درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
👤 #حافظ 🍃
#شب_بخیر با آرزوی فردایی پر از خوشی و برکت برای شما 💫🌙🌷🌺💝
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
با تابش زلف و رخت ای ماه دلفروز
از شام تو قدر آید وز صبح تو نوروز
از جنبش موی تو برآید دو گل از مشک
وز تابش روی تو برآید دو شب از روز
👤 #سنایی 🍃
#صبح_بخیر همراهان گرامی ، روز خوب و خوشی را برای شما آرزومندیم.🌞🌼🌻🌺💝
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
جوانا تا تو را وقت است کاری در جوانی کن
در ایام توانایی تو یاد از ناتوانی کن
به غفلت مگذران عمر عزیز خویش را یکدم
از این گوهر که داری در کف خود قدر دانی کن
بیفشان بذر نیکی تا تو را سنبل ببار آید
خدا را بنده شو، او را اطاعت در جوانی کن
اگر چشم طمع داری به عفو حضرت یزدان
تو دست زیر دستان گیر و لطف و مهربانی کن
#فاضلی
🆔 @roohnavaz 📢
هی فلانی
دل به غم مسپار
نومیدی بران از خویش
دور دار از جان خود تشویش
تو درختی، نا امیدی آتش قهار
با شتاب و بیامان گستر هان مشو تسلیم نومیدی
که نماند از وجودت غیر خاکستر
جای شکرش باز هم باقی است
تو هنوز اینجا مرا داری من تو را دارم
ما هنوز این جا شناساییم که چه هستیم و که هستیم و کجا هستیم و چرا هستیم
این اصلیترین اصل است
👤 #مهدى_اخوان_ثالث 🍃
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
دلخوشم با نفسی، حبه ی قندی، چایی
صحبت اهل دلی، فارغ از همهمه ی دنیایی
🆔 @roohnavaz 📢
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی
زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
این پنج روزه مهلت ایام آدمی
آزار مرمان نکند جز مغفلی
باری نظر به خاک عزیزان رفته کن
تا مجمل وجود ببینی مفصلی
آن پنجهٔ کمانکش و انگشت خوشنویس
هر بندی اوفتاده به جایی و مفصلی
درویش و پادشه نشنیدم که کردهاند
بیرون ازین دو لقمهٔ روزی تناولی
زان گنجهای نعمت و خروارهای مال
با خویشتن به گور نبردند خردلی
از مال و جاه و منصب و فرمان و تخت و بخت
بهتر ز نام نیک نکردند حاصلی
بعد از هزار سال که نوشیروان گذشت
گویند ازو هنوز که بودست عادلی
ای آنکه خانه در ره سیلاب میکنی
بر خاک رودخانه نباشد معولی
دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد
هرگز نبود دور زمان بیتبدلی
مرگ از تو دور نیست وگر هست فیالمثل
هر روز باز میرویش پیش، منزلی
بنیاد خاک بر سر آبست ازین سبب
خالی نباشد از خللی یا تزلزلی
دنیا مثال بحر عمیقست پر نهنگ
آسوده عارفان که گرفتند ساحلی
دانا چه گفت، گفت چو عزلت ضرورتست
من خود به اختیار نشینم به معزلی
یعنی خلاف رای خداوند حکمت است
امروز خانه کردن و فردا تحولی
آنگه که سر به بالش گورم نهند باز
از من چه بالشی که بماند چه حنبلی
بعد از خدای هر چه تصور کنی به عقل
ناچارش آخریست همیدون که اولی
خواهی که رستگار شوی راستکار باش
تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی
تیر از کمان چو رفت نیاید به شست باز
پس واجبست در همه کاری تأملی
باید که قهر و لطف بود پادشاه را
ورنه میسرش نشود حل مشکلی
وقتی به لطف گوی که سالار قوم را
با گفت و گوی خلق بباید تحملی
وقتی به قهر گوی که صد کوزهٔ نبات
گه گه چنان به کار نیاید که حنظلی
مرد آدمی نباشد اگر دل نسوزدش
باری که بیند و خری اوفتاده در گلی
رستم به نیزهای نکند هرگز آن مصاف
با دشمنان خویش که زالی به مغزلی
هرگز به پنج روزه حیات گذشتنی
خرم کسی شود مگر از موت غافلی
نی کاروان برفت و تو خواهی مقیم بود
ترتیب کردهاند تو را نیز محملی
گر من سخن درشت نگویم تو نشنوی
بیجهد از آینه نبرد زنگ صیقلی
حقگوی را زبان ملامت بود دراز
حق نیست اینچه گفتم؟ اگر هست گو بلی
تو راست باش تا دگران راستی کنند
دانی که بیستاره نرفتست جدولی
خاص از برای وسوسهٔ دیو نفس را
شاید گر این سخن بنویسی به هیکلی
جز نیکبخت پند خردمند نشنود
اینست تربیت که پریشان مکن دلی
تا هر چه گفته باشمت از خیر در حضور
بعد از تو شرمسار نباشم به محفلی
این فکر بکر من که به حسنش نظیر نیست
مردم مخوان اگر دهمش جز به مقبلی
وان کیست انکیانه که دادار آسمان
دادست مرو را همه حسن و شمایلی
نویین اعظم آنکه به تدبیر و فهم و رای
امروز در بسیط ندارد مقابلی
من خود چگونه دم زنم از عقل و طبع خویش
کس پیش آفتاب نکردست مشعلی
منتپذیر او نه منم در زمین پارس
در حق کیست آنکه ندارد تفضلی
عمرت دراز باد نگویم هزار سال
زیرا که اهل حق نپسندند باطلی
نفست همیشه پیرو فرمان شرع باد
تا بر سرش ز عقل بداری موکلی
تا بلبلان به ناله درآیند بامداد
هر گه که سر برآورد از بوستان گلی
همواره بوستان امیدت شکفته باد
سعدی دعای خیر تو گویان چو بلبلی
👤 #سعدی 🍃
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
آن روز که شهر، از تو پُر غوغا بود
در خشم تو هیبت علی پیدا بود
آن خطبه پُر شور تو در کوفه و شام
فریادِ بلند و سرخِ عاشورا بود
فرا رسیدن سالروز شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد🙏🏻🖤
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
بندگی کن، تا که سلطانت کنند
تن رها کن، تا همه جانت کنند
خوی حیوانی، سزاوار تو نیست
ترک این خو کن، که انسانت کنند
چون نداری درد، درمان هم مخواه
درد پیدا کن، که درمانت کنند
بنده ی شیطانی و داری امید
که ستایش، همچو یزدانت کنند
سوی حق نا رفته، چون داری طمع
همسر موسی بن عمرانت کنند
از چَهِ شهوت قدم بیرون گذار
تا عزیز مصر و کنعانت کنند
بگذر از فرزند و جان و مال خویش
تا خلیل الله دورانت کنند
سر بِنه در کف، برو در کوی دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
جسم لاهوتی اگر داری بیا
تا به بزم قرب، مهمانت کنند
چون علی در عالم مردانگی
فرد شو، تا شاه مردانت کنند
همچو سلمان، در مسلمانی بکوش
ای مسلمان، تا که سلمانت کنند
تا توانی در گلستان جهان
خارشو،تا گل به دامانت کنند
همچو خاک افتادگی کن پیش از آن
که به زیر خاک پنهانت کنند
#سید_عباس_حسینی_جوهری
🍀
🆔 @roohnavaz 📢
گــــر زان توام هر دو جهانم بستان
باکـــی نبود ســود و زیانم بستان
باز آی بپــرسش و ببین چشم تَرَم
لب بر لب خشکـــم نِه و جانم بستان
👤 #سیف_فرغانی 🍃
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستش زور منِ خسته به طوفان نرسید
گر چه گفتند بهاران برسد مال منی
قصه آخر شد و پایان زمستان نرسید
من گذشتم که به تقدیر خودم تکیه کنم
جگرم سوخت ولی عشق به عصیان نرسید
کلِ این دهکده فهمید که عاشق شده ام
خبر اما به تو ای دختر چوپان نرسید
در دل مزرعه بغضم سله بسته است قبول
گندمم حوصله کن نوبت باران نرسید
نان عاشق شدنم را پسر خان می خورد
لقمه ای هم به منِ بچه ی دهقان نرسید
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
حیف دستم سر آن موی پریشان نرسید
👤 #شهریار 🍃
#شب_بخیر ، فردایی بهتر از امروز در انتظارتان💫🌙🍀🌷🌺💝
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
مهربان که باشی
خورشید از سمت قلب تو
طلوع خواهد کرد
و صبح
مگر چیست؟
جز لبخند مهربانت
#صبح_بخیر ، روز شما سرشار از خوشی و شادی☀️🍀☘🌻🌺💝
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️
هرچه کنم نمی شـود، تا بروی تو از دلم
از تو فرار می کنم ، باز تویی مقابلم
پای کشیده ام ز تو، تا بروی ز خاطرم
باز به کوچه باغ غم، دستِ تو شد حمایلم
آبِ رُخم تو بُرده ای،خواب و خورم گرفته ای
نی تو مرا رها کنی...، نی به تو باز مایلم
آب شوم، تو جوی من،جـوی شوم، تو آبِ من
حل کنم اَر مسـایلی. باز تویی مسایلم
عقل به جنگ تن به تن، عشق،تمامِ حرفِ من
عقـل چه قائله به پا کرده به عشـق قایلم!
دل به جهان نبسته را، تاجِ شهان شکسـته را
از چه گدای خود کنی؟ رو زِ بَرم ،نه سـائلم
لحظه به لحظه سوختم،جان شده،لب بدوختم
کی غمِ دل فروختم؟ این نشد از فضایلم؟
صورت من رصد مکن...،درد مرا به صد مکن
داسِ نگاه تو.عجب!!، کی برسد به حاصلم؟!
نقصِ مرا نه یک، هزار دیده خدای مهربان
من که نگفته ام چنین:«مرد خدا و کاملم»
کودکی ام به عاشقی،طی شد و لطفِ ایزدم
عمر ، به خوانِ هفتم و... مثلِ همان اوایلم
طارق دل شکسته را، با غمِ خود نشسته را
هیچ رها نمی کنی، ". "و "_" ، ف و ا ص ل م [1]
بادِ خزان وزیده است، باز گرفته این دلم
کی تو بهار می رسی؟ حل شود آه، مشکلم
[1]. نقطه و خط فواصلم
👤 #طارق_خراسانی 🍃
🆔 @roohnavaz 📢
اشعار موردعلاقتون رو با دوستانتون به اشتراک بذارید☺️