eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
676 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
100 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
••• جمعه یعنـی ↓ یك بغل آه و دو چشم بیقرار ... 🌸@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️قسمت اول ❓دلیل خیلی از بدپوششی هایی که شاهدش هستیم چی می تونه باشه؟ 😏اگر در دوستان یا اقوام مون خانم بدپوششی داریم حتماً این رو ازش شنیدیم که دلیل پوشش نامناسبش لجبازی هست.حالا این لجبازی می تونه لجبازی با خانواده ،همسر و یا حکومت باشه ❌میگه خانواده من اون چیزهایی که من می خوام واسم فراهم نمی کنن منم دوس دارم حرف شون زیر پا بذارم یا اینکه تو زندگی با همسرش مشکل داره برای اینکه لج همسرشو دربیاره موهاشو بیرون می‌ذاره و مانتو باز می پوشه 💰یه عده هم در اعتراض به گرانی و مشکلات دیگه بدحجاب می شن تا قانون کشور زیر پا بذارن و مثلا ضربه ای به نظام بزنن 📛کودکان لجبازی رو ممکن از والدین یاد بگیرن و یا وقتی کودک ببینه با لجبازی می تونه به خواسته هاش برسه از اون به عنوان ابزاری برای رسیدن به خواسته هاش استفاده می کنه 🔰حجاب حکم خدا هست و اگر رعایت کنیم منفعتی برای خانواده یا همسر و یا حکومت نداره.پس چرا این افراد اصرار دارن ما حجاب رو رعایت کنیم؟ 👨‍👩‍👧‍👦خانواده از این جهت که فرزندشون رو بیشتر از هرکسی دوست دارن و نمی‌ تونن انحراف فرزندشون رو ببینن چون می دونن هم تو این دنیا هم آخرت عقوبت گناه ش رو می بینه،دوست ندارن فرزندشون آسیب ببینه 〽️البته هستن خانواده هایی که در این رابطه مقصر باشن مثلا احکام واجب دیگه رو رعایت نمی کنن فقط روی حجاب حساسیت به خرج میدن.مثلا دروغ میگن غیبت می کنن خلاصه عمل شون با ظاهرشون تناسب نداره و این تناقض منجر به مقابله فرزندشون بشه ادامه دارد... 🌸 @rkhanjani
بـــانو ویژگۍها؎جسمانۍزن🦋 ازاسراࢪاوستـــ☝️🏻 ️ وحجاب✨ حافظ‌اسراࢪزیبایۍها؎زن‌است🔒 پس‌مبادا‌اسراࢪخود‌ࢪا🔮 برنامحرمان‌افشاڪنۍ🔥 ڪه‌اسراࢪخودࢪانادیده‌انگاشته‌ا؎🥊🍂 🌸 @rkhanjani
مرنج و مرنجان💔🥀 .حاج شیخ حسنعلی می‌گوید: «مرنج و مرنجان». مرحوم آخوند ملاعلی همدانی می‌گوید: خب «مرنجان» راحت است، ما کاری می‌کنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم، اهانت به کسی نمی‌کنیم، غیبت کسی را نمی‌کنیم و این را می‌شود انجام داد، اما «مرنج» را چکار کنیم؟ کسی به ما بدی می‌کند، غیبتمان را می‌کند، پولمان را می‌خورد، قهراً انسان رنجش پیدا می‌کند. می‌شود چنین چیزی که انسان نرنجد؟ فرمودند: «بله» گفت: «چطور؟» فرمود: «خودت را کسی ندان»، عیب کار ما همین‌جا است. ما خودمان را کسی می‌دانیم. به ثروتمان، به علممان، به ریاستمان، به هر چیزی می‌بالیم. لذا هیچ کس جرات ندارد به ما تو بگوید. برمال جمال خویشتن غره مشو           کان را به شبی‌برند و آن را به تبی 📜موعظه خوبان، ص ۷۱ 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 👈 خداوند مشتاق کیست؟ خداوند به یکی از صدیقین وحی فرمود که من در میان بندگانم کسانی را دارم که مرا دوست دارند و من هم آنها را دوست دارم. آنها مشتاق من هستند و من نیز مشتاق آنها. مرا همواره یاد می کند، من نیز به یاد آنها هستم. در تمام کارها به من نظر دارند، من هم توجهم به آنهاست.  آن صدیق گفت: معبود من! نشانه آنها که مورد توجه تو هستند چیست؟  فرمود: آنها کسانی هستند که در انتظار غروب آفتاب هستند تا شب فرا برسد و تاریکی همه جا گسترده شود و آنها در دل شب با من به راز و نیاز بایستند. صورتهاشان را از روی خضوع روی خاک بگذارند و به مناجات بپردازند. در دل شب به خاطر نعمتهایی که به آنها داده ام مرا خالصانه سپاس می گویند. تا سحر با ضجه و استغاثه در قیام و رکوع و سجودند. به خاطر عشقی که به من دارند، خودشان را در رنج و سختی می اندازند. اولین چیزی که به آنها می دهم این است که از نور خود به دلهاشان می تابانم تا به واسطه آن نسبت به من معرفت یابند. 📗 ، ص 133 ✍ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 🍁🍂🍁🍂 @rkhanjani
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋🦋🤍🦋🦋 ✍سخنرانی استاد عالی 🎬موضوع: چرا بچه‌هاشون از دین فراری میشن؟ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ اگر می خواهید حال شما به حالی خوب تبدیل شود باید بپذیرید که تفکر منفی درباره خود و دیگران اشتباه است و آن را تغییر بدهید. 👈 خودتان را کنید. 🍃 حتما می‌گویید این جمله تکراری است اما برای رسیدن به هر هدفی در زندگی باید خود و توانایی‌هایتان را باور کنید. 🍃 کلید موفقیت در هر کاری است که می‌خواهید انجام دهید. 🍃 برای انجام هر کاری علاوه بر علاقه به آن، باید باور داشته باشید در آن موفق خواهید شد. 🌺 سنگ بنای شروع هر کاری است. 🍃 بسیاری از ما هنگام انجام کارهایی مثل آشپزی، رانندگی یا صحبت در کلاس این ویژگی را داریم فقط لازم است آن را به کارهای دیگر نیز تعمیم دهیم. @rkhanjani ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_مسیحا #قسمت_دوازدهم ﷽ ایلیا: شانه ای بالا انداختم و گفتم: ولی بعدش باید بیای بریم سر پروژه دس
﷽ ایلیا: نماز که خواندیم. در گوش میثم گفتم:بیخیال این بچه جوابی نداد. موقع ناهار حواسم جمع بود اما اصلا طرف سعید هم نرفت. هرچه در جمع چشم گرداندم سید را ندیدم. آخر سر بلند شدم رفتم دنبالش مگر یک روستای کوچک چندجا برای سر زدن دارد؟ اما پیدایش نکردم. برمیگشتم طرف حسینیه که یکی از بسیجی ها را دیدم. پرسیدم:این آسید کجاس؟ نگاهی به تیشرت قرمزم انداخت و با تاسف سری تکان داد. با تندی گفتم:بگو نمیدونم خب. چفیه اش را روی شانه اش جابه جا کرد و گفت: هروقت سیدطاها نیست رفته گلزار پیش شهدا. آدرس گلزار را از یکی دیگر پرسیدم یک بطری آب خنک بردم به خیالم به او لطفی کنم. رسیدم دیدم در آن گرما نشسته کنار قبر یک شهید و دارد  از ته دلش گریه می کند: چهله ی یاسین هم تموم شد. بازم خبری نشد رفقا منو یادتون رفته؟ چرا حاجتمو نمیدین؟ سرفه ای کردم از جا پرید. اشک هایش را با پشت دست پاک کرد. بطری آب را تعارفش کردم. دستم را آهسته پس زد. لب هایش خشک و ترک ترک شده بودند. پرسیدم:حاجتت چیه؟ گفت:نپرس. گفتم‌:ناهار نیومدی. چیزی نگفت. باتعجب گفتم:لااقل یکم بگیر بخواب. ازجایش که بلند میشد، بی آنکه نگاهم کند، گفت:بعدا اینقدر وقت برا خوابیدن هست... و حرفش را ناتمام گذاشت. رفتارش برایم سوال بود. مدام از خودم می پرسیدم که  آن همه انرژی را از کجا می آورد؟! هنوز نرسیده بودیم به حسینیه که زن جوانی سر راهمان را گرفت. صورتش را پوشانده بود هرچه از دهانش درآمد به ما گفت و رفت. من مات مانده بودم که سید صدا بلند کرد:صبرکن آبجی... زن ایستاد. سید با فاصله روبرویش ایستاد و نگاهش را نقش زمین کرد و آهسته گفت: میشنوم. زن با تعجب پرسید: -چی رو؟ +هرچی گلایه و نفرین و فحش دارین بگین میشنوم... ولی تورو به جدسادات به این سیدمظلوم توهین نکنین -میخوای بری به هرکی بخوای بگی من دیگه هیچی واسه از دست دادن ندارم... +چیشده؟ -دیگه میخواستی چی بشه خونه خراب شدیم کسی سراغی ازمون نمیگیره این سپاهیا هم همش میرن روستا بالایی، شوهرم ناقص شده زیرآوار سه روزه غذای گرم نخوردن بچه هام... گله هایش را شنیدیم. آدرس روستایشان را گرفتیم و رفت. من هنوز شوکه بودم که سیدطاها  چشم در چشمم انداخت و با ناراحتی گفت: می بینی ما کم کاری میکنیم فحشش رو رهبر میخوره... در چشم های گیرا و خسته اش عمیق شدم و با اعتراض گفتم: به ما چه دولت باید بیاد به اینا رسیدگی کنه مگه ما وزیریم؟! آهی کشید و گفت: من خودمو میگم اینقدر از رهبر دم میزنم ولی اگر گوش به فرمانشون بودم باید زودتر می اومدم برا کمک همینکه آقا فرمود... نمی دانستم روزه ست. دستم را در هوا تکان دادم و گفتم:بیخیال بابا چند ساعت دیگه شب میشه تو هنوز یه لقمه غذاهم نخوردی بیا بریم حسینیه... به قلم سین کاف غفاری 🌸 @rkhanjani