یک بار درحالی که نزدیکش (آیت الله قاضی) نشسته بودم، تصادفاً نظرم به کبودی خاصِ زیر زبانش جلب شد. جوان بودم و برایم سؤال شده بود که علت این کبودی چیست. مدتها پاسخ سوالم را نداد؛
اما روزی در خلوتی به من رو کرد و گفت:
«آقا سید محمد، برای پیمودن مسیر طولانی سیر و سلوک، سختیهای فراوانی را باید تحمل کرد. همچنین باید از مطالب و داراییهای بسیاری که دیگران حائز آنها هستند، چشم پوشید و آنها را واگذاشت.»
سپس تأملی کرد و بعد با حالتی که هیچگاه فراموشم نمیشود گفت:
«آقا سید محمد، من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه با افسارگسیختگی زبانم مقابله کنم و توانایی بازداری آن را بهدست آورم، بیست و شش سال ریگ در دهان میگذاشتم تا از صحبت و سخنفرسایی خودداری کنم. این کبودیها آثار آن دوران است.»
📚 کهکشان نیستی، ص۳۰۷
#در_محضر_بزرگان
#آیتالله_قاضی
#بندگی
#اخلاقی
╔══.༺.💠══╗
@rkhanjani🌱
╚═══.💠༺.═╝
یک بار درحالی که نزدیکش (آیت الله قاضی) نشسته بودم، تصادفاً نظرم به کبودی خاصِ زیر زبانش جلب شد. جوان بودم و برایم سؤال شده بود که علت این کبودی چیست. مدتها پاسخ سوالم را نداد؛
اما روزی در خلوتی به من رو کرد و گفت:
«آقا سید محمد، برای پیمودن مسیر طولانی سیر و سلوک، سختیهای فراوانی را باید تحمل کرد. همچنین باید از مطالب و داراییهای بسیاری که دیگران حائز آنها هستند، چشم پوشید و آنها را واگذاشت.»
سپس تأملی کرد و بعد با حالتی که هیچگاه فراموشم نمیشود گفت:
«آقا سید محمد، من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه با افسارگسیختگی زبانم مقابله کنم و توانایی بازداری آن را بهدست آورم، بیست و شش سال ریگ در دهان میگذاشتم تا از صحبت و سخنفرسایی خودداری کنم. این کبودیها آثار آن دوران است.»
📚 کهکشان نیستی، ص۳۰۷
#در_محضر_بزرگان
#آیتالله_قاضی
#بندگی
#اخلاقی
╔══.༺.💠══╗
@rkhanjani🌱
╚═══.💠༺.═╝