eitaa logo
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
1.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
14 فایل
عضویت؟کانالمون‌باوجودت‌قشنگتره.. کپی‌ازرمان‌خیربه‌هیچ‌وجه ازفعالیت‌ها‌حلال‌به‌جزکپی‌ممنوع‌ها🚫 ناشناس‌زیرنظرمدیر https://daigo.ir/secret/8937862409 تبلیغاتمون https://eitaa.com/joinchat/2576352270C8ef1741385 زاپاس‌کانال @romanmfm
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام رفقا خوشبختانه فعلا مشکلم حل شد و امروز رو میتونم پارت بدم . بریم سراغ پارت ☺️
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ #پارت۱۳۷ نورا: در خونه رو که زدم انگار منتظرم بودن.وارد شدم که در توسط آق
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ حامد:با دردی که تو سرم پیچید پلک هام رو از هم جدا کردم. نگاهی با چشمای تارم به اطراف انداختم. هیچ چیز این مکان تاریک و سرد برآم آشنا نبود . اصلا چیشد که من اینجا اومدم؟ آخرین لحظه ای که نورا تاکسی گرفت و رفت روی زمین که نشسته بودم یه چیزی مثل دستمال روی دهنم گذاشته شد و بوی الکل به مشامم خورد. و حالا که چشمام رو باز کردم اینجام. پس همه اش یه نقشه از پیش تعیین شده بوده. پس اونا من رو هم مثل فرشید شناسایی کردن؟ اصلا الان کسی متوجه غیب شدن من شده؟اصلا نورا دیگه به من فکر میکنه یا باور نکرد؟اما اگه باور نکرده بود که ترکم نمیکرد. به زور از حالت دراز کش به حالت نشسته شدم.کمرم به شدت درد گرفته بود و سرگیجه باعث شده بود توی اون سرما هم ،حالم بدتر باشه. نفس نفس میزدم و نمیدونم چرا از شدت استرس که الان نورا کجا هست و چیکار میکنه تپش قلب سراغم اومده بود. ........ داوود: همه توی خونه نشسته بودیم. رسول یه گوشه نشسته بود و توی خودش جمع شده بود. این مدت خیلی سعی کردم به درد خفیف قلبم بی توجه باشم . به خاطر سکته ای که داشتم دکتر گفت احتمالا تا مدتی تپش قلب و درد دارم. حالا هم از شدت ترس و نگرانی درد خفیف قلبم داره بیشتر خودش رو نشون میده.دستم آروم به سمت قلبم رفت و ماساژش دادم. با صدای کیان که دم گوشم بود سرم رو برگردوندم. کیان:خوبی داوود؟ داوود: میشه کاپشن منو با یه لیوان آب بیاری.باید داروهام رو بخورم کیان:اره اره .صبر کن. سریع از جام بلند شدم و کاپشن داوود رو برداشتم.یه لیوان آب هم از پارچ آب روی میز برداشتم و آوردم. دستش دادم.سریع قرص رو از بسته اش در آورد و دوتا خورد. با اخم رو بهش گفتم:احیانا نباید یکی بخوری؟ داوود:کیان الان وقتش نیست.همه چیز به هم ریخته بعدا میگم. رسول : به زور از جام بلند شدم و زیر نگاه خیره بقیه به طرف حیاط رفتم. دمپایی رو پوشیدم و دست به دیوار حیاط به طرف حیاط و حوض رفتم . لب حوض نشستم و خیره شدم به آب توی حوض. قطره اشک سمجی که از همون اول سعی داشت از چشمم بیرون بیاد بالاخره فرود اومد. مجوز فرود بقیه قطرات اشکم رو هم صادر کردم و همونطور که دستم توی آب حوض رفته بود و به تصویر انعکاس یافته توی آب حوض نگاه میکردم پرت شدم به خاطرات گذشته. خاطرات شیرینی که با حامد داشتم. یعنی الان حالش چطوره؟ داداشم رو میگم.حامدی که از همون اول ماجرای دردسر هام همراهم بود. تا حالا دوبار گرفتار شدیم.یه بار وقتی سهیل و پدرش مارو گرفتن و بار دوم وقتی سهیل و عموش گرفتن. باهم بودیم اما اینبار اون تنهاس .من اینجام و اون معلوم نیس کجاس. من حالم اینجوریه و اون معلوم نیست چجوره. .............. نورا: از شدت گریه دیگه چشمم باز نمیشد. اروم از جام بلند شدم و خواستم حرکت کنم که چشمام سیاهی رفت و افتادم. صدای ترسیده آقاجون و بقیه رو شنیدم که صدام میزدن اما خسته تر از اونی بودم که جوابشون رو بدم و بگم خوبم.آروم آروم به خواب رفتم و صداها محو شد. ............ محسن:نامزد حامد از حال رفت.سریع به اورژانس زنگ زدیم . حدودا پنج دقیقه بعد همونطور که ما نگران و ترسیده بودیم و رسول دستش به دیوار بود و سعی میکرد آروم باشه زنگ به صدا در اومد. سریع در رو باز کردم که دوتا پرستار خانم ویه پرستار مرد و برانکارد داخل اومدن. خانم ها سریع نورا خانم رو روی برانکارد گذاشتن . همگی پشت آمبولانس حرکت کردیم.پدر حامد هم با عروسش رفت. بالاخره به بیمارستان رسیدیم .نامزد حامد سریع به اتاقی منتقل شد و دکتر رفت بالای سرش .ما هم پشت در ایستادیم و فقط دعا کردیم چیزی نباشه .چون اگر اتفاقی برای نامزد حامد بیوفته حامد حالش خراب میشه . ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ پ.ن.حامد 💔 پ.ن.حال بد رسول و درد خفیف قلب داوود ❤️‍🩹 پ.ن.نورایی که حالش بد شد🥀 https://eitaa.com/romanFms
https://harfeto.timefriend.net/17098941770514 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ لینک ناشناس جهت ارسال نظرات زیباتون در مورد رمان 😊
رفقا ازتون میخوام حتما حتما عضو زاپاس باشید تا اگر مشکلی برای کانال پیش اومد ادامه فعالیتمون در زاپاس باشه🥲 https://eitaa.com/romanmfm بفرمایید اینم لینک زاپاس پارت های رمان از فصل اول تا اینجای رمان به صورت منظم بدون پیام اضافه ای در کانال زاپاس قرار داره😉
سلامم بریم یکم فعالیت گاندویی داشته باشیم😉
پایان فعالیت امیدوارم راضی بودید😊