد ١۴٠۳
🔻 اقامه نماز: ساعت ۷ صبح
🌹 #به_وقت_نیایش
#روایت
ساعت۱۹:۴۷ اذان مغرب به وقت البرز🪸
امام رضا عليه السلام :
كسى كه قرض بگيرد در صورتى كه تصميم داشته باشد آن را پس دهد در امانخداست تا آن را اداء كند ولى اگر تصميم نداشته باشد آن را به صاحبش برگرداند، دزدمحسوب مى شود.
🌱✨️
╭─━─━🍃🌸🍃━─━─╮
@rezvaneh_info
╰─━─━🍃🌸🍃━─━─╯
تمام تار و پود من، گرای توست یا علی(ع)
سراسر وجود من، فدای توست یا علی(ع)
به نیت امام علی (ع) ، که یکشنبه ها به نام ایشون منور شده
همه باهم هشت صلوات و هشت یا علی هدیه میکنیم به محضرشون☘️
ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
_هشتمرتبه
یاعلی
_هشتمرتبه
#رسم_بیقراری
#هدیه
#صلوات
#امام_روز
#رضوانه
💟 @rezvaneh_info
•به نام خدا•
#رویای_کلمات
رمان برزخ اما.....
#پارت۲۹۳
بعد از طی دو سه قدم ؛ پورمند هم قدمم شد.
سرم رو زیر انداختم و تو ذهنم دنبال دلیل دروغش گشتم . که خودش مانع شد:
-صاف وایسادی بزنه تو گوشت ؟
برگشتم و نگاهش کردم.
اون چه می دونست من به خواست شوهرم ،سعی داشتم همیشه احترام بزرگتر رو حفظ کنم ؛ به خصوص عموی مورد علاقه ی امیرمهدی رو!
اون چه می دونست علاقه به شوهر یعنی چی که همین علاقه باعث ميشه بر خلاف میلت خیلی کارها بكنی!
چه درکی داشت از شدت علاقه ی بین من و امیرمهدی ؟
برگشت و پاسخ نگاهم رو داد:
-جای تو ، من حالش رو گرفتم!
و لبخندی زد.
اینبار برعكس اون موقع ، لبخندش کاملا دوستانه بود!منظورش رو از حالگیری نفهمیدم . برای همین همچنان
خیره نگاهش کردم تا خودش به حرف بیاد . که همینطورم شد:
-به خودش که گفتم به بخش هم میسپرم نذارن دخترش غیر از ساعت ملاقات بیاد دیدن شوهرت ! دختره
معلوم نیست چی به این پرستارا گفته که اجازه دادن هر شب بیاد . با دکتر هم هماهنگ می کنم.
شونه ای بالا انداخت:
-دکتر داییمه . هر چی بگم گوش ميکنه!
پس همه چی رو دورغ گفته بود ! اما دلیلش .... ؟
نتونستم جلوی بهتم رو بگیرم و همونجور گفتم:
-دروغ گفتین ؟
سری به علامت مثبت تكون و دوباره لبخندی تحویلم داد.
بهت زده همچنان نگاهش میکردم.
از کارش سر در نمی آوردم . دروغ گفت که چی ؟ که مثلاً من رو از اون سیلی به کمین نشسته دور نگه داره ؟
که به جای منی که در جواب خان عمو جواب کوبنده ای ندادم ، کوبنده رفتار کنه ؟ دروغ گفت که به من نشون بده علاقه ای در حال شكل گیریه ؟ ولی دروغ تو قاموس من معنایی نداشت . این همون
خصلتی بود که امیرمهدی رو به من نزدیک کرد . وادارش کرد
با من همكلام بشه ، شگفت زده بشه ، و نتونه فراموشم کنه.
یاد آخرین باری افتادم که دروغ گفتم ، از سر اجبار . همون
شبی که می خواستیم با امیرمهدی حرفای آخرمون رو بزنیم . همون شبی که پویا زنگ زد و من از حرص حرفاش یادم رفت باید مواظب حریمم باشم . که وقتی اون دوتا
پسر بهم نزدیک شدن به خاطر امیرمهدی ؛ به خاطر اینكه باز هم دعوامون نشه دروغ گفتم.
اون شب و شب های بعد امیرمهدی گفت که تاوان اون
دروغ به گردنشه . که خودش باید تاوان بده چون باعث اون
دروغ بود.
پس این دروغی که دکتر پورمند به خاطر من گفت تاوانش
رو کی ميداد ؟ ... من ؟ ... پورمند ؟ .... کی؟
ناخودآگاه اخم کردم و به پورمند لبخند به لب توپیدم:
-لازم نبود به خاطر من دروغ بگین.
لبخندش پر کشید و ایستاد :
-من خط منش رفتارم رو خودم تعیین می کنم.
-این خط مش یه سرش به من وصله.
عمیق نگاهم کرد:
-این خط منش همه ش به تو وصله!
نه .. این قصه بیش از حد تصور من صفحه ی ناخونده داشت.
نویسنده:گیسوی پاییز
شهید سید نیازعلی میرمطهری❤️
محل تولد کرج
محل دفن طالقان
حرف منافق را گوش نکنید هر کس برای این انقلاب نق می زند حق ندارد در مجلس من شرکت کند
سر انجام این شهید والا مقام در جزیره مجنون به شهادت رسید.
#پیغام_یاران_سفر_کرده
#شهدای_شهر_خود_را_بشناسیم
#شهید
#ساوجبلاغ
#رضوانه
💟 @rezvsneh_info