گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
وآن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
وآن ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
والله که شهر بی تو مرا حبس میشود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن های هوی و نعره مستانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
#مولانا
#احمد_شاملو
@romankadeh
میدونی چرا زندگیمون اینقدر کج و کوله است؟!
چون اونجاهایی که باید عذرخواهی کنی، داد میزنی!😎
@romankadeh
#تـو را دوست دارم
به وسعت جهانمان
و بی نهایت را
نمی توان مقدار گرفت♥️
@romankadeh
6 قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر تحفه ای یافت نکردم
که کنم هدیهتان
یک سبد عشق و محبت
همه ارزانیتان ...
@romankadeh
گاهی نياز داريم بیخيال شويم
بیخيال گذشته
بیخيال آينده
بیخيال احساس،
بیخيال اگرها و شايدها
گاهی لازم است بگوييم:
هر چه باداباد...
@romankadeh
باید کسی باشد
که تمامِ خستگی هایت
نرسیده به آغوشش
در گرمای صدایش ذوب شود ..
با «تــو» هستم؛ باید باشی ...!!!♥️
#لیلا_مقربی
@romankadeh
🌸✨
هرکسی ویرانهٔ خود را عمارت میکند
ما به تعمیر دلِ بی پا و سر، ویران شدیم ...!❣
#بیدل_دهلوی
@romankadeh
#set😻✨
۰
@romankadeh