تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریایی
تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی
تو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس است
حتم دارم که تو از پیش خدا می آیی
مثل اشعار اهورایی باران پاکی
و به اندازه ی لبخند خدا زیبایی
خواستم وصف تو گویم همه در یک رویا
چه بگویم که تو زیبا تر از آن رویایی
مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی
و گرفتار هزاران اگر و امایی
ای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهار
تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟
من به اندازه ی زیبایی تو تنهایم
تو به اندازه ی تنهایی من زیبایی
عاشقی را چه نیازست به تو جیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
#قیصر_امین_پور
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ما دوره گرد
داد می زد: "کهنه قالی می خرم
دست دوم، جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری، شیشه خالی می خرم"
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید، بغض اش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!
سوختم، دیدم که بابا پیر بود
بدتر از او، خواهرم دلگیر بود
بوی نان تازه هوش اش برده بود
اتفاقا مادرم هم، روزه بود
صورت اش دیدم که لک برداشته
دست خوش رنگ اش، ترک برداشته
باز هم بانگ درشت پیرمرد
پرده اندیشه ام را پاره کرد...
"دوره گردم، کهنه قالی می خرم
دست دوم، جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری، شیشه خالی می خرم
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت: آقا، سفره خالی می خرید؟!
#قیصر_امین_پور
چشمههای خروشان تو را میشناسند
موجهای پريشان تو را میشناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ريگهای بيابان تو را میشناسند
نام تو رخصت رويش است و طراوت
زين سبب برگ و باران تو را میشناسند
هم تو گلهای اين باغ را میشناسی
هم تمام شهيدان تو را میشناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را میشناسند
بوی توحيد مشروط بر بودن توست
ای که آيات قرآن تو را میشناسند
گرچه روی از همه خلق پوشيده داری
آی پيدای پنهان تو را میشناسند
اينک ای خوب، فصل غريبی سر آمد
چون تمام غريبان تو را میشناسند
کاش من هم عبور تو را ديده بودم
کوچههای خراسان تو را میشناسند
#قیصر_امین_پور
هر چه هستی باش!
اما کاش ...
نه جز اینم آرزویی نیست
هر چه هستی باش، اما باش!
#قیصر_امین_پور
❤️
ما در عصر احتمال به سر می بریم
در عصر شک و شاید
در عصر پیش بینی وضع هوا
از هر طرف که باد بیاید...
در عصر قاطعیت تردید
در عصر جدید
عصری که هیچ اصلی
جز اصل احتمال یقینی نیست
اما من
بی نام تو
حتی یک لحظه احتمال ندارم
چشمان تو عین الیقین من
قطعیت نگاه تو دین من است
من از تو ناگذیرم
من بی نام ناگذیر تو می میرم...
#قیصر_امین_پور
❤️
اول آبی بود این دل، آخر اما زرد شد
آفتابی بود، ابری شد، سیاه و سرد شد
#قیصر_امین_پور
😞
@roohnavaz
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی
ای سر انگشت تو آغاز گل افشانی ها
🌹
#قیصر_امین_پور
🆔 @roohnavaz 📢
از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟
یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را
#قیصر_امین_پور
🌸
🆔 @roohnavaz 📢