eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی(تلخگو)
2.4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
331 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این کانال ایجاد می‌شود 💎کانال خوب،نافعتر رفیق خوبه @rooshanfekr2 🤝 http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟امام حسن مجتبی عليه السلام در جواب مردى كه عرض كرد من از شيعيان شما هستم فرمودند: 💎 اى بنده خدا! اگر مطيع اوامر و نواهى ما باشى ، راست مى گويى ولى اگر چنين نباشى پس با ادعاى چنين منزلت والايى كه اهلش نيستى ، بر گناهانت ميفزاى . مگو : من از شيعيان شما هستم ، بلكه بگو : من از دوستداران شما و دشمن دشمنان شما هستم . در اين صورت، تو آدم خوبى هستى و به خوبى گرايش دارى. 📗تنبيه الخواطر و نزهة النواظر ج۲ ص۱۰۶ @rooshanfekr
🌟حضرت فاطمه(س)در تعریف امام علی(ع) فرمود: 💎وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانی، وَ الْهَیْکَلُ النُّورانی، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ. 📚 (ریاحین الشّریعة:ج1، ص93) 💎او پیشوائی الهی و ربّانی است، تجسّم نور و روشنائی است ، مرکز توجّه تمامی موجودات و عارفان است، فرزندی پاک از خانواده پاکان می باشد، گوینده ای حقّگو و هدایتگر است، او مرکز و محور امامت و رهبریّت است.  @rooshanfekr
✍️پاسخ به شبهات ❌ اینکه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از رحلت پیامبر اکرم شبانه روز گریه می‌کردند و مردم به حضرت علی علیه‌السلام اعتراض کردندکه به فاطمه بگو شب گریه کند یا روز گریه کند، آیا گریه مداوم ایشان مانع رسیدگی به امور زندگی ایشان نبود؟ آیا گریه با صدای بلند طوریکه نامحرم صدای ایشان را می‌شنید منافاتی با معصوم بودن ایشان ندارد؟ 🔶 اول: کسی که عزیزی از دست می‌دهد در حالی که گریه می‌کند و عزادار است، کارهای روز مره خودش هم انجام می‌دهد و حتی از مردم هم پذیرایی می‌کند، حرف می‌زند و گریه‌ی او منافاتی با کارهای روزمره او ندارد. 🔷 دوم: منظور از گریه‌ی شبانه روز هم اینطور نیست که ۲۴ ساعته بی‌وقفه گریه کنی، وقتی کسی عزادار است و می‌گویند طرف سه شبانه روز برای عزیزش گریه و عزاداری کرد یعنی این سه شبانه روز ناراحت و گریان بود به طوری که هر وقت عزیزش را یاد می‌کرد گریه می‌کرد. 🔶 سوم: یا انسانی که گریه می‌کند به این صورت است که ده دقیقه گریه می‌کند بعد چند دقیقه توقف می‌کند بعد دوباره گریه می‌کند و اینطور نیست که دائم و مستمر گریه کند. ولی چون پشت سر هم است می‌گویند طرف چند شبانه روز گریه کرد. 🔷 چهارم: گریه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فقط از روی احساس و عاطفه نبوده است بلکه گریه‌ی او دارای پیام و هدف بوده است. گریه‌ی حضرت یک نوع سلاح مبارزه با دشمنان بود، چون وقتی کسی گریه می‌کند دیگران علت گریه‌ی او را می‌پرسند و با او همدردی می‌کنند و درصدد کمک به او و دلداری او برمی‌آیند. 🔺 حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با این کار می‌خواست به مردم بفهماند که چه کسانی به او ظلم کردند و آن‌ها را رسوا کند و مردم را آگاه کند تا به سمت حق بیایند. 🔻 به این خاطر حضرت در جاهای مختلفی گریه می‌کردند، گاهی بر سر قبر پیامبر گریه می‌کردند، گاهی بر سر قبرستان شهدای احد گریه می‌کردند و گاهی در خانه گریه می‌کردند و حضرت علی علیه‌السلام برای او در قبرستان بقیع یک بیت‌الاحزان ساختند و در آنجا گریه کردند.[1] 🔶 پنجم: گریه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله علیها نه تنها برای فراق از پیامبر بلکه به خاطر دفاع از امامت بود. [2] 🔷 ششم: اما آیا گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اشکالی داشت و واقعا باعث آزار و اذیت مردم شده بود؟! . 1️⃣ گریه‌‌های حضرت در خانه تا زمانی بود که مردم اعتراض نکرده بودند و وقتی مردم اعتراض کردند حضرت علی علیه‌السلام برای او جایی در قبرستان بقیع آماده کردند تا در آنجا گریه کنند، پس تا قبل از اعتراض مردم اشکالی به گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نبوده است. 2️⃣ گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آنقدر بلند نبوده که صدای او کل شهر مدینه را بگیرد و این ممکن نیست. نهایتا صدای او در خانه‌اش بوده است. 3️⃣ اما کسانی که به گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اعتراض کردند از دو گروه خارج نیستند: ◀️ گروه اول کسانی هستند که دوستدار و محب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هستند که از باب دلسوزی به حضرت اعتراض کردند که او با گریه‌های زیادش به خودش صدمه نزند. 🔺 و احتمالا همسایگان و زنانی که برای دلداری حضرت می‌رفتند از آن همه گریه‌ی حضرت خسته شده باشند و به حضرت علی علیه‌السلام اعتراض کرده باشند که به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بگوید: شب گریه کند یا روز گریه کند. ◀️ گروه دوم دشمنان و غاصبان حق امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بودند که موقعیت خود را در خطر می‌دیدند. آنان می‌ترسیدند این گریه‌های حضرت باعث شود مردم دلشان به حال او بسوزد و از آنان روی گردان شوند و به سمت حضرت علی علیه‌السلام بروند. 4️⃣ چون مردم گروه گروه و حداقل سه نوبت در شبانه روز به زیارت قبر پیامبر یا برای نماز می‌رفتند و خانه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در کنار قبر پیامبر بود و این مردم گریه و سوگ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌دیدند و این باعث توجه و آگاهی مردم می‌شد. به این خاطر دشمنان حضرت به گریه‌های او اعتراض کردند. 5️⃣ هرچند بعضی از این روایات ضعیف و قابل اعتماد نیستند زیرا در هیچ منبع معتبری نیامده است. و بعضی از آن‌ها هم قابل توضیح هستند. درست است که این روایات در بحارالانوار آمده است اما خود علامه مجلسی آن را نه رد نه تایید کرده است بلکه خودش هم برخی از این روایات را غیر قابل استناد و اعتماد می‌داند. 🌐منابع: [1]ـ بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۵. بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۵۲۳. [2]ـ بحار الانوار، ج ۴۳، صص ۱۵۶ و ۲۱۴ و ج ۵۳، ص ۱۹؛ عوالم العلوم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. @rooshanfekr
New Horizons - Alto, Lenny Loops, Two Scents.mp3
6.36M
این موسیقی فوق‌العاده و آرامش بخش‌رو از دست ندید
🌟امیرالمومنین(علیه السلام): 💎بهترينِ مردم ، كسى است كـه در تنگ دستى اش ايثارگر و شكيبا باشد. 📗 میزان الحکمه ج۱ ص۲۰ @rooshanfekr
🌟پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: 💎کسى که چیزى را مى داند و به آن عمل نمى کند و از دانش خود بهره نمى گیرد، مجازاتش در قیامت از همه شدیدتر است. 📚بحارالانوار، جلد 2، صفحه 38 @rooshanfekr
🗞 نامه ی امیرالمومنین علی علیه السلام به دستگاه خلافت بعد از غصب فدک 🗞 امیرالمؤمنین علی علیه السلام هنگام غصب فدک نامه بسیار تندی با مضامین عالی و کلمات کوبنده خطاب به غاصبین نوشت ❗️ در آن نامه آمده است : ✿ اینان کارشان به اینجا کشیده که میراث پاکان‏ نیکوکار را قسمت کرده ‏اند و با غصب کردن هدیه رسول خدا به دخترش ، گناه سنگینی را متحمل گشته ‏اند ✿ گویا من می‏ بینم که درگمراهی در حرکتید ، همانطور که شتر برای آسیاب با چشم بسته به دور خود می‏گردد ↻♥↻ ✿ به خدا قسم ! اگر اجازه می‏ داشتم سرهای شما را همانند درو کردن گندم از بدن هایتان جدا می‏ کردم و آن چنان جمجمه ‏های شجاعان شما را از جا می‏کندم که چشمان شما از شدت گریه و زاری مجروح گرداند و به وحشت بیفتید ✿ از زمانی که مرا شناخته‏ اید من هلاک ‏کننده و نابود کننده لشگرها بوده ‏ام ، شادابی‏ های شما را به باد می ‏دادم و آشوب‏ های شما را می‏ خواباندم ✿ وقتی که من شجاعانی را که شمشیرشان را می‏چرخاندند و مبارز می‏ طلبیدند ، سر از بدنشان می‏کندم ، شما در خانه‏ هایتان معتکف بودید ↻♥↻ ✿ به خدا قسم ! اگر بگویم آنچه را که خداوند درباره شما فرموده است ؛ دنده ‏هایتان در پهلوهایتان فرو می‏رود ، چه کنم اگر حرف بزنم میگویید علی حسودی می‏کند! اگر ساکت شوم می گویید علی از مرگ ترسید ✿ هیهات، هیهات، من خودم برای دشمنان ، مرگ می‏ آورم و بدون هراس در شب ساکت ، خود را در کام مرگ می‏ اندازم من با خود دو شمشیر سنگین و دو نیزه بلند برداشته‏ ام و پرچم ‏های کفر را سرنگون کرده ‏ام و ناراحتی‏ ها را از صورت نازنین رسول خدا صلی الله علیه و آله که بهترین خلائق است زدوده‏ ام ↻♥↻ ✿ هان ! که به خدا قسم پسر ابی طالب به مرگ اُنس بیشتری دارد از بچه به سینه مادرش ، زنان همچون بچه ‏مرده ‏ها برای شما بگریند اگر من آیاتی را که درباره شما نازل شده بگویم مانند طنابی که در چاه بلندی آویزان باشد ، به خود می ‏لرزید و از خانه‏ هایتان پا به فرار می ‏گذارید . ولی من غضب خود را آسان می ‏گیرم و خشم خود را فرو می‏ خورم تا خدای خود را ملاقات کنم ، با دستی شکسته ، بی ‏بهره از لذت هایی که شما می ‏برید و سفره ه‏ای خالی از نان ‏هایی که شما می ‏خورید ✿ دنیای شما در نظر من چیزی نیست مگر مانند ابری که بالا می‏ آید و سپس غلیظ می گردد و هنوز بارشی نداشته ، از هم پاره شده ، آسمان روشن می‏گردد.  آرام باشید که به زودی غبار غفلت زدوده می‏ شود و نتایج اعمال خود را که بسیار هم تلخ است ببینید. . . ✿ و کافی است خداوند برای قضاوت و رسول خدا برای دشمنی با شما و قیامت برای ایستادن و جواب دادن. . .  ❗️سلام بر آنکس که پیرو هدایت است... 📚 بحار الانوار، ج 29، ص 140 @rooshanfekr
مرحوم شیـخ جعفر کاشـف الغطاء از بزرگ‌ ترین فقیهان عالَم تشیع بود ، در حدی که علمای بزرگ شیعـه از قول او نقل کرده‌اند که فرموده بود اگر تمام کتابهای فقهی را در رودخانه بریزند وبه دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد ، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه‌ام دارم ، همه را بیرون می‌ دهم تا دوباره بنویسند اهــل علم و اصحاب سِرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی می ‌کند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند . اینقــدر در مقام جســت ‌و جو برآمــدند تا به ایــن نتیجـه رسیدند که ایــن مـرد بزرگ الهی ، این فقیه عالیقـدر گاهی که به خـانه می ‌رود ، همسرش حسابی او را می ‌زند روزی چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند آقا ما داستانی شنیده‌ ایـم از خودتان باید بپرسیم . آیا همسر شمــا گاهی شمـا را می ‌زند؟! بله ، عــرب است ، قدرتمند هــم هست ، قوی ‌البنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود ، حسابی مرا میزند . من هم زورم به او نمیرسد گفتند او را طلاق بدهید . گفت نمی ‌دهم . گفتند اجـازه بدهیـد ما زنانمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت این کار را هم اجازه نمی ‌دهم . گفتند چرا؟ گفــت همسرم در خــانه برای مـن از اعظم نعمت‌ های خــداست چون وقتــی بیرون می ‌آیم و در صحن می ‌ایستم و تمام صحن ، پشت سر من نماز می‌خوانند ، مردم در برابر من تعظیم می ‌کنند گاهی در برابر این مقاماتی که خـدا به من داده ، یک ذرّه هوا مرا بر می ‌دارد . همان وقت می ‌آیم در خانه کتک می ‌خورم ، هوایـم بیرون می ‌رود! این الهی است ، این باید باشد. @rooshanfekr
🌟امیرالمؤمنین عليه السلام: 💎ناملايمات را تحمّل كن كه تحمّل، پوشش عيبهاست، انسان خردمند نيمش بردبارى است و نيم ديگرش چشم پوشى احتمِلْ ما يَمُرُّ عليكَ، فإنّ الاحتِمالَ سترُ العُيوبِ، و إنّ العاقلَ نِصْفُهُ احتِمالٌ، و نصفُهُ تَغافُلٌ 📚غررالحكم حدیث 2378 @rooshanfekr
*قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری* روزی طلبه جوانی که در زمان شاه‌عباس در اصفهان درس می‌خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس‌خواندن خسته شده‌ام و می‌خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درس‌خواندن برای آدم، آب و نان نمی‌شود و کسی از طلبگی به جایی نمی‌رسد و به‌جز بی‌پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا که می‌روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می‌خواهی برو، من مانع کسب‌وکار و تجارتت نمی‌شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده‌ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید. شیخ گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه‌فروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب‌هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن‌ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد. شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می‌دهند؟ شیخ گفت: امتحان آن که ضرر ندارد. طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بی‌میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت: این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو می‌سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و می‌خواستند او را با خود ببرند. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده‌ام؟ مرد زرگر گفت: می‌دانی این سنگ چیست و چقدر می‌ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می‌ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک‌جا ندیده‌ای، چنین سنگ گران‌قیمتی را از کجا آورده‌ای؟ پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی‌کرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنت‌زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده‌ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام‌گرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمی‌کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این مرد راست می‌گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آورده‌ای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه می‌پردازد. شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی که می‌بینی، گوهر شب‌چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می‌درخشد و نور می‌دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می‌شناسد و قدر گوهر را گوهری می‌داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی‌دهند و همگان ارزش آن را نمی‌دانند. وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان‌های عاقل و فرزانه می‌دانند و هر بقال و عطاری نمی‌داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. @rooshanfekr
❓اگه خانمی با شوهرش بدرفتاری کنه و بهش فحش و بدوبیراه بگه😐، شوهر می‌تونه خرجی‌ش رو نده؟ 👈 یا خدا! فحش؟ دشنام؟ یعنی مثلاً در حد بووووووق؟! 📚همه مراجع: اگه این کارها باعث نفرت شوهر بشه، دراین‌صورت، دیگه دادن نفقه و خرجی خانم بر آقا واجب نیست. 🔺 وحید، منهاج‌الصالحین، ج۳، النفقات؛ امام، تحریرالوسیلة، ج۲، القول فی‌النشوز؛ سیستانی، منهاج‌الصالحین، ج۳، م۳۵۰؛ صافی، هدایةالعباد، ج۲، القول فی‌النشوز؛ فاضل، جامع‌المسائل. @rooshanfekr
🌷 امام صادق (علیه‌السلام) : 👌 کسی که هفت‌بار بگوید "یا ارحم الراحمین " ؛ از جانب خداوند خطاب می‌رسد : ای بنده من! حاجت خود را طلب نما تا اجابت کنم... 📚 مکارم الاخلاق ؛ ص ۳۴۶ @rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مهمترین درس معارف 🔹اولین، دومین، سومین، چهارمین و پنجمین درس مهم، کدام درس است؟ 👈🏻 این کلیپ از جلسۀ دوم درس‌های " صدر اسلام" تهیه شده است. @rooshanfekr
💠 💠 (ره) 💎 عبارت است از و از دنیا، مگر به قدر احتیاج که برای انسان ضروری است. به عبارت دیگر در تعریف عام، زهد روی گرداندن از دنیا برای رسیدن به آخرت است. از این رو تعریف زاهد برای کسی درست است که امکان رسیدن به دنیا را داشته باشد و از روی اراده و پستی دنیا نسبت به آخرت، از آن دست بکشد. یعنی اصل در دوری از دنیا، اعراض قلبی از آن است. در روایات و آیات اثرات بسیاری برای زهد معرفی شده است. آثاری که هم مربوط به امور مادی می شود و هم مربوط به امور روحانی و معنوی. از آن جمله پیامبر فرمود: « ورزی در دنیا موجب دل و بدن است.» (خصال ص73) و فرمود: «کسی که نسبت به دنیا می ورزد ها بر او آسان می شود.» (مکارم الاخلاق، ج2ص341) و باز فرمود: «بدون بی رغبتی به دنیا چشیدن بر دل های شما حرام است.» (کافی، ج2ص128) 📚شرح حدیث جنود عقل و جهل،303 و 304 @rooshanfekr