امام حسنمجتبی علیهالسلام بسیار "با گذشت" بودند، و از ستم دیگران چشم پوشی می کردند. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به "رفتار بد" دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد
خانواده ای یهودی همسایهی امام بودند. دیوار خانه ی این یهودی ، شکاف برداشته و نَم از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. روزی همسر یهودی برای درخواستی ، به خانه آن حضرت رفتو دید که شکاف دیوار "سبب" شده که "دیوار" خانه امام نجس شود
پیش شوهر خود رفتو او را آگاه کرد. "مرد یهودی"خدمت حضرت آمد وپوزش خواست و از اینکه امام ، در این مدت "سکوت" کرده و چیزی نگفته بود ، شرمنده شد.
حضرت برای اینکه او بیشتر "شرمنده" نشود، فرمودند: از جدم رسول الله صلالله علیه و آله "شنیدم" که فرمودند: با همسایه مهربانی کنید
فرد یهودی با دیدن گذشت و برخورد پسندیده ی ایشان به خانه اش برگشت و دست زن و بچهاش را گرفتو نزد امام آمدند و از حضرت خواستتا آنان را به"دین اسلام" درآورد
شهیدی ، محمد حسن ، تحفة الواعظین، جلد ۲ ، صفحه ۱۰۶
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
27.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه قاب قدیمی داشتم،
برای آموزش ازش استفاده کردم🌱
امیدوارم که براتون مفید بوده باشه🙏
بفرستید برای هر کی که عاشق کارهای هنریه
#آموزش_رایگان
#قاب_دور_بشقاب
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
روزمره های بانوی ایرانی🌱📸🏡
رونقت را روز روز افزون کنم / نام تو بر زر و بر نقره زنم منبر و محراب سازم بهر تو / در محبت قهر من ش
یا مثلاً این قاب قشنگ مولانا که هنر دوست عزیزم هست😍
اگه سوالی دارید بصورت حرفه ای پاسخگوتون هستن
https://eitaa.com/joinchat/858980627C9ec2aa3d0f
سپس عمر بن سعد که خداوند او را لعنت کند دستور داد پیکر امام حسین را در زیر نعل اسبها پایمال کنند آنها نیز این کار را کردند.
سپس همراه مخدرات حرم که آنها را اسیر کرده بودند و همراه آنها زین العابدین علیه السلام بود،حرکت کردند. آنها را بر روی شترهای بدون محمل بردند و کشتهها را روی زمین باقی گذاشتند و دفن آنها را اهل روستا بر عهده گرفتند.
ورود اسیران به کوفه
مسلم گچ کار میگوید؛
من همواره همراه آنها بودم تا وارد کوفه شدند،تا به جایی رسیدند که به آن کناس گفته میشد. آنجا شلوغ شد و سر امام حسین را برای مردم آوردند. زنها و کودکان فریاد میکشیدند و ناله میزدند.
حضرت ام کلثوم به آنها فرمود؛
ای اهل کوفه! مردان ما را کشتید و برای زنانمان گریه میکنید؟!
فردا هنگامی که خداوند بین ما و شما قضاوت کند شما چه در دست دارید؟!
سپس به سمت چپ و راست نگاهی انداخت و به کودکان نظاره کرد که لقمهها و غذاهایی از دست مردم میگرفتند،مانند ۵ خرما و ۵ گردو و نان.
حضرت ام کلثوم آنها را از دست کودکان و از دهان آنها میگرفت و بیرون میکشید و به زمین میانداخت. مردم گریه و ناله میکردند و ضجه میزدند.
حضرت ام کلثوم فرمود؛
او از دنیا رفت در حالی که از انسان آزاده و برده و کوچک و بزرگ،امانتی بر گردنش نبود! از دنیای او به ما چیزی رسیده است و ما اهل بیتی هستیم که صدقه برای ما حلال نیست!
شعبی بن یحیی بن یعمر نقل میکند؛
در حالی که سر امام حسین بر نیزه بود به خدا سوگند از او میشنیدم که سرفه میکرد و استعاذه میفرمود،سپس سوره کهف را آغاز کرد من ایستاده بودم و میشنیدم...
دیگر نتوانستم بایستم و قرائت او را بشنوم غش کردم و با صورت بر زمین افتادم ا از آنجا به خانهام آوردند و نمیدانم در کجا این اتفاق برای من افتاد!
کسی که به او اطمینان دارم برای من روایت کرده که امام حسین تا آخر سوره را قرائت کرد و این را حبیب نیشابوری نقل کرده است.
#المصرع_الشین
فی قتل الحسین
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
یکم درباره امام حسن جان بگیم؛ که خیلی غریب بودن و واقعا ما شیعیان هم چیز زیادی از ایشون نمیدونیم😢
امام حسن علیه السلام بسیار خوش رو وخوش پوش بودند.
ظاهر حضرت را اینگونه توصیف کردهاند.
رنگ صورتش سفید بود با کمی سرخی،چشمانش سیاه ،گونههای هموار،ریش بلند که به رنگ سیاه خضابش میکرد،موهای مجعد،قد میانه،شانههای عریض و استخوانهای درشت.
حتی در متون و منابع قدیم میخوانیم که آن حضرت هم مثل برادر علمدارش به ماه تشبیه میشده!
امام حسن بسیار خوش اخلاق بودند؛حتی معاویه در مورد حضرت گفته بود, هرگز نشنیدم که کسی از زبان حسن بن علی در امان نباشد. حتی خود معاویه بارها کوشید تا امام را عصبانی کند ولی نتوانست بسیار با عطوفت،مهربان و صبور بودند...
امام حسن شغل باغداری داشتند.
در جنوب مدینه نخلستانهای وسیعی است که هنوز هم هست و اینها همان است که علی علیه السلام در دور غصب خلافت آباد کرده بود.
این منطقه به خاطر چاههایی که علی بن ابیطالب حفر کرده بود به ابیار علی معروف است؛و هر چقدر درآمد داشتند بین فقرا تقسیم میکردند ؛و انقدر میبخشیدند که فقیر غنی میشد...🌱