eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
640 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
درمحضرقرآن 🔮 مومن باش! 🔮 ⛱چتربازها چه لذتی میبرند از سقوط، هرچه ارتفاع بیشترسقوط برای آنها لذت بخش تراست. چرا؟ ⁉️چون پشت آنها به چترگرم است ایمان چیزی شبیه چترنجات است 💎کسی که ایمان دارد دیگرازسقوط و افتادن و تهدید هیچ هراس ندارد. این است که قران کریم توصیه به ایمان دارد و می فرماید: یا أیُها الُّذینَ آمَنُوا آمنُوا؛ ای کسانی که ادعای ایمان دارید حقیقتا ایمان بیاورید.(نساء۱۳۶) @rkhanjani
خدا شما را از آن سختی ها و از هر اندوهی نجات میدهد. ۶۴ ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقایی با همسرش♀️♂️ مشکلی داره! و این آقا ♂️مشکلش رو با یک خانمی تو محل کار مطرح می کنه... می ره با یک خانمی در محل تحصیل صحبت می کنه... با یک خانمی از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار میکنه و مشکلاتش رو در میون میذاره... 👈 این کارها رو انجام می ده تا از طریق همدلی و مشورت مشکلاتش رو حل کنه... خانوم هم راهکارهای خوبی برای بهبود رابطه ی این دو نفر می ده ولی🤔مگه می شه از یک رابطه ناسالم یک نتیجه درست گرفت! 😶بین اون خانوم و آقا به واسطه همدلیِ ایجاد شده رابطه ی احساسی ایجاد می شه و دیگه همسرِ اون آقا براش جذابیتِ قبل رو نداره و یک ضربه ی بسیار بزرگ به زندگیش می خوره و در بسیاری از موارد کار به طلاق کشیده می شه و حالا این آقا می ره با اون خانم که قرار بود مشکلش رو حل کنه ازدواج می کنه و البته ادامه ماجرا که همین زندگی خودش چقدر مشکل و بی اعتمادی داره و چقدر شکست ها منتظر زندگی هست... و البته این قضیه ممکنه برعکس هم باشه که یک خانمی بره با یک مرد دیگه مشکلاتش رو برطرف کنه... کمی برگردیم عقب تر↪️... اصلا مشکل اصلی یک اختلافی بین یک زن و شوهر بود که یکیشون خواستند با یک رابطه نادرست حلش کنند که گرفتار یک رابطه ی ناسالم و عاقبت بد شدند که البته به گوشه ای از اون اشاره شد... 🚫 موردی که مثال زده شد فقط یک نمونه از رفتارهایی است که افراد می خواهند از یک مسیر نادرست مشکل خود را حل کنند، موارد بسیار زیادی از این خطاها در زندگی وجود دارد که خیلی راحت اگر از همان ابتدای مسیر درست اقدام شود از عاقبت بد می توان در امان بود. 📛⛔️ ✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛ پلی میسازیم ب نام ؛برای رسیدن به های از دست رفته 💚 ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 عاقبت مچ‌گیری از همسر... ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔴 دعوا نمک زندگیه: 🔸اختلاف نظرها و تفاوت سلیقه ها در زندگی مشترک👫 طبیعی است که گاهی موجب دعوا می‌شود. اما زمانی که دوستان و اقوام و همسایه‌ها از این اختلاف باخبر بشوند این امر غیرطبیعی می‌شود. فراموش نکنید که به زودی با هم آشتی می‌کنید. همسرِ شما در درجه اول یک انسان و در گام بعد شریک زندگی و شماست. ⁦⬇️⁩پس طوری درموردش حرف نزنید که حتی خودتان نتوانید از آفت و آسیب‌های شخصیتی حرفتان در امان بمانید.⚡ ⁦🎙️⁩استاد تراشیون ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 مبارزه، مبارزه‌ی همت‌ها و عزم‌ها و اراده‌هاست. هر طرف اراده‌ی قویتری داشته باشد، او غالب است. آن کسی که دلش متکی به خدای متعال است، او غالب است. «ان ینصرکم الله فلا غالب لکم»؛ اگر نصرت خدائی را به دست بیاورید، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ شما پیش خواهید رفت. 🔹امروز ما بیدار شده‌ایم. 🔹این قرن، قرن اسلام است. 🔹این قرن، قرن معنویت است. ۱۳۹۰/۱۱/۱۰ ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈••• چشم به میدان‌داری ماست! •••❈❂🌿🌸🌿❂❈••• ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
😈 🎬 پدرم خیلی زود یک روحانی پیدا کرده بود که کارش برای همین جن زدگی بود. بابام وقت گرفته بود که بریم پیش روحانیه. وقت رفتن ، هرکارذکردم نتونستم از جام بلند بشم, احساس می‌کردم دونفر دوطرفم را محکم گرفتن و به زمین دوختنم. می‌خواستم به بابا بگم که فلج شدم ناگاه صدای مردی از گلوم درآمد که این‌بار با لهجه‌ی ارمنی صحبت می‌کرد! طفلک پدر و مادرم خیلی ترسیده بودند... مادرم موند پیشم و بابا زنگ زد به آخونده که فامیلی‌ش موسوی بود و براش توضیح داد که چه اتفاقی افتاده... آقای موسوی یک سری اذکار و کارها گفته بود که انجام بدهیم. حالا دیگه خودمم خسته شده بودم ,گاهی یک درد تو بدنم میپیچید از پام می‌گرفت ، میومد تو دستم ،بعدش سرم ...همینطور می‌چرخید همه‌ی وجودم و درگیر می‌کرد. دوباره به یاد خدا افتادم. حالا می‌فهمیدم بیژن با ارتباط اجنه مرا جادو کرد و پام را به این محافل باز کرد حتی باعث شد ناخواسته با اجنه ارتباط برقرار کنم... ازخودم بدم میومد تصمیم گرفتم هرطور شده با این ارواح خبیث بجنگم... آقای موسوی گفته بود قرآن را ازش جدا نکنه,مدام دعا بخونه و نماز به جا بیاورد. چند بار سعی کردم وضو بگیرم اما یک نیرویی نمی‌ذاشت تا میخواستم آب رو روی دستم بریزم ,همون موقع دستام خشک می‌شد,انگار فلج می‌شدند مامان را صدا می‌زدم تا برام وضو بگیره روی سجاده که می‌نشستم ,به یک باره مهر غیب می‌شد سجاده خود به خود از زیر پام کشیده می‌شد... حالا می‌دونستم واقعاً اجنه احاطه‌ام کردند😰😱... مامان برام غذا می‌آورد,توغذا خورده شیشه می‌دیدم وخیلی چیزای دیگه... انگار می‌خواستن از من انتقام بگیرن... اما از هیچ کدام این اتفاقات با پدر و مادرم حرف نمی‌زدم,آخه غصه می‌خوردن. تو همین روزها بیژن زنگ زد گفت:چی شدی خانم خوشگلم؟چرا احوالی نمی‌گیری,زنگ زدم بهت تاریخ جشن را بگم... با عصبانیت داد زدم :گورت را گم کن ابلیس , شیطان کثیف... بیژن انگاری از برخوردم خبر داشت, خیلی ریلکس گفت:خانم کوچولو چه بخوای و چه نخوای اومدی توجمع ما ابلیسان, تو الان همسر یک شیطانی ……… و با صدای بلندی شروع کرد به خندیدن... عصبی تر شدم و گفتم :دیگه نمی‌خوام صدات را بشنوم.. بیژن:جشن دو روز دیگه‌ست,یعنی روز عاشورا,اگه بیای که با آغوش باز می پذیریمت و اگر نیای من دوستام را می‌فرستم پیشت تا جشن بگیرند😈 گفتم:تویک ابلیسی,من نمیام ,هرغلطی دوست داری بکن... اما نمی‌دانستم چه جهنم سوزانی در پیش دارم.. . . . امروز روز تاسوعا بود و علی رغم میل باطنی ام که دوست داشتم در عزاداری‌ها شرکت کنم,همان نیروی شیطانی نگذاشت درسوگ اربابم شرکت کنم😔 ,اما بابا رافرستادم اداره ی آگاهی و موضوع تهدید بیژن را گفتم که به اطلاع آن‌ها برساند قرارشد اگر باهام دوباره تماس گرفت ,اون‌ها رو درجریان بگذارم,اما من اصلاً تمایلی به صحبت کردن با این ابلیس آدم نما نداشتم,هرچه آدرس از بیژن داشتم دراختیار آن‌ها گذاشتم وتصمیم گرفته بودم هرچه زنگ زد جواب ندهم. از دم غروب ۱۳ تماس ازدست رفته از بیژن داشتم.... ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌ ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا