eitaa logo
ریحانه نبی
67 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
291 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام خمینی رحمة الله علیه فرمودند : اسرائیل باید ازصفحه روزگارمحوشود
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ، ای خدا ای مولای من چه بسیار کارهای زشتم مستور کردی؛ وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ (أَمَلْتَهُ) وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ، و چه بسیار بلاهای سخت از من بگردانیدی و چه بسیار از لغزشها که مرا نگاه داشتی؛ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ، و چه بسیار ناپسندها که از من دور کردی و چه بسیار ثنای نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبانها منتشر ساختی ... 🥀 📘 مفاتیح الجنان، دعای کمیل 💢 @Hadis_Shia 💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه السلام: 🔹اختبِرُوا إخْوانَكُم بخَصلَتَينِ؛ فإنْ كانَتا فيهِم وإلّا فاعْزُبْ ثمّ اعزُبْ ثمّ اعزُبْ : محافظةٌ علَى الصّلواتِ في مَواقِيتِها ، والبِرُّ بالإخْوانِ في العُسْر و اليُسرِ. 🔸برادران خود را به دو خصلت بيازماييد. اگر آن دو خصلت را داشتند با آنها دوستى كنيد وگرنه از ايشان دورى كن، دورى كن، دورى كن. محافظت از نماز در وقت خود، و نيكى كردن به برادران در سختى و آسايش. 📚 اصول کافی (باب الثانی) جلد ۲ صفحه ۶۷۲ علیه السلام ⬅️ با نشر این حدیث در ثواب آن شریک هستید. 🌐 @imamsadegh_ir
💠 دعای پیامبر 🔸 پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه شروع به غذا خوردن مى کرد، مى گفت: بسم الله اللّهُمَّ بَارِک لَنا فیما رَزَقتَنا وَ عَلَیکَ خَلَفَه به نام خدا، خداوندا در آنچه روزى ما ساخته اى برکت قرار ده و عوض آن را به ما عطا کن. 📚 مکارم الاخلاق/59 عضویت در سرویس های روزانه👇 pay.eitaa.com/v/p/ برای لغو عضویت از لینک بالا اقدام نمایید👆🏼
امسال‌‌ فاطمیـه کم‌ نذار ! برای‌ِ‌ دل‌ خودت‌ میگم‌؛ جوری‌ باش‌ که‌ بعدها‌ بگی: همه‌ چیز‌ با فاطمیـهٔ اون‌ سال‌ شروع‌ شد‌ . .
گریه میکنم و از این میترسم که بی‌ تو زیاد زنده بمانم .. * از‌ عاشقانه‌ های‌ امیرالمؤمنین‌ بر‌ مزارِ‌ هستی‌ اش((:
📚 ❣ ❓یک جوان از عالمی پرسید: من جوان هستم و نمی توانم نگاه خود را از نامحرم منع کنم. ❇️چاره ام چیست؟⁉️ ✅عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد و از شخصی درخواست کرداو را همراهی کند و اگر شیر را ریخت؛ جلوی همه مردم او را کتک بزند😠 ✅جوان کوزه راسالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت☺️ ❓عالم از او پرسید: چند دختر سر راه خود دیدی؟؟ جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکرآن بودم که شیر را نریزم و مبادا جلوی مردم کتک بخورم وخار و خفیف بشوم.👌 🔴عالم گفت: ✅این حکایت مومنی است که همیشه خدارا ناظربر کارهایش می بیندو از روز قیامت و حساب و کتابش که مبادا در نظر مردم خار و خفیف شود بیم دارد👌 https://eitaa.com/Noorizz
IMG_20241128_112720_851.jpg
707.6K
🔅                       شرکت در ختم قرآن برای فرج       🆔 @Masaf
🔅 صلى‌الله عليه وآله: ✍️ مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ألقى كَلَّهُ عَلى النّاسِ؛ 💠 ملعون است، ملعون! کسی که بارِ (امور زندگی) خود را بر دوش مردم بیفکند! 📚 الکافی، جلد ۴، صفحه ۱۲ ✅ صفحات رسمی استاد رائفی‌پور و مؤسسه مصاف👇 🔗 @Masaf
🔅 ✍ چه شد که مردم فقیرتر شدند؟ 🔹روزی پادشاه در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب‌فروش را شنید که فریاد می‌زد: سیب بخرید! سیب! 🔸پادشاه بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصلات باغش را بار الاغی نموده و روانه‌ بازار است. 🔹دل پادشاه سیب خواست و به وزیر دربارش گفت: ۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار! 🔸وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت: این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔹دستیار وزیر، فرمانده قصر را صدا زد و گفت: این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔸فرمانده قصر، افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت: این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔹افسر عسکر پیره‌دار را صدا کرد و گفت: این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔸عسکر دنبال مرد دست‌فروش رفت و یقه‌اش را گرفت و گفت: چرا این‌قدر سروصدا می‌کنی؟ خبر نداری که  اینجا قصر پادشاه است و با صدای دلخراشت خواب عالی‌جناب را آشفته کرده‌ای. اکنون به من دستور داده تا تو را زندانی کنم. 🔹مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت: اشتباه کردم قربان! این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی‌کردن من بگذرید! 🔸عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت: این هم نیم بار سیب با ۱ سکه طلا. 🔹افسر سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت: این هم ۲ سیر سیب به قیمت ۲ سکه طلا! 🔸فرمانده سیب‌ها را به دستیار وزیر داد و گفت: این هم یک سير سیب به قیمت ۳ سکه طلا! 🔹دستیار وزیر، نزد وزیر رفته و گفت: این هم نیم سیر سیب به قیمت ۴ سکه طلا! 🔸وزیر نزد پادشاه رفت و گفت: این هم ۵ عدد سیب به ارزش ۵ سکه طلا! 💢 پادشاه پیش خود فکر کرد که مردم واقعا در قلمروی تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند که دهقانش یک عدد سیب را به یک سکه طلا می‌فروشد و مردم هم یک عدد سیب را به سکه طلا می‌خرند! پس بهتر است ماليات را افزايش دهد و خزانه قصر را پر تر سازد. 🔺در نتيجه مردم فقیرتر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایه‌دارتر. 🆔 @Masaf