eitaa logo
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
4.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
720 ویدیو
73 فایل
ھوﷻ 📩رمانهای عاشقانه ی مذهبی را❣️ با ما بخوانید. 💚 🔔 #رمان انلاین هم داریم روزی دو رمان ظهر #روژان فصل ٣ و شب #فالی‌دراغوش‌فرشته در خدمتتونیم. 🌸کپی رمانها بدون اجازه ادمین جایز نیست وپیگرد دارد 🚫 🆔 @Ad_noor1 👈 تبلیغات و ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
ساده زندگی کن ؛ اما ساده عبور نکن از دنیایی که تنها یک بار تجربه اش میکنی...! ☕️
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
📖 ✨ در آیہ ياد شده؛ قرآن ڪریم ما رو متوجہ این مطلب میڪنہ ڪہ در ڪارها بہ حاضر و ناظر بودن خدا توجہ ڪنیم. مردے تصمیم بہ جدایے از همسرش گرفتہ؛مهریہ رو پرداخت ڪردہ. دو شاهد هم آوردہ و ... قرآن مے فرماید ؛ علاوہ بر اینها یادت باشہ ڪہ خدا حرفاتون رو میشنوہ و از ظاهر و باطن شما آگاهہ. یعنے ببین روز قیامت میتونے جواب بدے در دادگاہ خدا ڪہ چرا این ڪار رو ڪردے؟ 🖇 همہ توهین هایے ڪہ در جریان طلاق_متأسفانہ_صورت میگیرہ رو خدا میشنوہ. از همہ دل هایے ڪہ در جریان طلاق شڪستہ میشہ خدا خبر دارہ. 💥بنظرم اگہ مردم متوجہ این دو صفت خدا بودند انقدر راحت حاضر بہ جدایے نمے شدند. در هرصورت هر تصمیمے میخوایم بگیریم یادمون باشہ ڪه «فان اللہ سمیع علیم» و روز قیامت بہ پاے حسابرسے چنین خدایے خواهیم رفت. 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📚 آیہ 227سورہ بقرة: «و ان عزموا الطلاق فان اللہ سمیع علیم» 📚 ترجمه: و اگر تصمیم بہ طلاق گرفتید پس خدا بسیار شنوا و داناست.
هدایت شده از 🗞️
‍ ▪️پرسید: احوالتان چگونه است؟ شنید که: "دلی شکسته تر از من، در آن زمانه نبود در این زمان دل فرزند من شکسته تر است! " شعر، گویای نگرانی قلب مادری بود، برای فرزندی، در پس ابرهای غیبت کبری. علّامه میرجهانی خواب دیده بود، خوابِ مادر عصمت و امامت، حضرت صدیقه را . 📚 شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۱۶۰. 🥀🍂شهادت علیهاسلام تسلیت باد🥀🍂
◻️رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در بیان منقبتی از مناقب ذاتی دخترشان حضرت صدیقه الکبری فاطمة الزهراء (علیها السلام) فرمودند: ▫️إنَّ فَاطِمَةَ لَيْسَتْ‏ كَنِسَاءِ الْآدَمِيِّين‏ ▫️دخترم فاطمة (علیها السلام)، همچون زنان آدمیان نیست 📔بحار الأنوار ؛ ج۳۷ ؛ ص۶۵ 📔عوالم العلوم و المعارف ج۱۱ ؛ ص۳۷ ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمهَ و اَبیها و بَعلِِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک نـــشـــرش صـــدقـــه جاریــــه اســــت
هدایت شده از 🗞️
🌹شاه کلید رابطه با خدا 🌹 آیت الله بهجت (ره): از ما، عمل چندانی نخواسته اند! مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است! تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن! همه میپرسند چه کار کنیم؟ من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟ و پاسخ اینست: نــــکــنــیــد. شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_صد_شانزدهم #
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 حرف های مادرم بو دار است . انگار از علاقه ام خبر دارد . سکوت میکنم . هر حرفی بزنم و هر عکس العملی نشان بدهم علاقه ام را آشکار تر میکند . مادرم لبخند مهربانی میزند _سکوت علامت رضاست . پس من میرم به خاله شیرین خبر بدم . خجالت زده سرم را پایین می اندازم و لبخند کوچکی میزنم . به محض خروج مادرم لبخندم را عمیق تر میکنم . نمیدانم چطور حس هیجان و شادی ام را تخلیه کنم . هم خوشحالم و هم متحیر . نمیدانم چطور انقدر ناگهانی تصمیم یجاد عوض شد ؟! چطور پدرم اجازه داده ؟! چطور همه چیز بر طبق مراد است ؟! انگار دارم پاداش صبرم را میگیرم . انگار به آسانی پس از سختی دارم میرسم . با صدای پیامک موبایل آن را بر میدارم و به سراغ پیام میروم . پیام از طرف شهریار است 《مبارکا باشه خانوم خانوما》 آرام میخندم . شهریاری که همیشه در صحنه حاضر است و خدا میداند از کجا فهمیده که خبر خواستگاری به دستم رسیده . مطمئنم او هم در این اتفاق نقش داشته . موبایل را خاموش میکنم و پر انرژی برای گردگیری و تمیز کاری عمیق اتاقم آماده میشوم . ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ کمی پرده آشپزخانه را کنار میزنم و نگاهی به جمع می اندازم . همه گرم صحبت هستند . سجاد روی مبل تک نفره ای نشسته و کت شلوار مشکی رنگی با بلیز سفید به تن کرده . صورتش دیگر مثل قبل رنگ پریده نیست و کمی پر شده است . کلاه گیس قهوه ای حالت داری گذاشته که با صورت سفید و چشم های قهوه ای اش تناسب دارد . بخاطر ریش های تراشیده و کلاه گیس حالت دارش بیشتر شبه مدلینگ های خارجی شده تا یک جوان مذهبی . بی اختیار آرام میخندم . طبق گفته های شهریار کلاه گیس را عمو محمود خرید اما سجاد به هیچ وجه زیر بار نمیرفت که آن را روی سرش بگذارد . اما بلاخره با اصرار های خاله شیرین و عمو محمود و صحبت های شهریار قانع شد و کلاه گیس را روی سرش گذاشت . وقتی وارد شدند شهریار ور از چشم جمع به زور ماسک را از روی صورتش برداشت . دوباره نگاهش میکنم . به زمین خیره شده و به شدت در افکارش غرق شده . شهریار کمی دور تر از سجاد با خوشحالی نشسته و گاهی نیم نگاهی به سجاد می اندازد . آنقدر خوشحال و سرمست است که اگر کسی نداند فکر میکند او داماد است . شهریاربه خواسته پدرم به عنوان برادر بزرگترم در جمع حضور پیدا کرد . اگرچه ۳ ساعت زودتر آمد و گفت میخواهد قبل از آمدن مهمان ها همه چیز را بررسی کند تا مطمئن شود من دست گل به آب نمیدهم . این رفتارش هم درست مثل دختر های خواستگار ندیده بود . از فکری که به ذهنم رسید خنده ام میگیرد . عمو محمود با صدای بلند میگوید _خب دیگه به اندازه کافی راجب خودمون صحبت کردیم حالا بهتره راجب علت اصلی این مراسم صحبت کنیم . &ادامه دارد ... 🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay
هدایت شده از 🗞️
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌨🌨 توی این هوای برفی زائرها، کبوترها، خادم‌ها 💫 همه با هم، یه طور خاص، مهربونترین 🌴 🌴
هدایت شده از 🗞️
چادرت را بتکان روزی مارا بفرست ای که روزی دو عالم همه از چادر توست... 🖤یا زهرا سلام الله علیها🖤 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
༻🌼༺ ‍✨ آیت‌الله سید عبدالله فاطمی نیا حفظةالله: بدترین سخن این است که شخص بگوید: دعا کردم و نشد! زیارت کردم و نشد! این نشدها خیلی خطرناک است. این ناامیدی‌ها و این نحو برخورد با دعا و توسل بسیار ضرر دارد. هیچ‌چیز برای شیطان، شیرین‌تر از این نشدها نیست! ─═🍃🌼🍃═─ 📚 نکته‌ها از گفته‌ها، دفتر اول
✨﷽✨ ✍پیامبر اکرم (ص) : بدترین زنان شما آرایش کنان و متکبّرانند و آنان منافقانند. خدا زنان مرد نما را دوست ندارد. زن وقتی خوشبو می شود (آرایش کرده وعطر میزند) و در انجمنی می گردد (خیابان گردی میکند) زناکار است. » دو کسند که نمازشان از سرشان بالاتر نمی رود: بنده ایکه از آقایان خود گریخته باشد تا هنگامی که باز گردد و زنیکه شوهر خود را نافرمانی کرده باشد تا باز گردد.» وقتی زنی دور از بستر شوهر خود شب را به روز آرد فرشتگان تا صبح او را لعنت کنند. وقتی زنی به شوهر خود می گوید از تو خیری ندیدم اعمال نیکش بی اثر می گردد. » 💥از زنان بد به خدا پناه برید. 📚کتاب نهج الفصاحه با ترجمه استاد ابوالقاسم پاینده
💟امام رضا  (ع): 🌸«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ» 💫↫هر که از ←نفس→ خویش حساب کشد سود می برد و هر که غفلت ورزد زیان می بیند.💯 📚بحار الانوار/ ج۷۵ /ص۳۵۲
✨﷽✨ ✍آیت الله فاطمی نیا : شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید : روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت : مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدابه او عنایت کرده بود.مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند! میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم. ☀️ فردا اول وقت مشکلم حل شد.