eitaa logo
روح الله
138 دنبال‌کننده
29 عکس
136 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین @ENGLABYAMMAN
مشاهده در ایتا
دانلود
3.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولید کار کنید نه تولید گدا.... ثواب صدقه زیاده و یا ثواب قرض دادن؟ @rohallah_kazemy
استاد انصاریان درسخنرانی خود به حکایت شیرین با محوریت مولا علی بن ابیطالب اشاره و نقل کردند: *طلبه‌ای که به لوستر‌های حرم امیرالمؤمنین (ع) اعتراض داشت یکى از طلبه‌هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیرقابل تحملى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه مى‌دارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل‌هاى بى‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب مى‌بیند که آن حضرت به او مى‌فرماید: اگر مى‌خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مى‌خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب‌خانه در را باز کرد به او بگو‌: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مى‌شود و عرضه مى‌دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى‌دهید؟! بار دیگر حضرت را خواب مى‌بیند که مى‌فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى‌توانى استقامت‌ورزى اقامت کن، اگر نمى‌توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى‌رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى‌کنند تا خود را به هندوستان مى‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى‌گیرد. مردم از اینکه طلبه‌اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى‌کنند. وقتى به در خانه آن راجه مى‌رسد در مى‌زند، چون در را باز مى‌کنند، مى‌بیند شخصى از پله‌هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى‌شود، مى‌گوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند. فوراً راجه پیشخدمت‌هایش را صدا مى‌زند و مى‌گوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى‌اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس‌هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مى‌گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف، چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند. از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد. همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. او نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است؛ یکى از آن‌ها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى‌بندم و شما اى عالمان دین، هم‌اکنون صیغه عقد را جارى کنید. چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم. مصراع گفته شده آن‌ها هم چندان مطلوب نبود. به شعراى ایران مراجعه کردم. مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى‌زد. پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است؛ لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى‌ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید. دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذره، گر نظر لطف، بوتراب کند، طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: به ذره گر نظر لطف بوتراب کند/ به آسمان رود و کار آفتاب کند. 🌸کانال نشر فضائل امیرالمومنین علی ع🌸 عضو شوید👇 @amiralmumnin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بگذار که در معرکه بی‌سر گردیم با لشکر آفتاب برمی‌گردیم هنگام شهادت است آغاز حیات «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم» 🖤
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 خدمتی که پدر بشار اسد (حافظ اسد) به ایران کرد و بلایی که سر صدام آورد در جنگ تحمیلی آورد... بفرستید برای اونایی که این جریان رو نمیدونستن...👌👌 برای دیدن کلیپهای بیشتر کلیک کن
خوب بودن خود را منوط به خوب بودن ديگران نكنید… بد بودن خود را به علت بد بودن ديگران توجيه نكنید! ما آيينه نيستيم، انسانيم... بخاطر آنچه هستيد به ديگران عشق بورزيد نه به خاطر آنچه ديگران هستند…
♥️امام صادق علیه‌السلام فرمودند: پدرم مرا به سه چيز ادب آموخت و از سه چيز نهى ‏ام فرمود؛ سه نكته ادب اين بود كه فرمود فرزندم! 1⃣هركس با دوست بد بنشيند، سالم نمى‏ ماند. 2⃣و هر كس گفتارش را كنترل نكند پشيمان مى‏ شود. 3⃣و هر كس به جايگاه‏ هاى بد وارد شود مورد بدگمانى قرار مى‏ گيرد. و آن سه چيز كه مرا از آن نهى فرمود: 1⃣دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد. 2⃣با كسى كه از مصيبت ديگران شاد مى‏ شود. 3⃣با سخن‏ چين. 📚تحف‌العقول
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما ببینید وقتی حاج قاسم کردستان عراق را از دست داعش نجات داد. @rohallah_kazemy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما انجام بدین فکر نمیکنم دو سه دقیقه بیشتر وقت بگیره و بفرستین برای بقیه. در صورت تمایل در انتشارش سهیم باشیم برای دیدن کلیپهای بیشتر کلیک کنید