eitaa logo
مسجد حضرت رقیه «س»
229 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
144 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۳- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دست هایم را به گردن بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. @roghaiiehkhoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را  در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند. @roghaiiehkhoor
۵- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند. @roghaiiehkhoor
۶- ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت. @roghaiiehkhoor
۷- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم. @roghaiiehkhoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین ذاتا دوست داشتنی است دوست داشتن او هنر نیست، رزق است هنرمند کسی است که پای حسین می ماند درست مثل آقا درست مثل حاج قاسم ... ... ... کوفیان کافر نبودند آنها نماز میخواندند روزه می گرفتند حج میرفتند صدقه مکرر می دادند قرآن را حفظ بودند کنار علی علیه السلام شمشیر زده بودند دنیایی از حدیث از پیامبر و علی حفظ بودند حسین را هم دوست داشتند خیلی اما نه بیشتر از مال و جان و زن و فرزند و رفاه شان آنها حسین را دوست داشتند ولی نه انقدر که پای آقا بایستند گفته بودند بیایی جان و مال و فرزند و آبرو و... همه را برایت خرج می کنیم اما وقتی حسین آمد و دیدند کار سخت است ، جا زدند عهد شکستن بیعتی که امضا کرده بودند را پاره کردند خیلی هم مرد نبودند یا اشباح الرجال جمله مسلم بن عقیل است، شبح ی از مرد بودند که فقط نامش را یدک می کشیدند و جنم مردانه نداشتند آنها حسین را میخواستند که که کوفه پایتخت شود که تجارت رونق بگیرد که خوشگذرانی و تفریح شان بیشتر شود که سکه هاشان افزون شود که زنان ایران و هند و سایر بلاد برای کنیزی به کوفه آیند که... ولی با آمدن حسین علیه السلام، ابن زیاد امد جنگ و خون و ترس و ناامنی آمد آرامش شان بهم خورد خوشگذرانی شان لق شد آمدنش دردسر شد چه کنیم؟! راحترین راه حل این است: پیمان می شکنیم نه خانی آمده و نه خانی رفته وبعد هم توبه می کنیم خدا هم می بخشد خدا میداند ما که قصد بدی نداشتیم ما میخواستیم به حسین کمک کنیم، نشد؛ ابن زیادها آمد.... و حسین تنها ماند حسین و 72 یار و 85 زن و بچه را مقابل بیش از سی هزار نفر مرد جنگی تنها گذاشتند و شد پاره پاره شدن شهدا بالای نیزه رفتن سر حسین اسارت زینب آفتاب نشینی رباب دق کردن رقیه بغض ناتمام سکینه اشک های تا پایان عمر امام سجاد ... و زینب فقط یک سال بعد از حسین زنده ماند و رباب آه رباب و رقیه و ... ... براستی تاریخ ایشان را چگونه قضاوت کرد؟ اهالی کوفه را می گویم ... ... مراقب هستیم تا کجا پای ولایت وایساده ایم؟! ولایت، محک ایمان همه ماست در آخرالزمان. مراقب ایمان هم باشیم که شهید جهان آرا میگفت: « بچه ها، اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح خواهیم کرد؛مواظب باشید که ایمانتان سقوط نکند. » @roghaiiehkhoor